❣توبه نامه شهید علی رضا محمودی؛
پناه میبرم از این که...
از این که حسد کردم...
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمیدانستم.
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.
از این که مرگ را فراموش کردم.
.
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم.
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم.
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند.
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم.
از این که دیگران را به کسی خنداندم،غافل از این که خود خندهدارتر از همه هستم.
.
از این که لحظهای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم.
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضعتر نبودم.
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم.
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
.
از این که نشان دادم کارهای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند.
از این که ایمانم به بندهات بیشتر از ایمانم به تو بود.
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران مینویسی و با حافظه تری.
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم.
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند.
.
از این که از گفتن مطالب غیرلازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم.
از این که کاری را که باید فی سبیلالله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم.
.
از این که نماز را بیمعنی خواندم و حواسم جای دیگری بود،در نتیجه دچار شک در نماز شدم.
از این که بیدلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم.
از این که " خدا میبیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم.
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا ... به نشنیدن زدم.
💢┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@defae_moghadas2
❣
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣راه شهدا را نگه دارید ...
🔺من کوچکتر از اونی هستم که پیامی برای ملت ایران داشته باشم ولی یک پیام اینه که راه این شهدا را نگه دارم و نگذارم اسلحه آن بر زمین بیفتد ...
رزمنده نوجـوان بسیجی
🌷#شهید_رضا_امینی
#دفاع_مقدس
#قهرمان_وطن
@defae_moghadas2
❣
❣ #شهید #سید_مرتضی_آوینی
جعبهی شیرینی را جلویش گرفتم، یکی برداشت و گفت: میتونم یکی دیگه بردارم؟ گفتم: البته سید جون، این چه حرفیه؟ برداشت ولی هیچ کدام را نخورد. کار همیشگیاش بود، هر جا که غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلات تعارفش میکردند، برمیداشت اما نمیخورد. میگفت: میبرم با خانم و بچههام میخورم. میگفت: شما هم این کار رو انجام بدید. اینکه آدم شیرینیهای زندگیشو با زن و بچهش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تاثیر میذاره.
به نقل از کتاب #سید_مرتضی_آوینی
@defae_moghadas2
❣
❣ #شهید_پروری
مادر شهید بهشتی میگفتند: من در طول مدت بارداریِ سید محمد، نُه مرتبه قرآن را ختم کردم. برای شیر دادن به سید محمد، وضو میگرفتم، رو به قبله مینشستم و هنگام شیر دادن قرآن میخواندم؛ اگر تلاوتم قطع میشد شیر نمیخورد.
#شهید_سید_محمد_حسینی_بهشتی
@defae_moghadas2
❣
❣ «عاشق و معشوق»
گفتند: نرو؛
گفتم: میروم!
گفتند: به وجودت نیازمندیم!
گفتم: خدا بی نیاز است و بر طرف کنندهی نیازها!
گفتند: میتوانی درشهر نقطهی اثر باشی!
گفتم: « ان الله لایغیرو ما بقوم حتی یغیر ما به انفسهم!
گفتند: نرو!
گفتم: میروم!
گفتند: چرا؟
گفتم: ببین و گوش کن برادرم:
آنچه را که من دیدهام تو ندیدهای!
آن چه را که من یافتهام تو نیافتهای!
آنچه را که من لمس کردهام تو نکردهای!
آنچه را که در جان من ریختهاند تو از آن بیبهرهای!
برادرم! من ورای تاریخ را میبینم که چگونه معشوق عاشقان را بر میگزیند و چگونه عاشقان در معشوق فانی میشوند!
«دلنوشته شهید علیاصغر عابدنژاد در موقعی که بخاطر مسئولیتش مانع رفتن او به جبهه شدند.»
این شهید بزرگوار در عملیات خیبر به شهادت رسیدند.
حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
❣ فرماندهٔ تیپ زینبیون
🔸بچه های زینبیون میگفتند: پدر ماست! راست میگفتند؛ وقتی برای خانواده شهدا و جانبازان مشکلی پیش می آمد، این حیدر بود که وسط می آمد.
🔹آنها میگفتند: هیچ فرمانده ای به خوبی حیدر با آنها برخورد نکرد او در کنار یک سفره با انها هم غذا میشد و مراقب خانواده هایشان بود.
🔸استعداد بالایی در فرماندهی نیروها داشت و به خاطر اخلاق حسنهاش، افراد زیادی را جذب خود کرده بود و از محبوبیت بالایی میان نیروهایش برخوردار بود.
