eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣سال‌هاي 58 و 59 معمولا نهار را در محل کار مي خورديم. قبل از ظهر، يکي از همکاران نهار را از آشپزخانه‌ي سپاه مي‌آورد. بعد از اقامه‌ي نماز سفره را پهن مي کرديم. دور سفره مي نشستيم و نهار مي خورديم. يک روز که طبق معمول سفره را انداختيم، محمد بلند شد. گمان کردم مثل هميشه روزه است. نهار خورديم و مشغول کار شديم. کمي بعد يکي از دوستان با سيني چاي وارد اتاق شد و آن را روي ميز گذاشت. محمد به طرف ميز رفت و استکان چاي را برداشت. با تعجب پرسيدم: « مگر روزه نيستي ؟!»      پاسخ داد: « نه، نيستم.» گفتم : « چرا نهار نخوردي؟ » سکوت کرد.  🔻من هم اصرار کردم. وقتي متوجه شد دست بردار نيستم، گفت: « قانوناً نهار سپاه را افرادي مي خورند که از صبح تا بعد از ظهر يکسره کار مي کنند.» گفتم: « تو هم از صبح در محل کار بودي.» گفت: « بله، بودم .ولي امروز مدتي درگير مسائل شخصي و خانوادگي شدم . بنابراين تمام وقت براي سپاه کار نکردم و نمي توانم نهار سپاه را بخورم!  🌷 ●ولادت : ۱۳۳۳/۳/۳۰ کرمان ●شهادت : ۱۳۵۹/۹/۱۳ مهاباد @defae_moghadas2
❣شهدا 🍂بی عشق پلید می شوی باور کن... با عشق سعید می شوی باور کن 🍂خـود را که شبیه شهـدا گردانی... یک روز شهید می شوی باور کن @defae_moghadas2
❣در گلزار شهدا قبری کنده بودند دور آن را هم حصار کشیده بودند که اگر شهیدی آمد در آنجا دفن شود. ناصر یک شب ما، که چند نفر از بچه های سپاه بودیم را جمع کرد و گفت: « بچه ها این قبر حیفه بیاید نگذاریم خالی بمونه!» خلاصه ساعت 12، 1شب که می شد می رفتیم سراغ قبر خالی. قبل از همه ناصر در قبر می خوابید، حدود نیم ساعت تا یک ساعت آنجا دراز می کشید و ما دور قبر برایش گریه و زاری راه می انداختیم، بعد از آن از قبر بلند می شد رو به آسمان می کرد و می گفت: «خداوندا ما یکبار دیگر زنده شدیم ، دیگر نگذار تا گناه کنیم.» این کار را به نوبت انجام می دادیم. وقتی به مرور زمان آن قبر پر شد، انگار ما چیزی را از دست داده و گم کرده بودیم، حیف که ناصر جوری رفت که سال ها نه قبری داشت و نه گریه کنی بر مزارش! ⭐️🌹⭐️ هدیه به شهید ناصر عظیمی صلوات،شهدای فارس @defae_moghadas2
❣فرازی از وصیت‌نامه شهید سید ابراهیم تیموری فرد: با سلام به شهدای اسلام که با خون مطهرشان اسلام را آبیاری کرده و می‌کنند. این بنده حقیر برای پست و مقام و برای خودنمایی در بین مردم به جبهه اعزام نشدم؛ بلکه تنها برای رضای خداست و خدا کند به ما توفیقی عنایت کند که بتوانم یکی از شهدای اسلام باشم . اینجانب بر اساس مسئولیتی که در راه خدا برای نگهداری و حفاظت از انقلاب کبیر اسلامی که خون‌بهای چندین هزار کشته و مجروح هست، به جبهه های حق علیه باطل عزیمت نموده‌ام تا بتوانم در مقابل دشمنان و مشرکان بجنگم. قدم گذاشتن در این مسیر خدایی را یک فریضه الهی می‌دانم و اگر در این راه کشته شوم پیروزم و اگر دشمن را شکست دهم (بازهم) پیروز هستم. وصیت من به همسنگران عزیز این هست که خط امام را محکم نگه دارند؛ و راه شهیدان را ادامه دهند. و بدانند که این لباس رزمی که بر تن داریم، از خون شهیدان است . و باید آن را گرامی بداریم و به آن احترام بگذاریم. و همیشه سرکشی به خانواده های شهداء و مفقودین و مجروحین را فراموش نکنید و آنها را دلداری دهید. شهید: سید ابراهیم تیموری منفرد تاریخ ولادت: ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۲ محل شهادت: هورالهویزه نام عملیات: خیبر @defae_moghadas2
