eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 فاتحان خرمشهر بامداد دهم اردیبهشت۶۱ مرحله اول عملیات بیت‌المقدس آغاز شد. همه یگان ها در ستون یک و با همه تجهیزات موجود حرکت خود را در محورهای تعیین شده شروع کردند. عراقی ها جهت پیشگیری و وحشت از حملات رزمندگان ‌ایرانی آب را در جلگه خوزستان و خصوصا اطراف جاده خرمشهر رها کرده ‌بودند و در کنار آن استحکامات متنوع و زیادی خصوصا در شمال منطقه که حالا به اسم ما قرعه افتاده بود به کار گرفته بودند. پس ‌از عبور از شیار به معبری باعرض حدوداَ یک‌ متر رسیدیم که سمت راست آن کلاً دریاچه‌ آب بود و سمت چپ خاکریز بلندی که برای فرار از ‌تیراندازها و گلوله‌ها بایستی سینه‌خیز می شدیم و به جلو حرکت می کردیم. به‌همین منوال در آرامش بجلو رفتیم. گاهاً از سوی عراقی ها منوری به آسمان می زدند و انعکاس آن در دریاچه بسیار صحنه زیبایی بوجود می آورد و ساعت ها ادامه داشت. مقداری در معبر جلوتر رفتیم تا به میدان مین️ برخوردیم⚡️. و تراکم و تجمع نیروها در یک نقطه بوجود آمد. بعد از معبر پُل‌چوبی و در مقابل سنگر تیربارچی قرار داشت که باید از آن می گذشتیم ولی مانع بزرگی به اسم تیربارچی با حجم بالای آتش مقابل ما ایستاده بود. تیربارچی تا این لحظه متوجه ما نشده بود. ولی زمانی‌ متوجه ما شد که یکی از مین‌های مُنَوَر منفجر شد💥🔥 و پس از آن یکی دیگر💥 و یکی‌دیگر و💥🔥💥🔥⚡️.... ✨⚡️✨آسمان از نور منورها روشن ‌شده بود و تیربارچی با چرخاندن لول تیربار ما را زمین گیر کرده و نیروها کُپ کردند. از جلو خبری نداشتی و آتش خود را روی تیربارچی باز کردیم و در گیری به شدت شروع شد💥⚡️🔥💥🔥⚡️ @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 فاتحان خرمشهر تیربارچی مستقر در روبروی پل و آرپی‌جی زن هایشان به علت تسلطی که داشتند معبر را زیر آتش گرفته‌بودند. تا این تیربارچی منهدم نمی شد شرایط همان بود و پیشرفتی حاصل نمی شد. ولی کماکان اَمان را از ما گرفته بود و تلفات می گرفت. بچه های ما هم کوتاه نمی آمدند و به سختی می جنگیدند. نادر دشتی پور و گروه سید مجتبی‌ مسعودیان (ِ‌بیسیم‌چی) و امیرصالح‌زاده و گروه دلاورش درحالی که مین ‌منورها یکی ‌پس از دیگری منفجر می شدند توسط بچه ها و با کلاه‌خُود خفه می شدند. صدای روحیه‌بخش فرجوانی بلند شده بود که "امیر...امیرصالح‌زاده... نادر... یالا یالا خفش کنید) و با بیسیم چی به جلو می دوید. طبق نقشه سردار تذکر داده ‌بود که بایستی ابتدا سنگر تیربار منهدم شود...و سعی‌کنید پُل را منهدم نکنید. در پیشانی حمله عاشورائی بپا شده بود... دلاوران یکی‌یکی زخمی و یا شهید🌷 می شدند. شهید حق‌بین شهید کریمی شهید مسعودیان شهید نبیان شهید اسکندری شهید صرامی شهید شهبا و چندتن دیگر عزیزان در این صحنه به شهادت رسیدند و تعدادی مجروح شدند... هر آرپی جی زنی که می خواست تیربار را خاموش کند، هدف قرار می گرفت و کار پیچیده تر می شد. @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 نوشتم تا بماند روزنوشت های آیت الله جمی امام جمعه فقید آبادان •┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈• ۱۳۵۹/۱۰/۱۰ دیروز بدون آب بودیم که بالاخره با