❣ ۳۶۵ خاطره برای ۳۶۵ روز • اثر ناصر کاوه 🔹 احترام به والدین در کلام شهدا https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1

❣#خاطرات_فرماندهان 7⃣ سردار شهید حاج حسین خرازی فرمانده ۱۴ امام حسین علیه السلام ••• 🔹يك روز قرار بود تعدادی از نيروهای لشکر امام حسين (ع) با قايق به آن سوی اروند بروند. حاج حسين به قصد بازديد از وضع نيروهای آن سوی آب، تنهايی و به طور ناشناس در ميان يكی از قايق‌ها نشست و منتظر ديگران بود. چند نفر بسيجی جوان كه او را نمی‌شناختند سوار شده، به او گفتند: «برادر خدا خيرت بدهد ممكن است خواهش كنيم ما را زودتر به آن طرف آب برسانی كه خيلی كار داريم.» حاج حسين بدون اينكه چيزی بگويد پشت سكان نشست، موتور را حركت داد. كميی جلوتر بدون اينكه صورتش را برگرداند سر صحبت را باز كرد... ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣

از زخـم شـنـاسـنـامـه دارنـد هـنوز در مسجـد خـون اقامه دارند هـنوز آنـان هـمـه از تـبـار بــاران بـودنـد رفـتــنـد ولـی ادامــه دارنـد هـنـوز هماکنون معراج الشهداء اهواز ، وداع با بیش از ۱۰۰شهید تازه تفحص شده... #شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1

❣ عکسی که شوخی شوخی جدی شد حاج قاسم به مقر فاطمیون آمده بود، فرماندهان خواستند یک عکس یادگاری بگیرند که ابوحامد ناگهان گفت: شهدا به ترتیب؛ ولی این شوخی نبود، بلکه خیلی جدی به واقعیت تبدیل شد. در این تصویر عکس شهیدان علی سلطان مرادی (۲۲ بهمن‌ماه سال ۱۳۹۳)، عباس عبداللهی (۲۲ بهمن‌ماه سال ۱۳۹۳)، علیرضا توسلی (نهم اسفندماه سال ۱۳۹۳)، حسین بادپا (۳۱ فروردین‌ماه۱۳۹۴)، مصطفی صدرزاده(اول آبان‌ماه سال ۱۳۹۴) و حاج قاسم سلیمانی (۱۳ دی‌ماه سال ۱۳۹۸) دیده می‌شود. 🔜 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 @pedarefetneh2 ❣

❣ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی، مرا در فراق خود بسوزان و بمیران... #وصیتنامه_سردار دنیای بعد از تو نفسگیر است... کاش برگردی... https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1

🌺 مشتاقمـ برای یڪ تخریبـ به دست شما آسمانے‌ها ڪه زیر و رو شود، ناخالصے‌هاے نفسِ زمین‌گیرم #آے_شھدا_گاهے_نگاهے 👋سلام صبحتون شهدایی

⁩💢🔸💢 #شهید_علیرضا_جعفر_زاده 🔰شهید علی رضا جعفرزاده جوان بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد و بذله گویی بود ، که اهل قرآن و نمازشب بود . در بیان مطالب خود سعی می کرد با شوخی و بیان شیرین خود مطلب را برای مستمعین جا بیندازد . در یکی از عملیات ها که قرار بود در مسیر خود به یک کارخانه نوشابه سازی برسند به نیروهایش گفت:" وقتی به کارخانه رسیدید سعی کنید بعد از خوردن نوشابه شیشه های آنها رانشکنید . بعد از خوردن نوشابه ، آرام بطری های خالی را سرجایشان قرار بدهید ." راوی عبدالرضا صابونی گردان بلالی اهواز حماسه جنوب - شهدا https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣

❣ بهش می گفتن: «آخه تو که پسر نيستي،چه جوري مي خوای بجنگی!؟» می گفت: دفاع از وطن که زن و مرد و پير و جوان نداره . هرکس بايد هرکاری که از دستش برمياد ، بکنه. با اينکه سنش خيلی کم بود اصلا از جنگ و جبهه نمی‌ترسيد. به کسايی هم که می ترسيدن می گفت: « وقتی دشمن اومده تو شهرتون ، چرا نشستيد و هيچ کاری نمی کنيد !؟  همه بايد مبارزه کنن.»                                            (شهيده سهام خيام دختری از هویزه)   برگرفته از: شمیم یار ۹۲   https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