❣#خاطرات_فرماندهان
4⃣ سردار شهید محمد جهان آرا
فرمانده سپاه خرمشهر
•••
🔹ماشین که نگه داشت، رفـتم نشـستم عقـب.
تعارف کرد بروم جلو. رفتم نشـستم پیـشش.
پرسید: چطور زخمی شدی؟
همه چیز را برایش تعریف کـردم و آخـر سـر هم اسم دامادمان را که همه میشـناختندش بردم و گفتم برادر زنش هستم.
من را رساند نزدیک مسجد جـامع و خـودش رفت. مدت زیادی گذشت تا بفهمم راننـده وانت آن شب، فرمانده سـپاه خرمـشهر بـود؛ جهانآرا!
🔸 عقب نشینی کردیم و آمدیم رسیدیم نزدیک پلیس راه.
آنجا محمد جهانآرا را دیدم کـه
اسلحه به دست ایستاده.
تعجب کردم. گفتم:
محمد تو چرا؟
گفت: خب، من هم باید بجنگم!
بچههـا همـه جمـع شـدند.
گفتـیم: بابـا تـو
فرماندهای، اگر خدای نـاکرده اتفـاقی برایـت بیفتد و طوریت بشود بچهها از هم میپاشند! قبول نکرد برود. نمیخواست بچهها را بگذارد
برود. همان جا ماند پیش ما.
•••
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ شهید همت
خاطره ای زیبا از تولد و شهادت
#کلیپ
#همت
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣#خاطرات_فرماندهان
4⃣ سردار شهید محمد جهان آرا
فرمانده سپاه خرمشهر
•••
🔹بعد از این که مدرسه را زدند، جهانآرا پیغام داد که: همه جمع شوند کوی بهروز!
شب بود. جلوی کلاس ها توی محوطه جمـع شده بودیم. جهانآرا گریه میکرد. میگفـت:
وعـده و وعیــد بــه مــا زیــاد دادنـد. گفتنـد توپخانه قزوین توی راه اسـت. تیـپ فـلان دارد میآید کمکتان. ولی از هیچ کدام خبری نشد. هیچ کمکی نرسید. حالا تنها نیروی مـا ایمانمان است.
بعد گفت: شـما تکلیفتـان را انجـام دادهایـد.
میتوانید بروید یا بمانید. اگر دلتان بـه حـال این مردم میسوزد، بمانید و بایستید کنارشان.
وظیفه ما ایستادن تا آخرین لحظه است. با تمام شدن حرف هـای جهـانآرا، عـده ای گفتند: هر کس برود، نامرد است.
فرق جهانآرا با بقیه این بـود کـه مـا را آزاد میگذاشت. برای همین حرفهایش اثر داشت.
🔸 از ســاعت یــک بعـد از ظهـر مرتـب پیغــام مــیدادنـد کــه: کــسی تــوی شــهر نمانـد؛
میخواهیم همه جـای خرمـشهر را بمبـاران کنیم.
ما بـه ایـن حـرف هـا محـل نمـیگذاشـتیم.
خرمشهر، شهرمان بود، نمیتـوانـیم از آن دل بکنیم.
زیر پل بودیم و جایمـان هـم
امن بود. گفتیم: حتـی اگـر همـه جـا را هـم بزنند ما در امانیم.
ساعت چهار یا پنج چند هواپیما پیدا شدند و شهر را زدند البته نه سمتی را که مـا بـودیم. بمباران تمام شد و کم کم شب از راه رسـید.
حوالی ساعت ده دیگر ارتباطمان با همـه جـا قطع بود. با خودم گفتم: سری به شـهر بـزنم ببینم چه خبر است.
گــشتی تــوی شــهر زدم و بعـد رفـتم مقـر
جهانآرا؛ خلوتش کرده بودند.
جهانآرا از من پرسید: فقط تو مانده ای؟
گفتم: نه، هنوز بچهها هستند زیر پل!
گفت: مگه نگفتم تخلیه کنید!
گفتم: ما نمیتوانیم. شما بروید!
چشم هایش پر از اشک شد.
تا آن موقع گریه اش را ندیده بود.
•••
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
یاد و خاطره شهید سید رسول ذهبی همرزم سردار هور سرلشکر شهید علی هاشمی در قرارگاه سری نصرت گرامی باد
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
مولا جان ...
روز جمعه است
بیا حال مرا بهتر ڪن
فڪر دلواپسیِ قلب
من مضطر ڪن
این روز جمعه
اگرمقصد تو ڪرببلاست
نزد ارباب دعایی
به من نوڪر ڪن ...
اللهم عجل لولیک الفرج
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🍃💥🍃💥🍃💥🍃
🔸دو رکعت عشق
🔻درون باغچه منزلشان چند بوته گل بود، هرگاه خواهرش قصد چیدن آنها را داشت ممانعت می کرد و می گفت "به این گلها خوب نگاه کنید، اینها نشانه کوچکی از عظمت بهشت است، اگر می خواهید به بهشت برسید باید به نماز بهاء بدهید". او ساجد عارف "شهید جواد زیوداری " بود که در مورخه 62/12/11 اقامه عشق بست و جاودان شد.
بنیادشهید انقلاب اسلامی اندیمشک
خادم الشهدا "عبدالامیر شیخ نجدی"
حماسه جنوب، شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣#خاطرات_فرماندهان
4⃣ سردار شهید محمد جهان آرا
فرمانده سپاه خرمشهر
•••
🔹یادداشت میکرد. صحنه خیلی دردناکی بود.
بچهها میخواستند شلیک کنند، گفتم: ما که رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چند تا از آنها را بزنیم، بعد بمیـریم.
تانکهـا همـه طـرف رامی زدند و پیش میآمدند. با رسیدن آنهـا بـه فاصله صد و پنجاه متری دسـتور آتـش دادم.
چهار آرپی جـی داشـتیم،
بـا بلنـد شـدن از گودال، اولین تانک را بچهها زدنـد.
دومـی در حال عقب نشینی بود کـه بـه دیـوار یکـی از منازل بندر برخـورد کـرد. جیـپ فرمانـدهی پشت سر، به طرف بلوار دنده عقب گرفت،
بـا مشاهده عقب نشینی تانک، بلند شـدم و داد زدم:
االله اکبر، االله اکبـر،...✊ حملـه کنیـد؛ کـه دشمن پا به فرار گذاشته بود...»
•••
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🏴 شهادت دردانه رسول الله
حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد.
🍂