📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه چهارصد و بیست و یک قرآن کریم
سوره مبارکه الأحزاب
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
@defae_moghadas2
❣
حكمت 306
۳۰۶- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : كَفَي بِالْأَجَلِ حَارِساً
و درود خدا بر او فرمود: اجل، نگهبان خوبی است.
اشاره به اينكه هركس سرنوشت حتمى معينى دارد و تا آن زمان فرا نرسد جان او محفوظ است؛ اما هنگامى كه فرمان نهايى رسيد، هيچكس و هيچ چيز نمى تواند در برابر آن مقاومت كند.
همانگونه كه در سند اين كلام شريف ذكر كرديم، مرحوم «صدوق» آن را در ضمن بيان ماجرايى از جنگ صفين آورده است. طبق اين روايت يكى از ياران على عليه السلام مى گويد: در روز صفين على عليه السلام در مقابل معاويه ايستاده بود و حتى شمشير خود را از نيام درنياورده بود. يكى از اصحابش عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! مراقب خويش باش، ما از اين مى ترسيم كه اين مرد در حمله اى غافلگيرانه شما را از پاى درآورد. امام عليه السلام فرمود: درست است كه او انسان بى دين و شقاوتمندى است ولى اجل و سرنوشت قطعى، براى حفظ انسان كافى است. هيچكس نيست مگر اينكه فرشتگانى از سوى خدا مأمور حفظ او هستند تا در چاهى سقوط نكند يا ديوارى بر او فرود نيايد و يا مصيبت بد ديگرى دامن او را نگيرد تا اجلش فرا رسد. هنگامى كه اجل او فرا رسيد او را در مقابل حوادث تنها مى گذارند. من نيز چنين هستم؛ هنگامى كه اجلم فرا رسد، شقى ترين امت مى آيد و محاسنم را با خون سرم رنگين مى سازد. اين وعده اى مسلم و كاملاً صدق است. شبيه همين كلام شريف به شكل ديگرى در حكمت 201 آمده بود.
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطره_ای_از_شهید
سید خیلی #خـــــوش_رو و #مهربان بود، وقتی با شهید عزیز آشنا شدم ایشون با این که منو نمیشناخت توی ملاقـــــات اول چنان با صمیمیت با من برخورد کرد که من تصور کردم بعد از سال ها یه برادر گمشده رو پیدا کردم
واقعا که برای همه ما بسیجیا مثل بـــــرادر بـــــزرگتر بود و محبتش هیچوقت از قلب همه ما بیرون نمیره.
آقا سجاد انشاالله با #دعای_حضرت_ولیعصر همه ما ادامه دهنده راهی خواهیم بود که با خونت روشن کرده ای.
✍ #نقل_از:یکیازبسیجیان
🌷 #شهید_سجاد_مرادی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@defae_moghadas2
❣
#کنسروی_که_حاج_همت_به_آن_لب_نزد
شام اون شب #سبزی_پلو با #تن_ماهی بود، حاجی مشغول قاطی کردن پلو با تن بود که یهو رو کرد به #عبادیان و #گفت: شام بچهها چیه؟ و جواب گرفت: همین. اما چون عبادیان به صورت حاجی نگاه نکرد، #شک_کرد و گفت: واقعا همین؟!
بازم بدون اینکه به حاجی نگاه کنه، آروم گفت: تن رو گذاشتیم فردا ظهر بدیم.
حاجی قاشق رو زمین گذاشت و از سفره عقب رفت.
عبادیان گفت: به خدا حاجی فردا ظهر بهشون تن میدیم. حاجی هم گفت: به خدا منم #فردا_ظهر میخورم.
✍ #راوی : شهید عبادیان، مسئول تدارکات لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص)
🌷 #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@defae_moghadas2
❣
✍ #وصيت
💠می خوام وصیت کنم. دست هایم را گذاشتم روی گوش هایم.
گفتم « نمیخوام بشنوم» آمد جلو پیشانیم را بوسید و گفت«بیا امروزیه قولی به من بده. »
صورتم را برگرداندم. گفتم « ول کن مصطفی. به من از این حرف ها نزن. من بدقول نیستم. حال این کارها رو هم ندارم. »
قسمم داد. گریه کرد😢.
💠گفت« اگه شهید شدم، جنازه ام رو جلوی در گلستان شهدای اصفهان دفن کنید. دلم می خواد پدر و مادرها که میان زیارت بچه ها شون، پاشون رو بذارن روی قبر من. شاید خدا از سر تقصیرات من هم بگذره. »
🌷 #شهید_مصطفی_ردانی_پور🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@defae_moghadas2
❣
📌قاب ماندگار...
🔸اين هفت نفر رزمنده و مجاهد عزیز همه برای بهشت ثبت نام كردند، اما غير از آخرين نفر سمت چپ همه یکجا قبول و شهید شدند.