همت بچه ها که رفتند از بیرون آوردند، حل شد و امروز نفت نداریم. و حالا فرزندم مهدی به دنبال چند لیتر نفت از منزل خارج شد که ان شاء الله موفق شوند. مهدی موفق شد مقداری نفت را به دست آورد. ساعت از ۹ گذشته و با آقای موسوی در منزل برنامه خاصی برای بیرون رفتن نداریم، لذا مهدی را گفتم که برای آقای موسوی قلیانی تهیه کرد و سپس چای آماده نمود و در حضور ایشان مأنوس هستیم و ایشان هم به یاد خرمشهر است و دائما دعا برای شکست مزدوران عراقی و اخراجشان از خرمشهر می کند که ان شاء الله أجابت شود. امروز را به همین وضع تا ظهر در خدمت آقای موسوی گذراندم و نماز ظهر و عصر را در منزل به جا آوردیم. بعدازظهر نیز از منزل خارج نشدیم. یکی از دوستان آقای موسوی بدیدن ایشان آمدند و با اصرار ایشان را به منزل خود بردند. نزدیک غروب به اتفاق ابراهیم و مهدی و مرتضی به مسجد رفته نماز مغرب و عشاء را در مسجد به جا آوردیم. بعد از نماز به منزل مراجعت کردیم. ... امشب در منزل فقط خودمان هستیم تنها، برادرم ابراهیم و فرزندش مرتضی و فرزندم مهدی به عکس دیشب که غیر از آقای موسوی و دوستش (زمانی) آقای مهدوی کنی و استاندار و جمعی دیگر بودند، همگی آنها امشب از آبادان خارج شده اند و آقای موسوی و زمانی هم به مهمانی رفته اند. اخبار رادیو تهران را گرفتم که از شهادت حدود بیست نفر و مجروح شدن بیش از صد نفر از برادران اهوازی خبر می داد. که در اثر توپهای سنگین و دورزن دشمن به شهادت رسیده اند و حجت الاسلام طاهری، امام جمعه اهواز عزای عمومی اعلام کرده است. در آبادان هم در شب و روز گذشته عده ای از مردم شهر شهید و جمعی هم مجروح شده اند که تعدادشان درست معلوم نیست. @defae_moghadas 🍂
حماسه جنوب،خاطرات
🍂 🔻 نوشتم تا بماند روزنوشت های آیت الله جمی امام جمعه فقید آبادان •┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈•
🔴 آن روز اهواز را دقیقاً در خاطر دارم، هر چند نوجوانی بیش نبودم. روزهایی که با هیچ قلمی، تمام و کمال قابل انتقال و ادراک نیست. روزهایی که پر از استرس بود و بلاتکلیفی. نه پای رفتن از شهر بود و نه مجال ایستادن. مگر می شد شهر را خالی کرد! مگر می شد زن و کودک را زیر خمپاره ها و توپ های سرکش و بی رحم دشمن نگه داشت؟ دست در دست مادر به مرکز شهر رفته بودیم. نمی دانم با چه هدفی، ولی دوان دوان در کنارش می رفتم تا به بازار سی متری رسیدیم. هر چه به خیابان سیروس نزدیک تر می شدیم اوضاع درهم و برهم تر خودنمایی می کرد. دیوار مسجد انصاری به روی مغازه های اطراف آوار شده بود و فروشندگان سنتی بازار را به شهادت رسانده بود. نیروهای نوجوان و بزرگ پایگاه با اسلحه در رفت و آمد بودند و.... جلوتر رفتیم. اینک به وسط بازار و شلوغ ترین جای آن رسیده بودیم. اینجا یکی از بازارهای روز اهواز بود که همیشه برای گذشتن از آن مشکل داشتیم. ازدحام مردم و کثرت دست فروشان معجونی درست کرده بود از شلوغی و بی نظمی... به آنجا که رسیدیم شاهد صحنه ای بودیم که جز در فیلم‌های اکشن سینمایی نمی توان جای دیگری آن را دید. درب کرکره مغازه ها در هم پیچیده شده بود، پرتقال های انباشته شده روی گاری ها غرق خون و تکه گوشت های رهگذران به سقف و