🌺🌸💐🌼💐🌸🌺
#طنز_جبهه
#لبخند_بزن_رزمنده
وقتے دید همہ اتوبوس ها سرو تہ ڪردند و دارند بہ سرعت منطقہ رو ترڪ مےڪنند ، دور زد و پشت سر آنها راه افتاد .
آتیش هر لحظہ سنگین تر مےشد .
دژبانے وقتی بہ اولین راننده رسید در حالے ڪہ جلوی او را گرفتہ بود و طناب را در دست داشت گفت :
« اخوی ڪجا ؟
گفت : « شهید دارم»
راه رو باز ڪرد و رو بہ دومے گفت : «شما ڪجا برادر ؟ »
او هم بلافاصلہ گفت « مجروح دارم »
راه رو باز ڪرد .
و رو بہ سومے ڪہ فوق العاده دست پاچہ بود ڪرد و گفت : « شما دیگہ ڪجا ؟ »
او ڪہ دیگہ نمےدونست چے مےگہ و فقط براے اینڪہ چیزے گفتہ باشہ ،
با عجلہ گفت : مفقود الاثر دارم !
🌺 #عیدتون_مبارک 🌺
💐 @dashtejonoon1💐🍀
دشت جنون
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان آخرین روز سربازی در ایران نخستین روز اسارت در بغداد #قسمت_هفتم شبی که قرا
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
آخرین روز سربازی در ایران
نخستین روز اسارت در بغداد
#قسمت_هشتم
همه استرس دنیا به سراغم آمده بود. فقط دعا میکردم که اتفاق بدی نیفتد. کریم با شنیدن صدای ورود خودرو به پادگان بلند شد. چند ثانیه بعد خودروی بزرگ نظامی وارد محوطه شد و چند متری آسایشگاه پارک کرد. این خودرو یکی از نقشههای ما برای فرار بود و به موقع رسید.
کریم رادیو را برداشت و رفت توی ماشین و روی صندلی خودش را جا داد. می دانستم که می خوابد. ۱۵دقیقه بعد برای اطمینان چند ضربه به شیشه پنجره زدم اما نه دوستان خودمان بیدار شدند و نه نگهبان. به پرویز و مجید نگاهی کردم، با تکان دادن سر اعلام آمادگی کردند. ترس از چهرهمان پیدا بود، اما تصمیم خود را گرفته بودیم.
غیر از لباس زیر، همه لباسها را درآوردم و میلهها را از هم باز کردم و آرام سرم را رد کردم، بعد هم گردن و بدنم را. حال من آن طرف پنجره بودم. مجید لباسهایم را داد و بعد هم لباسهای پرویز را هم گرفتم و گذاشتم کنار پنجره. آرام پریدم پایین و با احتیاط رفتم زیر ماشین. پرویز و مجید هم آمدند.
راوی :
#آزاده_سرافراز
#سید_رضا_موسوی
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#ایران_حسین_علیه_السلام
#تا_ابد_پیروز_است
#کانال_شهدائی_دشت_جنون
http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b
💐🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷💐
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
یاد باد
یاد جبهه ها
یاد دفاع مقدس
#یاد_شهدا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی رزمندگان اسلام
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌹🌴💐🍀💐🌴🌹
امروز
#نوزدهم_شهریورماه
سالروز طلوع
چند آسمون نشین شهرستانمونه
تولدتان مبارک
#شهدای_عزیز
🌺 پاسدار #شهید ناصر عاشقی پور 🌸 (عباس)
🌺 بسیجی #شهید علی اکبر احمدی 🌸 (سلطانعلی)
#شادی_روحشون
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🍀 @dashtejonoon1💐🍀
🥀🌴🌹🌴🌹🌴🥀
🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹
#سلام_بر_شهدا 🌷
سلام بر مردان بی ادعا 🌷
خوشا آنانڪ جان را میشناسند
طریق عشق و ایمان را میشناسند
بسے گفتند و گفتیم از #شهیدان
#شهیدان را #شهیدان مے شناسند
🕊 #ای_شهید 🌹
تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن
براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند
باور ڪن ...
✍️ امروز #نوزدهم_شهریورماه
سالروز عروجتان است 🕊
🌹 #شهدای والامقام
🌹شهرستان نجف آباد
🌹ڪہ در چنین روزی
🌹 آسمانی شده اند
🌹 این #شهدای والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان
محل مزار ذکرمی گردد : ✍️
🕊 پاسدار #شهید غلامرضا جمشیدیان 🌷 (فرج الله) ـ 19 ساله - قلعه سفید
🕊 بسیجی #شهید محمود پورشبان 🌷 (سیف الله) ـ 17 ساله - نجف آباد
🕊 بسیجی #شهید حشمت الله چترایی 🌷 (علی محمد) ـ 18 ساله - روستای عزیزآباد
🕊 بسیجی #شهید محمد حجتی 🌷 ( باقر) ـ 15 ساله - نجف آباد
🕊 بسیجی #شهید حسن گلشادی 🌷 (باقر) ـ 25 ساله - گلدشت
🕊 بسیجی #شهید بیژن معینیان 🌷 (رجبعلی) ـ 24 ساله - نجف آباد
🕊 سرباز #شهید مسعود پورعبدالله 🌷 (قربانعلی) ـ 19 ساله - نجف آباد
🕊 سرباز #شهید صفرعلی صادقی 🌷 (ناصر) ـ 20 ساله - جلال آباد
🌹 سالگرد
🌹آسمانی شدنتان
🌹 مبارڪ باد ...
#روحشان_شاد 🕊
#یادشان_گرامی 🌹
#راهـشان_پر_رهرو 🕊
🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#حسین_ناجی
بچه ها سعي کنيد
#عاشق باشيد ...
#عاشق خدمت کردن ...
منتظر نباشيد که کسی به شما بگويد #خداقوت ، کسی از شما #تشکر کند و یا کسی #قدر کار و تلاش و مشقتی را که کشیده اید بداند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ایران_حسین_علیه_السلام
#تا_ابد_پیروز_است
#کانال_شهدائی_دشت_جنون
http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b
💐🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷💐
2.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺💐🍀🌼🍀💐🌺
ای یار
سلام علیک
دلدار
سلام علیک
#حاج_محمود_کریمی
فرخنده میلاد با سعادت
#حضرت_محمد_مصطفی_ص
و
#امام_جعفر_صادق_ع
🍀 #مبارک_باد 🍀
🌴 #لبیک_یا_رسول_الله
🌺 @dashtejonoon1💐🌼