eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
کار باید پیش رود درست هم پیش رود اما کارها تمامی ندارد حواستان باشد خلاف قانون اسلام کاری انجام نشود هدف وسیله رو توجیه نمی‌کند ┄┅┅┅┅❁🌸🌸🌸🌸❁┅┅┅┅┄ @defae_moghadas2
،،زیارت وادی عشق،، قسمت سوم : برو به زمان صبحانه خوردن بچه‌ها. شهید عمو علی مواساتی را یادکن. می‌بینی چطور با عشق و محبت روی علاءالدین نفتی سبز رنگی که برای گرم کردن چادر گذاشته‌اند نون داغ می‌کنه. با کتری مجلسی چای چیش خروسی و خون کفتری را درون لیوان‌های پلاستیکی قرمز می‌ریزه و میده به بچه‌ها تا با لقمه‌ای پنیر بخورن. بچه‌ها آنقدر دویده‌اند که حسابی گرسنه شده‌اند. صفای کنار هم بودن هم بر اشتهاشون افزوده است. می‌بینی هرچه عمو علی نون داغ می‌کنه بچه‌ها در عرض سه سوت اونو تموم می‌کنن. عمو که از نون گرم کردن فارغی نداره و عاصی شده صداش رو بلند می‌کنه و با خنده میگه بابا مگه شکم شما ته نداره که پُر نمیشه؟ اگه نمی‌تونین از جاتون بلند شین تا بگم جرثقیل بیاد بلندتون کنه. اما بچه‌ها می‌خندن و باز میگن نون برسون که ما تازه گوشه شکم‌مون پر شده. عمو علی هم می‌خنده و باز نون داغ دیگری میده دست بچه‌ها. می‌بینی با چه لذتی می‌خورند. آن نون و پنیری که بچه‌ها با آن عشق می‌خورن لذیذترین و خوشمزه‌ترین غذای دنیاست‌. چیزی که غذای پر زرق و برق و رنگ و وارنگ امروز ما مزه آن را ندارد. اکنون که در کنار آنها لذت صبحانه خوردن را بردی بیا و به همراه بچه‌ها از سرازیری پادگان پایین برو. در کنار رودخانه و سد دز کنار پادگان با آنها به آموزش برو. آموزش امروزشان پاروکشی با قایق‌های بادی جیمینی در خلاف جهت جریان آب است. غُرولُند بچه‌ها بلند شده که ما هنوز پاروکشی در جهت جریان آب رو یاد نگرفتیم و دور خودمون می‌چرخیم. اونوقت چطور خلاف جهت جریان آب پارو بزنیم. حال تو هم با آنها سوار بر قایق جیمینی بشو. پارو دست بگیر و با آنها پارو بزن. باید با هم پارو بزنید والا دور خودتون می‌چرخید. حالا همه باهم یک دو سه. این حرف اول مسئول آموزش بود. یادت هست پارو کشیدن خلاف جهت آب چه نیرو و توانی از بچه‌ها می‌گرفت. هنوز چند متری جلو نرفته بودند که پاروزنای یک سمت خسته می‌شدند. قایق می‌چرخید و باز با جریان آب برمی‌گشتند سر جای اول و بدنبالش خنده بچه‌ها به هوا می‌رفت‌. خوب نگاه کن قایقی که شهید سید آقاحسین عزیزی درون آن هست با شوخی‌های سید همه روده بر شده‌اند. بیشتر دور خودشون می‌چرخند. حتی در آن شرایط هم دست از شوخی کردن برنمی‌دارد. می‌بینی فرمانده و مسئول آموزش هم از خنده و شوخی آنها به خنده افتاده‌اند. قایق عمو علی هم دست کمی از قایق سید از لحاظ خنده و شوخی ندارد. اکنون سری هم به کلاس شنای آنها بزن. می‌بینی چطور از شدت سرمای آب در سرمای زمستان می‌لرزند. صدای چق چق بهم خوردن دندانهاشون را از سرمای آب می‌شنوی؟ لزرش تن و بدنشان از بادی که به بدن خیسشان می‌خورد را می ببینی؟.... ✍حسن تقی‌زاده بهبهانی @defae_moghadas2
