eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
! انقلاب اسلامی یک پدیدۀ تاریخی و یک اتفاق اجتماعی نیست. این انقلاب یک انقلاب الهی و نورانی است. این انقلاب فقط متعلق به یک قشر خاص و ملت نیست، نه؛ انقلاب اسلامی است که خدا در این دنیا به بشریت ارزانی داشته. انقلاب اسلامی مقدمۀ همان حیات طیبه ای است که و و تمام ادیان توحیدی به دنبال آن بودند. 🌷 🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•   شادےروح شهدا صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بیا به مـحفـل شـ‌هـیدان ؛ آنجا عشق است و ایثار •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @defae_moghadas2
💠هر چه انقلاب اسلامی ایران‏‎ ‎‏دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است. 📚صحیفه نور، جلد ٢١،صفحه ٣٧ @defae_moghadas2
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔼 آلبوم خاطرات رزمندگان لشکر ده حضرت سیدالشهدا علیه السلام ✅ مجموعه عکس های ناب رزمندگان لشکر ده حضرت سیدالشهدا علیه السلام در زمان جنگ و عملیات های مختلف @defae_moghadas2
وقتی اصالت داری! 🇮🇷 @defae_moghadas2
3.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👑 امیرحسین زارع 🥇هت‌تریک طلای جهان توسط پادشاه سنگین‌وزن کشتی 🇮🇷 @defae_moghadas2
اتاقش را به قطعه ای از گلزار شهدا تبدیل کرده بود، هر طرف را که نگاه می کردی یا عکس امام و حضرت آقا را می دیدی یا عکس شهدا. یک عکس در اتاقش بود که زیرش این جمله حک شده بود: «رهسپاریم با ولایت تا شهادت» همیشه این جمله را زمزمه می کرد. آنقدر اطمینان داشت که هر وقت عکسها را نگاه می کرد می گفت عکس من هم یک روز باید در کنار این شهدا قرار بگیرد و اسمش را در کنار اسم شهدا می نوشت. شهید محمد سلیمانی ┄┅┅┅┅❁❤️❤️❁┅┅┅┅┄ @defae_moghadas2
1.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّی أُوْصِیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ الَّذِی ابْتَدَأَ خَلْقَکُمْ، وَ إِلَیْهِ یَکُونُ مَعَادُکُمْ، وَ بِهِ نَجَاحُ طَلِبَتِکُمْ، وَ إِلَیْهِ مُنْتَهَى رَغْبَتِکُمْ، وَ نَحْوَهُ قَصْدُ سَبِیلِکُمْ، وَ إِلَیْهِ مَرَامِی مَفْزَعِکُمْ 🟠اما بعد من شما را به تقواى الهى توصیه مى کنم، همان خداوندى که آفرینش شما را آغاز کرد و بازگشت شما نیز به سوى اوست. خدایى که برآورنده حاجات شما و آخرین نقطه امید و آرزویتان است. راه راست شما به او ختم مى شود و به هنگام ترس و وحشت پناهگاهتان تنها اوست 📘 @defae_moghadas2
خواب سید محمد فرزند شهید مدافع حرم قصد داشتم برای به کربلا برم. پیاده روی نجف تا ، به نیابت از شهیدم و همه شهدا... همه بهم میگفتن سید محمدو تنها نذار و نرو؛ اون بچه تو این موقعیت به حضورت نیاز داره ولی با اطمینان میگفتم: سید محمد مشکلی نداره، اونو می سپرم به باباش. حتما باباش مراقبش هست که این سفرو برام جور کرده. دلم پر میزد برای رفتن سید محمدو گذاشتم پیش مامانم و رفتم. مامانم باجون ودل مراقبش بود یه شب که همه خواب بودن، مامانم با صدای بلند خنده های سید محمد از خواب بیدار میشه. میبینه که اون بلند بلند و از ته دل میخنده. بعد چند لحظه بیدار میشه و میگه: «مادر جون، باباجونم اومد پیشم. بالا بود، پیش سقف. کلی باهام بازی کرد. برام غذا آورد. بهم گفت:سیدمحمد از چیزی نترس من همیشه پیشتم شهید سید رضا طاهر🌷 @defae_moghadas2
