❣ کفشها رو که دیدم با خودم گفتم چقدر شبیه کفشهای جواده! بعد گفتم نه بابا توهم زدی! بیشتر که نگاه کردم گفتم ای بابا جورابها هم چقدر شبیه جورابهای خودمه که برای داداشم همرنگش رو خریده بودم. زخم روی دست شبیه زخم های درگیری با منافقین توی دانشگاه اهواز بود! برانکارد رو که کامل آوردن بیرون چشمهام سیاهی رفت؛ حس کردم کمرم راست نمیشه یاد خوابی که مادرم تعریف کرده بود افتادم! این شهید، جواد من بود!
💠پاسدار شهید جواد داغری متولد: آبادان شهادت: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ -
تپه های الله اکبر اصابت ترکش های داغ و تیز خمپاره به سینه و گردن
@defae_moghadas2
❣
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا
یک ماه تمام میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
🌺عید سعید فطر مبارک🌺
🍂
❣سردار شهید حمید رمضانی
پرچمدار شناسایی خیبر بزرگترین عملیات آبی- خاکی دفاع مقدس
🔅 نامش حمید، شهرتش رمضانی، فرزند آخر خانواده، متولد 1341، شهرستان اهواز
🔅 با شروع جنگ تحمیلی به جبهه شتافت و به آبادان و خرمشهر رفت. در همان روزهای ابتدای جنگ از ناحیه پیشانی مجروح شد. اما پس از بهبودی مجدداً به منطقه عملیاتی بستان و سوسنگرد رفت.
🔅 ابتدا در کنار سردار «شهید سعید درفشان» در گردان رزمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سوسنگرد، موسوم به کربلا در جبهههای فارسیات، خرمشهر و بستان حماسه آفرید. بعد از آن به لحاظ شایستگی و تبحر فوقالعادهاش در شناسایی، وارد بخشهای اطلاعاتی جنگ شد.
🔅 از روزی که وارد جبهه شد تا زمان شهادتش هیچگاه جبهه را ترک نکرد. با تشکیل قرارگاه سری نصرت، به فرماندهی گردان شناسایی این قرارگاه منصوب شد.
👇👇
❣ نفوذ حمید به عمق دشمن و شناساییهای مکرر وی چنان غیر قابل تصور بود که اغلب موجب شگفتی فرماندهان ردهبالای جنگ میشد.
او روزها از قرارگاه ناپدید میشد و بعد از مدتی با اطلاعات مهم و ذیقیمتی از عمق مواضع دشمن برمیگشت.
از برجستهترین شناساییهایی که ایشان و نیروهای اطلاعات قرارگاه نصرت زیر نظر فرماندهشان حاج علی هاشمی انجام دادند، شناسایی برای بزرگترین عملیات آبی- خاکی به نام خیبر بود.
انجام عملیات در منطقه هور بسیار سخت بود، ولی وقتی شناساییهای عملیات خیبر انجام گرفت و همه متقاعد شدند که عملیات شدنی است، این عملیات انجام و بسیاری از گرههای دفاع مقدس گشوده شد.
❣
❣حمید در عملیات خیبر با اصابت ترکش به پهلویش مجروح شده و پس از بهبودی بار دیگر به جبهه بازگشت.
🔅 رازداریاش مثالزدنی بود؛ تا زمان شهادتش حتی خانواده از موقعیت و مسئولیتهایش آگاهی نداشتند.
قائممقام فرمانده محور عملیاتی فارسیات و خرمشهر، فرمانده محور اطلاعات شناسایی جبهههای سوسنگرد و بستان، فرمانده گردان عملیاتی کربلا در سپاه سوسنگرد، فرمانده واحد اطلاعات قرارگاه نصرت، فرماندهی گردان شناسایی 313 حضرت قائم، فرمانده واحد اطلاعات و عملیات سپاه ششم امام جعفر صادق(ع)، از جمله مسئولیتهای آن قهرمان خستگیناپذیر سالهای دفاع مقدس است.
🔅 روز چهارم خرداد ماه سال 1367 و تنها 23روز مانده تا پایان جنگ در حالی که برای ممانعت از حمله مجدد ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران در حال تلاش و طرحریزی بود، در بمباران جاده اهواز- خرمشهر توسط جنگندههای عراقی به شهادت رسید.
👇👇👇
❣ «مهدی شریفپور» یکی از همرزمان شهید رمضانی است که با او به مرور فرازهایی از احوالات و خاطرات آن روزهای او در کنار حاج حمید پرداختیم.
او در آغاز میگوید:
🔅 حمید با اینکه فرمانده گردان اطلاعاتی قائم و مسئول اطلاعات قرارگاه سری نصرت و در اواخر جنگ مسئول اطلاعات سپاه ششم امام جعفر صادق(ع) بود ولی انسانی ساده و بیتکلف و به دور از هیاهو و غوغا بود. با آن همه سمت و مسئولیت روزهایی که در شهر و در جمع خانواده به سر میبرد به هیچ وجه از امکانات دولتی استفاده نمیکرد و کارهای خود را به کسی نمیسپرد و همه را خودش با یک دستگاه موتور سیکلت 125 یاماها آبیرنگ که داشت انجام میداد.
🔅 این رزمنده دوران دفاع مقدس میگوید: دستورالعملی در جنگها وجود دارد که بر اساس آن افسران رکن دوم هر یگان در عملیات نظامی باید
الف- مثل دشمن فکر کنند
ب- مثل دشمن ببینند
ج- همکار و راهنمای فرمانده در مسایل مربوط به اطلاعات از دشمن باشند
د- خود را جای فرماندهان دشمن قرار داده و بدانند که وی چه عملی را انجام خواهد داد، چطور و چه وقت؟
با این دستورالعمل حاج حمید روزانه بیش از 400 کیلومتر به طور میانگین در خطوط مواصلاتی دشمن برای تهیه و تکمیل اطلاعات خود از منطقه تردد داشت و به همین خاطر همیشه در تحلیلهای اطلاعاتی حرف اول و موثر را میزد و نکته جالبتر اینکه این مربوط به مقطعی است که ایشان هنوز دوره دانشکده فرماندهی و ستاد را نگذرانده بود. 👇👇👇
@defae_moghadas2
🍂