eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
هر کجا باشید مرگ به سراغتان می آید پس چه بهتر که در میدان #جنگ و #جهاد و در این پیکار حق وباطل مرگتان را خود انتخاب کنید ، که #شهادت پایان این زندگی دنیوی تان باشد . #شهید_عبدالرحمان_سلیمانپور 🕊🌹 متولد : 1342 شهادت:1363/12/24 عملیات : بدر @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
هر کجا باشید مرگ به سراغتان می آید پس چه بهتر که در میدان #جنگ و #جهاد و در این پیکار حق وباطل مرگتا
👈 موضوع: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ " با یاد و نام الهی " 💠نیمه شب قبل از حرکت برای عملیات بدر بود که روی اسکله ای که بچه‌ها اطراق کرده بودند اومدیم و تا حرکت نیروها در صبح اونجا بودم. چیزهایی که از اون چند ساعت خاطرم هست عرض می کنم.
💠یکی اینکه قبل از اذان صبح متوجه شهید بودم که در گوشه خلوتی از اسکله مشغول نماز شب بود که با اذان، نماز صبح رو هم خوند و کوله یا شاید ساک کوچکی رو برداشت و آروم آروم لباس های نو رو درآورد و با حوصله پوشید. ⤵️
صبح عملیات و آخرین ساعات #شهید_داود_علی_پناه🕊🌹 @defae_moghadas2
💠چپ چپ نگاش می کردم و متعجب بودم چرا اینقدر به خودش میرسه و چه لباس اتو کشیده ای به تن کرده و در عین حال خجالت می کشیدم چیزی بگم. آخه سر و سری با ایشون نداشتم و خیلی همکلام نمیشدیم مگر به ضرورت. عطر هم همونجا زد و برای نظم دادن به نیروهاش حرکت کرد. ⤵️
💠زمانیکه بچه‌های گردان در قایق ها نشستند و حرکت خود رو در روز شروع کردن برام خیلی جای سوال بود که چرا در روز؟ دشمن بهرحال ممکنه ببینه و مشکلاتی درست کنه. وقتی جوابی پیدا نکردم بیخیال شدم. ⤵️
محل فرماندهی در صبح عملیات @defae_moghadas2
💠در اول صبح همون روز، بعد از یکی دو روز رو دیدم و متوجه شدم که توی آب افتاده بود و سرتاپا خیس شده بود و با خنده می گفت تو آب کله معلق میزدم و زیر آب شلوارم رو بالا کشیدم و.... ازش دلخور بودم و قصد داشتم تحویلش نگیرم ولی بخاطر این جریان و علاقه ای که بهش داشتم همه چی رو فراموش کردم و با هم خندیدیم ⤵️
💠داستان دلخوری ما هم بر می گشت به درخواست سفت و سخت ایشون برای حضور در دسته و فرار از تسلیحات چند روز مونده به عملیات خیلی تلاش می کرد تا از تسلیحات بره تو یکی از دسته های رزمی و خط شکن باشه و در واقع خطرناک ترین جای عملیات باشه این روحیات رو ازش دیده بودم که خیلی خیلی یاد دوستان شهیدش رو می کنه و گاهی حسابی هم داغ می کرد و احساسات خاصی از خودش نشون میداد. ⤵️
حماسه جنوب،شهدا🚩
#شهید_عبدالرحمن_سلیمانپور🕊🌹
💠مثلا بعد کلی صحبت کردن از بچه‌های قدیمی که شهید شده بودن، متواضعانه دستها رو بالا می برد و شوخی و جدی فریاد میزد خدااااااا یا منو ببر پیش اونا یا اونا رو بیار تو دنیا تا ببینمشون همین روحیاتش نشون میداد که دیگه رو زمین بند نیست و دنبال راهی برای زودتر رسیدن می گرده ⤵️
💠رفته بود پیش آقای پویا که رییس ستاد بود و درخواست انتقالی کرده بود. حاج محسن هم که آدم مقرراتی و منظمی بود نپذیرفت و ردش کرد ولی اصرار های عبدالرحمن ظاهرا اونو به ستوه درآورده بود و بعنوان رها شدن از دستش بهش گفت برو به جهانی بگو اگه گفت همین نیروها برای عملیات کافی هستن برو و از نظر من مشکلی نیست ⤵️