،،زیارت وادی عشق،، قسمت چهارم: حمله به ساحل‌های نیمه‌شب را بیاد داری؟ باید در دل شب‌های زمستان درون آب سرد و تگری می‌رفتیم. بعد هم درون ماسه‌های کنار رود سینه خیز می‌رفتیم تا به دشمن فرضی حمله کنیم؟ یادت هست داخل و بیرون لباس و بدنمون پراز ماسه می‌شد. حتی مقداری از آن هم در دهان‌مون می‌رفت و کُرونج کُرونج آن را زیر دندانمون حس می‌کردیم؟ اکنون برو گوشه‌ای کنار ساحل رودخانه بشین و در افکارت آن روزها را بیاد بیاور. شهیدان را از نظرت بگذران و یکی یکی نام و چهره‌شان را جلویت مجسم کن. قایق‌هاشان را روی آب تصور کن و خنده و شوخی آنها را بیاد بیاور. چقدر با صفا بود؟ حال از افکارت بیرون بیا و سطح رودخانه رو نگاه کن. ساکت و آرام، نه قایقی، نه رزمنده‌ای، نه کلاس شنایی، نه کلاس پاروکشی، نه خنده‌ای و نه بدور خود چرخیدنی و نه سینه‌خیز رفتن با لباس خیس در ماسه‌ای. از هیچ کدام خبری نیست. حال با چشمان خیست به سمت وضوخانه برو و آماده نماز شو. می‌بینی چطور با شور عشق دور حوض وسط وضوخانه ایستاده و وضو می‌گیرند. آنها حتی مستحبات و ذکرهای وارد شده موقع وضو را نیز به جای می‌آورند. حال به همراه آنها به حسینیه برو و در صف جماعتشان بایست. می‌بینی چنان با توجه نماز می‌خوانند. واقعاً ایمان دارند که ،،اِنَّ اللّهَ یَریَ ،، یقیناً خدا می بیند. آری آنها خدا را در مقابلشان حس می‌کنند و می‌بینند. یقین بدان حتماً این نماز را کرام‌الکاتبین به عنوان نماز قبول شده ثبت خواهند کرد. حال که نمازت را خواندی بعداز شام حتماً خود را به مراسم عزاداری‌شان برسان. چون عزاداری به این اخلاص را در هیچ کجا غیراز اینجا پیدا نخواهی کرد. حال که بعداز خوردن شام ساده آنها به حسینیه آمدی خوب نگاه کن چه با عشق سینه می‌زنند. مداح‌شان را ببین چه با شور و نوا و با چه حسی می‌خواند. یادت هست مرحوم گله دارزاده و مهدی حق پرست را که چه با سوز می‌خواندند. نوحه خوانی سه سنگ سید آقاحسین عزیزی را بیاد داری چطور با همه وجودش می خواند؟ بچه‌ها را ببین چطور با ریتم او وقتی می‌گوید عباس علمدار چه محکم بر سینه می زنند. اوج عشق بازیشان را ببین وقتی سید می‌گوید علی ساقی کوثر چطور از خود بیخود می‌شوند و محکم و سه ضرب به سینه‌شان می‌زنند. سینه‌زنی آنها درس عشق و شجاعت و مقاومت است. درس ایثار و اخلاق است. در چنین کلاسی ریا معنا ندارد. آنها عزاداری می‌کنند تا بیشتر با امام شهیدشان ماًنوس شوند. چون جنگیدن با دشمنان دین و مملکت ایمانی حسینی می‌خواهد و صبری زینبی. پس این عزاداری سراسر درس است. حال که از عزاداری آنها درس مقاومت و شجاعت آموختی یادت باشد ساعتی قبل از اذان صبح به حسینیه بیایی و درس تقوا و ایمانشان را هم ببینی...... ✍حسن تقی‌زاده بهبهانی @defae_moghadas2