🔹بسیار متواضع بود و تا زمان شهادت نزدیکانش هم نمیدانستند که فرمانده گروههای مقاومت را بر عهده داشته است. محمد جنتی در حماه سوریه منطقه تل ترابی به شهادت رسید و همچون حضرت عباس(ع) سر و دستش را فدا کرد..
🔸سردار سلیمانی درباره این فرمانده شهید گفته بود: «حیدر یکی از بهترینهایم بود.»
#شهید_محمد_جنتی
@defae_moghadas2
❣
❣از شهید صیاد شیرازی سوال کردند رمز موفقیت شما در زندگی چه بود؟ گفت: من هر موفقیتی در زندگی به دست آوردم از نماز اول وقتم بود…
@defae_moghadas2
❣
❣ محافظ آقا
در این دنیا و آن دنیا
یکی از بزرگواران نقل میکرد:
«در بهشت زهرا تهران بودم، پیرمرد با صفایی دیدم که با ادب خاصی بالای این مزار ایستاده و دعا میخونه، نگاهم بهش بود و مدتها که دور زدم دیدم دست به سینه هنوز بالای مزار هست، بعد پایان دعا و ذکر متوجه من شد.»
🔹 صدایم کرد و گفت: «پسرم ازت میخوام هروقت اومدی برای این شهید فاتحه بخونی.»
گفتم :«چشم، میشه خواهش کنم دلیلش رو بگید.»
گفت : «من سالها بود بعد از فتنه ۸۸ برای حضرت آقا و سلامتی جسمی و تعرض احتمالی به جانشان خیلی نگران بودم و اضطراب درونی داشتم، روزی شهیدی با همین شمایل به خوابم اومد و شماره ردیف و قطعه هم بهم گفت.
🔸 از من پرسید: « چرا نگران آقای خامنهای هستی؟! نگران نباش من خودم محافظش هستم.»
🔹 بار اول توجهی به خواب نکردم تا اینکه دوباره همان خواب تکرار شد، همان هفته پنجشنبه با حفظ کردن شماره ردیف و قطعه اومدم بهشت زهرا و دقیقا همان چهره رو روی قبر دیدم، دیدم تو توضیحات شهید نوشته «محافظ رئیس جمهور محترم حجت الاسلام سید علی خامنهای»
🔸 از اون موقع به بعد دیگه خوفی از تعرض به جان آقا ندارم و در عوض مدام به این شهید سر میزنم و دعاگویش هستم، به هرکسی هم که بتوانم میگم.
نثار روح ملکوتی شهید سید عبدالله رضوی طاهری، فاتحهای قرائت بفرمایید.
#شهیدعبداللهرضویطاهری
@defae_moghadas2
❣
❣خودتان را برای ظهور امام زمان
(روحی لک الفدا) و جنگ با کفار ؛
بخصوص اسرائیل آماده کنید
که آن روز بسیار نزدیک است.💚
فرازی از وصیتنامه شهیدبیسر
#محسنحججی
🍃🍃🍃
@defae_moghadas2
❣
❣پیکر مطهر شهیدی که به عنایت حضرت ابالفضل(ع) برگشت
🌱 آن روزهایی که مرز ایران و عراق تازه باز شده بود، قرار شد بنیادشهید خانواده های دو شهید داده را ببرد زیارت کربـلا. حدود 9،8 خانواده عازم عتبات شدیم. در حرم حضرت عبـاس(علیه السلام)، مادرم از «آقا » خواست که جنازهی ابراهیم را به او هدیه بدهد. سـفر تمام شد و به ایـران برگشتیم.
3،2 ماه از این سفـر گذشته بود که از طرف بنیاد شهـید با من تماس گرفتند و گفتند: جسد برادرتان پیـدا شده اما فعلاً حرفی نزنید تا دو سه روز دیگر.
شهـید ما را همراه با دیگر شهـدا به مشهد و بارگاه حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) و شهـرهای مختلف ایـران بردند و برگرداندند بهبهان.
برای دیدن جنـازه ی برادرم به بنیادشهـید رفتیم، دیدم روی کفن شهید تاریخی زده اند. پرسیدم این چه تاریخیه؟ گفتند تاریخ پیدا شدن جنازه است. چیزی به ذهنم رسید. رفتم و به مدارکم سر زدم. باورش برای بعضی ها سخت است اما تاریخ پیدا شدن جسـد شهـید درست،مصادف با همان ایامی بود که به زیارت کربلا رفته بودیم . این طوری شد که مادرم هدیه اش را از حضرت عباس(صلوات الله علیه) گرفت.
🌹فرمانده شهید ابراهیم نیکپور در عملیات بدر به شهادت رسید.
@defae_moghadas2
❣