eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
به همراه گروه شناسایی وارد مواضع دشمن شدیم. مشغول شناسایی بودیم که ناگهان متوجه حضور یک گله گوسفند شدیم. چوپان گله جلو آمد و سلام کرد. بعد پرسید: شما سربازهای خمینی هستید؟! ابراهیم جلو آمد و گفت: ما بنده‌های خدا هستیم. بعد پرسید: پیرمرد توی این دشت و کوه چه می‌کنی؟! گفت: زندگی می‌کنم. دوباره پرسید: پیرمرد مشکلی نداری؟! پیرمرد لبخندی زد و گفت: اگر مشکل نداشتم که از اینجا می‌رفتم. ابراهیم به سراغ وسایل تدارکات رفت. یک جعبه خرما و تعدادی نان و کمی هم از آذوقه‌ی گروه را به پیرمرد داد و گفت: این‌ها هدیه‌ی امام خمینی (ره) برای شماست. پیرمرد خیلی خوشحال شد. دعا کرد و بعد هم از آنجا دور شدیم. بعضی از بچه‌ها به ابراهیم اعتراض کردند؛ ما یک هفته باید در این منطقه باشیم. تو بیشتر آذوقه‌ی ما را به این‌ پیرمرد دادی! ابراهیم گفت: اولا معلوم نیست کار ما چند روز طول بکشد. در ثانی مطمئن باشید این پیرمرد دیگر با ما دشمنی نمی‌کند. شما شک نکنید، کار برای رضای خدا همیشه جواب می‌دهد. در آن شناسایی با وجود کم شدن آذوقه، کار ما خیلی سریع انجام شد. حتی آذوقه اضافه هم آوردیم. به نقل از کتاب سلام بر ابراهیم @defae_moghadas2
❣قسمتی از وصیتنامه شهید: جبهه دانشگاه انسان‌سازی است و انسان هنگامی‌که وارد جبهه می‌شود، از دنیای مادی بریده و وارد یک دنیای معنوی دیگر می‌گردد. سنگر شهیدان عزیز را خالی نگذارید و همانند علی‌اکبر مدافع اسلام باشید @defae_moghadas2
❣سه روز از عاشورا گذشته. شاهرخ خیلی جدی تصمیم گرفته بود. کار در کاباره را رها کرد. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشین! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد! مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی! گفت: آره بابا، بلیط گرفتم. دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم. باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بودیم. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود. خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودیم. فردا صبح رسیدیم مشهد. مستقیم رفتیم حرم. شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح. عصرهمان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد صحن اسماعیل طلائی شوم. یکدفعه دیدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمین نشسته . رو به سمت گنبد. آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود. خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد. مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم.خدایا منو ببخش! یا امام رضا(ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم. اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد.دو روز بعد برگشتیم تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @defae_moghadas2
❣ یک روز با بچه‌های گردان رفته بودیم کوه. محمد توجه ویژه‌ای به مردم حاضر در مسیر داشت. می‌گفت: ما هر کاری که انجام می‌دهیم برای رضای خدا و این مردم عزیز است. باید همیشه خودمان را توی جمع مردم بدانیم. وظیفه‌ی حراست از انقلاب به دوش ماست و این انقلاب هم به برکت این مردم شهیدپرور و حمایت و پشتیبانی این ملت، شکل گرفته. می‌گفت: ان‌شاءالله با پشتیبانی مردم و هدایت مقام معظم رهبری بتوانیم انقلاب را به صاحب اصلی‌اش برسانیم. @defae_moghadas2
خاطره‌ای از اولین روحانی شهید دفاع مقدس: شیخ شریف قنوتی 🌱 مزدوران رژیم پهلوی به خاطر مبارزاتش به بروجرد تبعیدش کردند. 🌱 در ۳۱ شهریورماه ۵۹ که صدام بعثی به جنوب و غرب کشورمان حمله کرد، بیکار ننشست و پای در رکاب کرد و در تاریخ دوم مهرماه با تعدادی نیروی مردمی و چند کامیون اهدایی وارد خرمشهر شد. پس از ۱۲ روز دفاع جانانه بار دیگر به بروجرد برگشت. این بار با تعداد ۸۰ نفر نیرو و چند کامیون کمک‌های مردمی وارد خرمشهر شد. 🌱 راننده ایشان برادر آلبوغبیش این گونه روایت می‌کند روز ۲۴ مهر شهر داشت سقوط می‌کرد. با شهید قنوتی از پل خرمشهر به طرف مسجد جامع حرکت کردیم. از دور تعدادی نیروی نظامی را دیدیم. وقتی نزدیک شدیم شهید قنوتی گفت برگرد این‌ها عراقی‌اند. ما دور زدیم و با سرعت بیشتری حرکت کردیم. خودرو ما واژگون شد. عراقی‌ها سراغ‌مان آمدند. اول بنده را شکنجه کردند. بعد به طرف شهید قنوتی رفتند. یکی از فرماندهان آنها گفت علت اینکه شهر تا بحال سقوط نکرده از استقامت این شیخ لجوج است. در حالی که شیخ هنوز زنده بود با سرنیزه کاسه سرش را برداشتند و با آن بازی کردند. و بعد طناب به گردنش انداختن و جلو یک مغازه آویزان کردند. 🌱 مزار مطهر این شهید در گلزار شهدای آبادان نزدیک قبر شهید والامقام حمید قبادنیا قرار دارد. برای شادی روح این شهید بزرگوار و تمام شهدا صلوات. ✍حسن فرهمندیان از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس 🌹روحانی شهید: شیخ شریف قنوتی تاریخ تولد: ۱۳۱۳/۴/۳ محل تولد: اروندکنار آبادان تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۷/۲۴ محل شهادت: خرمشهر محل مزار: گلزار شهدای آبادان @defae_moghadas2
این شهید عزیز یک مزار یادبود در شهرستان سپیدان فارس و یک مزار یادبود در شهرستان بروجرد نیز دارد.
1.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهید محمد علی بخشنده تاریخ تولد :1345/1/1 تاریخ شهادت :1362/12/10 در عملیات خیبر 🌹شادی روحش صلوات *ستاد یادواره شهدای ویس* @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣خــودسازی‌به‌سبک‌شهیدهمت ◽️می‌گفت بعد از نماز وقتی سرتون رو به سجده می‌گذارید و بدنتون آروم میشه اونجا با خودتون خلوت کنید. ◽️چون بهترین وقت همون موقع‌ست که چیزی حواستون رو پرت نمی‌کنه. یه مرور داشته باشید روی همه کارهایی که از صبح تا شب کردید.ببینید کارهاتون برای رضای خدا بوده یا نه. 🌷خیلی‌ها این توصیه حاج ابراهیم را شنیده بودند.عمل کرده و نتیجه‌اش را هم دیده بودند. @defae_moghadas2