#دانش_آموز_بسیجی_شهید_علیرضا_شفیعی 🌷 🔸نام پدر: موسی 🗓تاریخ تولد: 15/12/1345 🔮محل تولد: روستای هپرو 🗓تاریخ شهادت: 25/11/1364 🔮محل شهادت: فاو 💫تاهل: مجرد 🔮محل دفن: روستای هپرو

📜وصیت نامه: #دانش_آموز_بسیجی_شهید_علیرضا_شفیعی🌷 👈اینجانب علیرضا شفیعی فرزند موسی وصیت می کنم که بنده با میل و اشتیاق فراوان به مکان جنگ حق علیه باطل که همیشه نشانگر آن بوده است که حق پیروز و ما همیشه به خاطر حق می جنگیم رفته ام. که چنانچه کشته شویم یا بکشیم در هر دو حال این بزرگترین پیروزی است.✌️ برادرانه نصیحت می کنم و عاجزانه از شما می خواهم که با امام ☝️باشید. و گروهکهای منحرف را در هر چهره و نقشی که هستند سرکوب کنید و فریب گروهکها و شعارهای به ظاهر زیبایشان را نخورید. ای ملت ایران من می روم تا با مزدوران شرق و غرب بجنگم،✊ و توقع من از شما این است که به چیزی جز اسلام فکر نکنید. ای کاش میلیون ها جان داشتم و فدای اسلام و قران خدا می کردم .✌️ #شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات📿

🔹🌸🍃 🍃🌸🔹 نمیدانم در نمازتان چه میخواستید که سلامش ختم به #شهادت شد. خدایا از این حال های خوب نصیبمان کن.. 🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ 🌹🌹🌹🌹

چه سرایم که شود لایق وصفت ای گل! وصف رویت به دو صد شعر فراهم نشود #سلام_صبحتون_متبرک_به_نگاه_شهدا🌹 #شهید_محمدرضا_صیاد🕊🌹 @defae_moghadas2

نام و نام خانوادگی: #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 محل تولد : اهواز تاریخ تولد : ١٣۴٧/۴/۵ تاریخ شهادت : ١٣۶٢/١٢/٩ محل شهادت : هور العظیم بازگشت پیکر مطهربعد از ١٨سال . 🌺❣🌺❣

🌹🕊🌹🕊🌹 #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 در خانواده ای مذهبی به دنیا چشم گشود و در دامن مادری مومنه و پدری متدین پرورش یافته و رشد نمود ؛ در مسجد و بسیج به بالندگی رسید . نجیب و مهربان بود . جوانی متین که افتخار خانواده و محله بود و در عملیات خیبر افتخار کل سرزمینش گردید. گلوله ای به پهلوی محمدرضا اصابت می کند ، آیه ی "و مارمیت اذا رمیت و لکن الله رمی "،بر لبش جاری میشود ملائک بال میگشایند و محمدرضا همراهشان به عرش الهی پروازی جاودانه می کند. 🌹🕊🌹🕊🌹

#شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 در خاطراتی که از شهید نقل شده آمده : وقتی از دوره ی سه ماه آموزشی اومد یکباره عوض شده بود ، هم ازنظر اخلاقی وهم ظاهری ، با اینکه نوجوانی 15 ساله بود ولی هیکلش بزرگ و قدش بلند و رعنا شده بود . تا جاییکه بچه های مسجد به پدر گفته بودن باید زنش بدید. خیلی آرام ومتین وسربزیر شده بود و آنقدر با وقار بود که هنگام صحبت با او ناخواسته جذب بزرگی و عظمت وجودش میشدیم و از مصاحبت با او افتخار میکردیم. 🌹🕊🌹🕊🌹

#شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 مادر میگفت شبی محمدرضا رو دیدم که رختخوابش رو جمع کرده وروی زمین خوابیده ، علتش رو که میپرسه گفته بچه ها تو جبهه روی خاک میخوابن من نمیتونم روی تشک بخوابم. بارها محمدرضا را در نیمه شب مشغول مناجات با خدا و نماز شب دیده بودیم در نوجوانی به اوج تحول رسیده بود و نور شهادت در سیمای زیبایش دیده میشد،تا جایی که گاهی مادر او را در هاله ای از نور دیده بود و وقتی با خود محمدرضا درمیان گذاشته بود ،جواب گرفته بود که مادرم چیزی نیست و توجه نکن . 🌹🕊🌹🕊🌹