eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خبر رحلت امام روح الله خمینی آنقدر سنگین و طاقت فرسا بود که برادر هوشنگ بهمنی زاده در مصلای مسجد سلیمان در مقابل همگان ناله ای زد و جان به جان آفرین تسلیم کرد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سی و نه سال از رفتن‌شان می گذرد. زمان کمی نیست یک عمر است خیلی چیزها را فراموش کرده ایم ولی... ‍ •┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈• احمد و محمود و محمد حسین تا ابد در ذهنها خواهند ماند و فداکاری آنها بر صفحات تاریخ کشورمان نقش خواهد بست. @defae_moghadas2
❣ 🥀شهید محمود یاسین 🥀 شهید احمد غدیریان 🥀شهید محمد حسین آلوگردی ‍ ❂◆◈○•------🍂-------•○◈❂ عملیات طراح / حمیدیه: سحرگاه 27 شهریور ماه 1360 قبل از روشن شدن هوا عملیات تک نیروهای مستقر در جبهه غرب سوسنگرد از محورهایی که بوسیله گروه شناسایی بچه‌های مسجد جزایری شناسایی شده بود انجام گرفت. شب قبل احمد غدیریان و محمود یاسین به محض با خبر شدن از عملیات ، به سوسنگرد آمدند تا در عملیات شرکت نمایند. نیروها از سوسنگرد به سمت خط حرکت کرده بودند . فرهاد شیرالی که مجروح بود و در سوسنگرد مانده بود ، گفت : نیروها اینجا تجمع کرده اند. اشاره او به سمت یک ویرانه بود که مورد اصابت موشک کاتیوشا عراقی‌ها قرار گرفته بود. ‌ ۱
🥀شهید محمود یاسین 🥀 احمد غدیریان 🥀شهید محمد حسین آلوگردی عملیات طراح / حمیدیه: 🍁حاج صادق آهنگران اشعاری از مصیبت شب عاشورا خواند و همه رزمندگان می‌گریستند . امشب شهادت نامه عشاق امضا می‌شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می‌شود. چند دقیقه پس از حرکت رزمندگان به طرف خط ، آنجا مورد اصابت موشک قرار گرفت و ویران گردید . بی شک تعدادی از آن رزمندگان شهادت نامه خود را به امضای سالار و سرور شهیدان رسانده بودند. اما نمی دانستیم آنها چه کسانی هستند؟ 🍁 یکی از بچه‌ها از احمد و محمود پرسیده بود که بدون اسلحه آمده اید اینجا چه کنید؟ احمد غدیریان گفت: «من خبرنگارم و آمده ام برای روزنامه خبر تهیه کنم. اسلحه ام همین کاغذ و قلمی است که دارم.» محمود یاسین هم گفت: «من هم سر برانکارد مجروحین عملیات را می‌گیرم و مجروحان را حمل می‌کنم. اگر اسلحه ای هم زمین افتاد آن را بر می‌دارم و به رزمندگان کمک می‌نمایم.» 🍁 وقتی به خط رسیدیم عملیات شروع و آفتاب طلوع کرده بود. تبادل آتش توپخانه سنگین بود و هرچند لحظه توپ یا خمپاره ای اطرافمان منفجر می شد . خبر دادند که سه نفر از بچه‌های مسجد جزایری به کاروان شهدا پیوسته اند. ‌ ۲
🍂 🥀شهید محمد حسین آلوگردی 🥀شهید محمود یاسین 🥀شهید احمد غدیریان عملیات طراح / حمیدیه: 🍁محمدحسین چند ماهی بود که در وصال شهدایی همچون بابک معتمد و علی قنواتی بی تابی می‌کرد و آن اواخر هر لحظه احتمال شهادت او داده می‌شد. اما بی تابی‌های احمد غدیریان و محمود یاسین از چشم بسیاری پنهان مانده بود و هیچکس احتمال شهادت آنها را در این زمان نمی داد. 🍁 هر کسی از شهادت این دو شهید فرهنگی با خبر می‌شد فوراً می‌پرسید چطور؟ چگونه؟ آنها که پشت جبهه و در شهر بودند!؟ این اواخر هر وقت محمود یاسین را در حال سر برداشتن از سجده در مسجد می‌دیدی چشم‌ها و صورتش برافروخته و سیل اشک از دیدگانش جاری بود. سجده‌های آخر نماز و پس از نماز او بسیار طولانی شده بود و در این سجده‌ها با معبود خود عشق بازی داشت که کسی از آن با خبر نبود. احمد هم پس از شهادت سیدجلال موسوی و بخصوص سید ناصر صدرالسادات بسیار مشتاق شهادت و در راه وصال یار بی تاب شده بود. 🌸یادشان گرامی باد و امید که به آنها ملحق شویم. ‌✍راوی : احمد یاسین ۳
❣ 🥀شهید محمود یاسین 🍁شهید یاسین انسان بزرگی بود که مسایل زمان خود را، در همان روزهای اول انقلاب فرای سنش بخوبی تشخیص می داد و می فهمید و روشنگری می کرد. درکی که افراد بزرگ بعد از چهل سال از گذشت انقلاب، هنوز به آن دست پیدا نکردند. 🍁شاید یکی از خصلت های بارز شهید محمود، تلاش فوق العاده اش برای فهمیدن و یادگیری در همه ابعاد آن بود و برای هر لحظه اش برنامه ای داشت. یادم نمی رود روزگاری که یک بغل نوار سخنرانی و کتاب زیر بغل می گرفت و گوشه خلوتی پیدا می کرد و به مطالعه می پرداخت. و فراموش نمی کنم، زبان باز کردن او را جز در روشنگری در مسائل روز و تفسیر رویدادهای ایام انقلاب را. متانت در رفتار، کم حرفی، ساده بودن سلیم‌النفس و متفکر بودنش، و همه خصلت های نیک یک مومن الهی که در وجودش موج می زد. از حالاتش در نماز، نمی توان چیزی گفت که می بایست دید.... ✍راوی : رضا جهانی مقدم ‌۴
❣ 🥀شهید محمود یاسین     🍁در اوایل جنگ دوستانی که قدری صمیمی و در اهواز بودند روز و شبهایمان را در خانه های یکدیگر و با هم سپری میکردیم. اواسط شهریور ماه 60 بود و برادران برای جبهه رفتن و شهادت از هم سبقت میگرفتند و من هنوز حسرت آن زمان را میخورم. 🍁آن شب برادران به منزل ما آمدند ، صبح که از خواب بیدار شدیم ، شهید محمود یاسین حالت عجیبی داشت ! وقتی علت را از او جویا شدم گفت : در خواب دیده است که دوازده نفر از بچه های شهید مسجد مهمان او هستند. چند روز بعد خودش در تاریخ 60/6/27 به شهادت رسید و به فاصله کمتر از سه ماه در تاریخ 60/9/8 دوازده تن از شیرمردان مسجد در عملیات طریق القدس شهید و به او پیوستند. ✍راوی : برادر جانباز محمد جواد شالباف @defae_moghadas2