دیوار پیاده رو ها جا خوش کرده بودند. ترازوهای بی صاحب و سیاهی زمین و دنپایی های لنگه به لنگه پراکنده شده روی زمین و.... با آن سن کم چه صحنه هایی که آن روزها به چشم امثال ما نیامد! امروز از آن واقعه حدود چهل سال می گذرد. وقتی از آن محل می گذرم خاطراتم زنده می شود و به یاد همه سختی هایی می افتم که به دست گذشت زمان پاک شدند و به آسایش امروز رسیدیم. آسایشی که امام از آن به نعمتی اشاره می کردند که دیر یا زود به آن خواهیم رسید...... درست همان وعده‌ای که رهبرمان از آن در آینده‌ای نزدیک یاد می کنند و ما آن را باور می کنیم و منتظر آن روز هستیم. 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 فاتحان خرمشهر سحر روز دهم تیربار لجوج با تمام توان خاکریز و معبر ما را نشانه رفته بود که بالاخره با شجاعت و جانفشانی چند تن از دلاوران سنگر تیربار منهدم گردید و بدون انهدام پلُ‌چوبی مورد استفاده جهت پیشروی قرار گرفت. در گرگ و میش هوا به سراغ تیربارچی لجوج رفتیم تا نگاهی به جسد او کنیم. باورمان نمی شد! 😳 مزدور عراقیه هیکلی معادل ۲۰۰ کیلو وزن و ۲ متر قد داشت که در آن هوای نسبتا گرم، اورکت همراه با کلاهی که تمام صورتش را پوشیده بود به تن داشت و همچون کوهی به خاک افتاده بود. پس از عبور از پُل با رشادت و درگیری توانستیم تسخیر خاکریز متجاوزین بعثی و به تدریج سنگرهای انفرادی و تجمعی عراق را پاکسازی کنیم و تعدادی را اسیر کنیم . تانک‌ها هم در حال عقب نشینی بودند ولی با تیر مستقیم به سمت ما شلیک می کردند. از ساعت ۱۱ و با رسیدن نیروی‌ پشتیبانی و تجدید قوا. پیشروی ادامه پیدا‌ کرد. @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ۶۱/۲/۱۰- عملیات بیت‌ المقدس. دُب‌ح ردان. پس‌از یک‌ شبانه‌روز نبرد شجاعانه با‌ مزدوران‌ بعثی. ازچپ سردار معینیان فرمانده‌ گروهان‌ قدس. شهید دلاور، کریم سیاهکار، مرتضی حاج‌حیدری مسئول‌تعاون.
🍂 🔻 فاتحان خرمشهر پس از عملیات و استقرار گردان، لحظه حساس و تاَسف‌بار برای ما رقم خورد و آن برگشتن و کمک به‌ عزیزانی بود که تعدادی مجروح و تعدادی به شهادت رسیده بودند. مشاهد و حمل‌ دوستانی که تا دیشب در کنار هم بودیم، چنان سخت بود 😢😔 که سختی عملیات آنقدر نبود. عزیزانی که تا روزقبل با یکدیگر بودیم، به معبود خود رسیده بودند و به دوستان خود در عملیات فتح‌المبین و طریق‌القدس مُلحق شده و شهد شهادت را نوشیده ‌بودند که هر کدامشان حکایتی داشتند و جریانی... یگان هایی که در شمال منطقه عملیاتی درگیر بودند بصورت مختلف با عراقی ها مواجه شده بودند. گروهی با مقاومت دشمن روبرو شده بودند و خیلی وارد عمق نشده و عده در کنار جاده و بعد از جاده در کانالهای آب منطقه زمین گیر شده و..... موفق ترین منطقه، جایی بود که نیروها از کنار روستای دب حردان به عمق رفته بودند که از لحاظ نظامی، موضعی قابل دفاع نمی شد تصور شود. ماموریت این منطقه که از لحاظ دشمن، جبهه اصلی محسوب می شد مهمترین و سنگین ترین جبهه به شمار می رفت ولی از لحاظ فرماندهان ایرانی تنها و تنها سرگرم نمودن آنها بود تا از منطقه‌ای دیگر دشمن را غافلگیر نمایند.... @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا