eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم از زمان اسارت تعدادی از رزمندگان استان های مازندران و گیلان که توسط دوربین رژیم بعث عراق ضبط شده. جوانان بیست و چند ساله ای که هیچ ضعفی در چهره‌ شان دیده نمی‌شود به راستی اینان از مکتب عزت و حریت حسینی به این مقام نائل شدند و بر ماست تکریم آنان..... @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 الی بیت المقدس قسمت بیستم ✍️...روز دوم خرداد ۱۳۶۱ دستور آمد که امشب عملیات آزاد‌سازی خرمشهر انجام می‌شود . تیپ‌ها و گردان‌هایی که در مرحلة اول و دوم شهید و زخمی داده بودند ، یا مرخص شده و یا نیروی احتیاط قرار داده شده بودند. بنابراین تیپ قبلی که بچه‌های مسجد با آن در عملیات شرکت کرده بودند برای استراحت و بازسازی به پشت جبهه منتقل شده بود. هادی مذهب‌جعفری ، مسعود تجویدی ، بهروز شمشیری ، سید محمد جزایری ، و عظیم امین‌دزفولی قبل از آن به شهادت رسیده بودند و محمدرضا نیله‌چی ، علی کیانی ، صادق کرمانشاهی ، محسن نوذریان ، و سید مرتضی حسن‌زاده مجروح شده بودند . ما بچه‌های مسجد جزایری اهواز ، به ‌رغم شهدا و مجروحانی که داده بودیم ، در منطقه ماندیم و تلاش کردیم تا همراه نیروهای اصلی عملیات آزاد‌سازی خرمشهر در این نبرد سرنوشت‌ساز که برای رزمندگان خوزستانی اهمیتی خاص داشت شرکت کنیم . لذا با پی‌گیری‌های که سعید تجویدی انجام داد ، حسین خرازی ، فرمانده تیپ امام‌حسین(ع) از استان اصفهان ، بچه‌ها را در یکی از گردان‌هایش به فرماندهی کریم نصر ادغام کرد و بچه‌ها به عنوان یک گروهان مستقل تحت فرماندهی گردان موسی ابن جعفر قرار گرفتند . حمید رمضانی فرمانده گروهان و جواد شالباف بی‌سیم‌چی او بود . محسن نوذریان ، که به ‌تازگی از بیمارستان مرخص شده اما هنوز بهبود کامل نیافته بود ، به هر ترتیبی خود را به بچه‌ها رساند تا در عملیات شرکت کند ... ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
🔴 سلام و آرزوی قبولی طاعات همه عزیزان در ماه مبارک رمضان و لیالی قدر بعضی از دوستان از ارسالهای کم کانال ابراز تعجب و کمی گله داشته اند و شاید این رو به حساب کم کاری ما تلقی کرده اند. واقعیت امر ▪️عدم سوژه مناسب ▪️ماه رمضان و حالات خاص خودش ▪️ و ایجاد فرصتی جهت اهتمام دوستان به ختم قرآن و رسیدن به عبادات شخصی بوده. به لطف الهی و عنایت شهدا، دو جریان جذاب که یکی مربوط به شناسایی است و دیگری جبهه و جنگ در حال آماده سازی می باشند که بعد از جریان عملیات بیت‌المقدس تقدیم تان خواهد شد. همراه باشید 👋 🍂
روایت همسر شهید مدافع حرم سید جاسم نوری از حضور سید در میان خانواده حتی بعد از شهادت @meraj_andisheh_pouy @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 الی بیت المقدس قسمت بیست و یکم ✍️...