❣قسمتی از وصیت‌نامه شهید سیف‌الله پازند: کاروان عاشقان الله به پیش می‌رود و در راه خود هرچه پلیدی و ناپاکی است می‌شوید و سالکان کوی حق را به طرف خود می‌خواند. در این میان آنان که از همراهی این کاروان باز می‌مانند زیانکارند و لذت‌های دنیایی آنها را از دیدن حقایق باز داشته است. آنان نه به عشق دیدار دوست قدم برداشته و نه هستی خود را در طبق اخلاص نهاده‌اند. آنان که لذت وصال یار را فهمیده و مشتاق او هستند و به جان و مال به جهاد در راه او برخواسته‌اند چندان دور نیست که به آرزوی خود خواهند رسید. شهید: سیف‌الله پازند تاریخ ولادت: ۱۳۴۳ تاریخ شهادت:۱۳۶۴ محل شهادت:هورالهویزه نام عملیات:بدر @defae_moghadas2
❣یادی از استاد شهید حاج علی کسائی 🌷خیلی بچه دوست داشت می گفت ما باید امت رسول الله را زیاد کنیم. شیعه علی را زیاد کنیم. می گفت: من دوست دارم 14 تا بچه داشته باشم. می گفت: دلم می خواهد وقتی کنار سفره می نشینیم. به اولی که غذا می دهی وقتی داری به بچه آخر غذا می دهی اولی غذایش تمام شده باشد! در هفت سال زندگی مشترک خدا به ما چهار فرزند داد. روح الله، مریم، مرضیه و عبدالله . حاج علی عاشق بچه هایش بود. با اینکه خیلی کم در خانه بود، اما برای بچه ها خیلی وقت می گذاشت. وقت نماز، برای آنها پشت سر خودش جانماز پهن می کرد تا کنارش نماز بخوانند. یک قاب عکس داشتیم، که مرتب پشت آن بیسکویت می گذاشت و می گفت: هر کس نماز بخواند خدا این پشت برایش جایزه می فرستد! سوره های کوچک را به بچه ها یاد داده بود و آنها را تشویق می کرد تا قرآن را حفظ کنند. یک ضبط از مکه آورده بود. نوار کاست هم گرفته بود. به بهانه ضبط صدای بچه ها، آنها را تشویق می کرد قرآن حفظ کنند تا صدایشان ضبط شود. شب قبل خواب کنار آنها می نشست و برایشان آیت الکرسی می خواند تا به خواب بروند. @defae_moghadas2
قسمتی از وصیت‌نامه شهید عبدالحمید گوهری: بر همه امت حزب الله واجب است که از دین خدا دفاع کنند و باید نهایت سعی و کوشش خود را در راه حفاظت از قرآن و اسلام و انقلاب اسلامی بکنند. این اسلام که با خون امام حسین''ع''و یارانش و نیز حسینیان زمانه پای‌هایش مستحکم گردیده است ما هم که دم از اسلام و مسلمان بودن می‌زنیم باید به حسین زمانه لبیک بگوئیم و همچون اصحاب امام حسین در راه او خون و مال و همه چیز خود را فدا کنیم. از برادران و دوستان خواهشمندم که اگر سعادت و لیاقت شهادت را پیدا کردم مردم را نسبت به خون شهدا آگاه سازید و این رسالتی است بس بزرگ که ان شاالله شما این رسالت را بخوبی باید انجام دهید. 🌷شهید: عبدالحمید گوهری تاریخ ولادت: ۱۳۴۴ تاریخ شهادت: ۱۳۶۳ محل شهادت: هورالهویزه نام عملیات:بدر @defae_moghadas2