21.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی از حسینیه مقر تخریب لشگر ۲۷ حضرت رسول (ص) در پادگان دوکوهه. تاریخچه مختصری از نحوه ساخت حسینیه و مناجات حضرت علی (ع) در مسجد کوفه با نجوای بسیار دلنشین حاج منصور نورایی. مناجاتی که تا پایان جنگ بیش از هزار بار نیم شب ها از بلندگوی حسینیه پخش شد. تلفیق مناجات نورایی و حسینیه تخریب از تماشای مستندی به اسم بازگشت کاری از دوست عزیز و هنرمندم آقای سید عبدالستار کاکایی به ذهنم رسید. از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند @defae_moghadas2
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با تو‌ می مانم ای فرزند حیدر کرار @defae_moghadas2
یاد باد آن روزگاران یاد باد شهادت 17 شهریور 66 سردشت – بلفت تصویر لحظه اعزام برای شهریورماه 1365 @defae_moghadas2
شهادت : شهریورماه 66 محل شهادت: سردشت(بلفت) ✍️✍️ راوی : رو از میشناسم داشتم از کنار یکی ازچادرها رد میشدم دیدم یه صدای ناله میاد . توجهم جلب شد دنبال صدا رفتم ودرب چادر رو بالا زدم دیدم یکی داخل چادر خوابیده و یک به گوششه و با لبهای بسته وبا تکان دادن دماغش از خودش صدا در میاره و از گوشه های پلکهای بسته اش قطره های اشک سرازیره. اول خیال کردم خودش رو به خواب زده . یکی دوبار دستم رو مقابل صورتش تکون دادم که شاید پلک هاش حرکت کنه اما عکس العملی نشون نداد. خواب خواب بود. کنجکاو شدم که با واکمن داره چی گوش میده. گوشی رو از گوشش آروم برداشتم . دیدم صدای ناله اش بند اومد.گوشی رو در گوشم گذاشتم . صدای با لحن حزینی بود که تا اون روز نشنیده بودم. ضبطش رو خاموش کردم و گوشیش رو کنارش گذاشتم و پرده چادر رو انداختم ورفتم. بعد از نماز ظهر و عصر در برگشت از اون رو کنار کشیدم وسر صحبت رو باز کردم و بهش گفتم راضی باش من خواب بودی اومدم خلوتت رو به هم زدم از اون به بعد گاهی واکمنش رو به من میداد تا اون قرآن رو گوش بدم یه خورده زبونش میگرفت. بعضی وقت ها از شدت علاقه ای که به من پیدا کرده بود میگفت: برادرجعفر؟؟؟ من توی گردان با همه دوستم اما فقط با تو رررررفیقم. من هم سر به سرش میگذاشتم و میگفتم :سیدجان .. رفیق یه دونه ر داره نه چند تا ررررررررررررررر. هم با تیم ما اومد عملیات و توی مسیر برگشت از شدت خستگی غش کرد و کلی ما رو معطل کرد. توی مستقر بودند و مقابل دشمن رو میکردند. یه شب توی سنگر بحث شد و هرکسی یه چیزی گفت.. گفت توی من نمیاد تصمیم گرفتم از گردان برم به یه گردان رزمی. چند وقت بعد هم تسویه گرفت و از تخریب رفت یه روز صبح رفته بودم قاطر بگیرم. نزدیک تدارکات لشگر10 دیدمش. با هم روبوسی کردیم. گفتم برگشتی؟؟ گفت آره اومدم گردان کمیل لشگر27. سراغ همه بچه ها رو گرفت و از هم جدا شدیم چند روز بعد تازه از شناسایی برگشته بودم که یکی از بچه ها گفت : شده. و یادم میاد شنیدم که گفتند وقتی با آمبولانس عقبش میبردند چندین بار روح از بدنش جدا شده باز برگشته و توی آمبولانس بلند شده و نشسته بود. به آرزوش رسید و ما موندیم و حالا حالا ها آرزو میکنیم به هرکس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما میشد ایکاش 🌿🌸 🌿🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @defae_moghadas2