عصر آن روز همه گردان در محلی تجمع کردیم و کریم نصر از روی کاغذ کالک (نقشة عملیاتی) مسیر حرکت گردان را برای نیروها توضیح داد . او گفت که مأموریت گردان بسیار حساس است و خط که شکسته شد، ما باید پشت سرِ گردانِ خط‌شکن وارد شویم و تا جادة خرمشهر ـ‌ شلمچه پیش برویم و راه ارتباطی نیروهای عراقی را مسدود کنیم . پس از او، یکی از رزمندگان مداح ذکر مصیبتی از امام‌حسین(ع) و شب عاشورا خواند و بچه‌ها بر این مصایب گریستند و سینه زدند. سپس همه سوار خودروهای وانت شدیم و تا خط اول رفتیم . هوا کاملا‌ً تاریک شده بود . با بچه‌ها پشت خاکریز خط اول نماز خواندیم . پس از آن با دستور فرمانده وارد خط اول شدیم. گردان خط‌شکن دقایقی قبل خط را شکسته بود و بنابراین بچه‌ها با مانعی برخورد نکردند. من آرپی‌جی داشتم و سید حسین نوری کمکم بود . ساعت ۱۰ شب بود که راهپیمایی بچه‌ها به عمق مواضع دشمن آغاز شد. در ابتدای راه عده‌ای مجروح و شهید از بچه‌های گردان خط‌شکن در کنار راه افتاده بودند و صدای ناله‌گونه مجروحان به گوش می‌رسید . نزدیک‌تر که شدیم مشاهده کردیم مجروحان ناله نمی‌کنند ، بلکه با وجود جراحت‌هایی که داشتند می‌گفتند: « بروید جلو . این‌ها چیزی نیستند . خدا با شماست . امام زمان یاور شماست .» و نیروها را تشویق به پیشروی می‌کردند ... ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
چو شمعی سوختم از آتش عشق مرا آتش به جان بگذار و بگذر دلی چون لاله بی داغ غمت نيست بر اين دل هم نشان بگذار و بگذر دو چشمی را که مفتون رخت بود کنون گوهر فشان بگذار و بگذر در افتادم به گرداب غم عشق مرا در اين ميان بگذار و بگذر @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 الی بیت المقدس قسمت بیست و دوم ✍️...راهپیمایی بچه‌ها به ستونِ یک و بی توقف ادامه داشت. حدود سه تا چهار ساعتی که راه رفتیم، به دو نفر نیروی عراقی برخوردیم که گویی راه خود را گم کرده یا از مواضع خود به عقب فرار کرده بودند. آن‌ها که گمان نمی‌کردند نیروهای ایرانی تا این عمق آمده باشند، به تصور اینکه با گروهی از نیروهای خودشان روبه‌رو شده‌اند، به زبان عربی از ما پرسیدند: «شما متعلق به کدام گردان و تیپ هستید؟» یکی از بچه‌های اصفهانی قبل از اینکه آن‌ها متوجه شوند که ما ایرانی هستیم و خطری ایجاد کنند آن‌ها را به رگبار بست و گردان بدون توقف به راه خود ادامه داد. ساعتی بعد سه دستگاه کامیون نظامی عراقی دیدیم که از سمت شلمچه به طرف خرمشهر در حرکت بودند اما با گردان پانصد متری فاصله داشتند. کریم نصر دو نفر آر‌پی‌جی‌زن را به طرف آن‌ها فرستاد تا آن‌ها را منهدم کنند. دقایقی بعد دو دستگاه از آن‌ها شعله‌ور شدند و یک دستگاه به سمت عراق فرار کرد. این راهپیمایی تا حدود ساعت ۴ صبح ادامه داشت. وقت نماز صبح شده بود. گردان به یک نخلستان رسید که نهری در آن جریان داشت. همه وضو گرفتیم و نماز صبح خواندیم. فضل‌الله صرامی یک نارنجک‌انداز داشت که روی گلوله‌های آن اسامی شهدا را نوشته بود تا صواب شلیک هر گلوله را نثار روح یک شهید کند. ناگهان یک تانک عراقی از سمت خرمشهر به سمت شلمچه آمد و کمی به طرف آن تیراندازی کردیم . یک موشک آر‌پی‌جی ۷ که آماده کرده بودم به طرف تانک نشانه‌روی کردم... ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
نـَفـَس می کشم اینجا پنج شنبه ها ... و ذخیره اش میکنم برای تمـام ِ روزهای هفته !  که بی یاد ِ شهیدم نباشد نفسهایم ... . پنج شنبه های دلتنگی مادرانه... @defae_moghadas