قسمتی از وصیت‌نامه شهید علیرضا دهدشت: برادران و خواهران گرامی اگر می‌خواهید همچون این شهیدان در خون طپیده و همچون رهبرتان و نائب امام معصومتان دنباله رو سیدالشهدا باشید، فقط و فقط گوش به فرمان امامتان و رهبرتان باشید؛که به حق تا ظهور امام زمان(عج) تنها نجات دهنده انسانها همین رهبر عظیم‌الشان می‌باشد. پیام او را که همان وحدت و یگانگی است حفظ کرده و با انسجام هرچه بیشتر از پیش در مقابل یاوه‌گویان و یزیدیان عصر ایستادگی کنید. و شما برادران عضو مساجد با اتحاد خود به فعالیت همه جانبه خود ادامه داده و فقط خط امام را که هیچگونه خللی در آن راهی ندارد و خط خالصاً اسلامی در راه اسلام می‌باشد ادامه دهید. 🌷شهید: علیرضا دهدشت تاریخ ولادت: ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۲ محل شهادت: هورالعظیم نام عملیات: خیبر @defae_moghadas2
هدایت شده از دفاع مقدس
کلام شهـید آیت‌ﷲ سیدمحمد بهشتی: 🕊🕊 شهـادت در راہِ آرمانِ الهی، معشوق ماست آیا شنیدہ ای عاشقی را از معشوق بترسانند ؟
❣یادی از استاد شهید حاج علی کسائی 🌷هر وقت تلفنی با هم تماس داشتیم، تکیه کلامش این بود که می گفت: سیدی، ان شاالله شهید بشی! یک بار تماس گرفته بود. گفت: سیدی، آرزوت چیه؟ گفتم: متوجه منظور شما نمی شم! گفت: تو همین سؤال را از من بپرس. گفتم: آقای کسائی آرزو شما چیه؟ با خنده گفت: آرزوی من اینه که توی یک دستم قرآن باشه، توی یک دستم اسلحه شهید بشم! جا خوردم، اما دور از انتظار و دست نیافتنی نبود. وقتی خبر شهادت را شنیدم، فهمیدم آرزویش در نحوه شهادتش محقق شده است. تا سال ها، قرآن اغشته به خونش در عقیدتی مرکز پیاده نگهداری می شد. @defae_moghadas2
❣سید رضا، از بچه های دوست داشتنی هیات حاج سیف در شیراز بود. عاشق حضرت اباعبدالله و حضرت صاحب الزمان بود. گاهی دم ها و نوحه های معروف حاج سیف را با خود زمزمه می کرد و دم می گرفت. در بین بچه های اطلاعات خیلی با شهید هادی اوجی می جوشید و ارتباط و مراوده عرفانی نزدیکی داشتند. عاشق شهادت بود. گاهی او را محکم در آغوش می گرفتم و در گوشش می گفتم: سید نپری، اسلام حالا حالاها به شما ها نیاز دارد! آن روز می خواست با "مجتبی شایق" به جزیره مجنون برود. جلو در سنگر استاد. دستش را به دهانه در تکیه داد و خیلی جدی، اما پر احساس و آرامش گفت: برادرها، من دارم می رم شهید بشم، کسی کاری نداره، پیامی نداره! بچه ها به شوخی گرفتند. - سلام به حورالعین ها برسان! - به فلان شهید سلام برسان. - پیش خدا رفتی فلان چیز برای ما بخواه. ... رفتند. مجتبی بعد ها تعریف می کرد من جلو موتور بودم، سید رضا پشت نشسته بود. وقتی در جاده جزیره می رفتیم، سید رضا سرش را چرخواند به قبضه توپ بچه های مشهد که در حال آتش بود نگاه کند که گلوله توپی جلو موتور خورد. ترکشی به آرنج من خورد، ترکشی به پشت سر سید رضا... راوی حاج حسین شاه جمالی 🌷🌹🌷🌹 هدیه به شهید سید رضا موسوی نژاد صلوات، شهدای فارس @defae_moghadas2