🔹به نفر آخر گفتند تو هنوز یک مأموریت مهم داری که باید آن را تمام کنی!
▪️او بعدها امام جمعه شهر کازرون شد و در شب قدر قبولش کردند...
#شهید_محمد_خرسند
#رزمندگان_اسلام
#دفاع_مقدس
رفاقت با شهدا سعادت و خوشبختی در بر دارد .
عزیزان با شهدا رفاقت کنید تا در بحران های زندگی یارتان باشند .
@defae_moghadas2
❣
❣محله ما هنوز جاده کشی نشده و رفت و امد ماشین در ان خیلی کم بود تا خیابان اصلی حدود دوکیلومتر راه بود. روزها همسایه هایی که ماشین داشتند همدیگر را می رساندند, شب ها که دیگر هیچ...
ان شب از سردرد در خانه افتاده بودم که علی امد. سریع مرا روی دوش کشید تا خیابان اصلی اورد تا به یک ماشین رسد و مرا برد دکتر. وقتی برگشتیم, چشمم افتاد به یک ماشین سپاه که جلو در بود.گفتم این مال کیه؟
گفت من با این امدم به ماموریت می رفتم گفتم حالی از شما بپرسم.
گفتم مادر, پس چرا با این مرا نبردی دکتر؟
گفت اگر شما را سوار این می کردم,ان دنیا باید جواب پس می دادم چون این بیت الماله!
🌷باران شدیدی می امد. زمین شده بود شل و گل راه رفتن روی ان مکافات بود. ساعت ۳ نیمه شب بود که از خواب پریدم, جای علی خالی بود. گفتم حتما رفته وضو بگیره!
یادم افتاد به بشکه اب که شب خالی شده بود, با خودم گفتم علی حوصله اش میشه, پانصد متر زیر بارون تا سد گتوند برای وضو بره و برگرده!
از روزنه سنگر چشم به بیرون دوختم, دیدم علی پاچه های شلوار را داده بالا, با پای برهنه, دو سطل اب را از سد می اورد به سمت دستشویی. سطل ها را خالی کرد و دوباره برگشت سمت سد...
اذان که برای وضو رفتم, بشکه ها لب تا لب اب بود, نمی دانم چند بار این مسیر را با پای برهنه رفته و برگشته بود...
🌷🌾🌷
هدیه به شهید علی حسن پور صلوات,,شهدای فارس
@defae_moghadas2
❣
❣قصه شش ماه اسارت
خدا کند اسیر هم که باشی اسیر کوفی و شامی نباشی.
اگر میخواهید بدانید تازیانه شامیان و کوفیان بر تن رنجور و برهنه اسیران چه کرد و چقدر از گوشت تنشان را بلند کرد.
اگر میخواهید بدانید لگدشان چندتا از دندههایشان را شکست و با ضرب سیلی آنها گوششان چه زوزهای کشید.
اگر میخواهید بدانید با هر ضربه مشتشان چندتا از دندانهایشان فرو ریخت.
اگر میخواهید بدانید خوابیدن در زیرزمین پر از فاضلاب چه بر سر روح و روانشان آورد و راه رفتن بر زمین پر از خوردههای شیشه چند جای پایشان را زخمی و خونآلود کرد.
اگر میخواهید بدانید وقتی دشنامشان میدادند و تحقیرشان میکردند و قاه قاه میخندیدند چه خنجری در قلبشان فرو میکرد.
اگر میخواهید بدانید لحظه لحظه در انتظار اعدام بودن چند سال پیرشان کرد.
اگر میخواهید بدانید ۴۹ نفر از یاران حاج قاسم در شش ماه اسارت در دست شامیان چه زجری کشیدند.
اگر میخواهید بدانید دختر سه ساله امام حسین علیه السلام به مدافع حرمش چه گفت.
اگر میخواهید همه اینها را بدانید «کتاب جومونگ یا ابوزینب نوشته خانم طاهره کوهکن» را بخوانید. این کتاب مقتل است. مرثیهی یاران حاج قاسم است. شرح حال اسرای کربلاست. روضه خرابههای شام است. شرح حال دل غمدیده زینب است. مظلومیت یاران حاج قاسم است.
مطمئن باشید در این مقتل خوانی چشمانتان تحمل نخواهد کرد و خواهد بارید. اما وقتی تدبیر و تلاش حاج قاسم را در مورد آزادی یارانش شنیدید چشمان بارانی تان با اشک شوق خواهد درخشید.
کاش حاج قاسم در کنار اسرای کربلا هم بود. همچنان که کنار یاران خودش بود تا آنها را از دست شامیان نجات داد.
توصیه میکنم حتماً این کتاب ارزشمند را بخوانید.
✍ حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