❣ در آن شبی که پشت جادهی شنی کار گروهان گره خورده بود و تیربارهای عراقی آسفالت جاده را کف تراش می کردند!
بلدوزرهایی که قرار بود به احداث خاکریز اقدام کنند، یکی بیشتر نبود
و یکی پس از دیگری هر پنج راننده آن یا شهید شدند یا زخمی!
"علی بهزادی، فرمانده گروهان" که آخرین دقایق زندگی دنیوی را می گذراند با آن جراحتها و زخم ها، مصلحت را در عقب نشینی از جاده دید!
سحر نزدیک می شد و کار احداث خاکریز بجایی نرسیده بود!
عراقی ها در تامین باران تیربارهایشان ، نزدیک و نزدیک تر می شدند!
زیر نور منورها، در آن خاک و غبار متوجه "رضا" شدم که باز آرام و سلانه سلانه از بچه ها که نیم خیز ، با شتاب و هیجان می رفتند، فاصله گرفته بود!
در عالمی دیگر بود!
👇👇👇ادامه 👇👇👇
❣ "رضا ایزدی" نغمه سرای ما
در مرحله ی دوم ، دوباره به شلمچه برگشت در حالی که پیوسته زمزمه می کرد؛
" خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و زپی جانان بروم "
"رضا ایزدی" در فوج شهدای کربلای ۵ ، پرکشید در حالی که " کسی او را نشناخت"!!
او با سن کم، از بزرگان انجمن شعرای استان خوزستان بود!
غزلیات عارفانه و عاشقانه ی او با بزرگان ادبیات معاصر برابری می کند!
او بزرگی بود از کوچه پس کوچه های آخرآسفالت!
واحسرتا که اگر در بلاد بالا دست بود، اینک نامش در سمینارها و بر در تالارها نقش بسته بود!
و نمی دانم چرا آن روزها، پدر در فراقش بسیار بی تابی می کرد و او را " غریب " می خواند؟!
" کوشش آن حق گذاران یاد باد"
والسلام
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ از اشعار و دلسرودههای شهید
ای اختر فروزان، سیما ز ما مپوشان
یا درد ما دوا کن، یا رنج ما مجوشان
میخانه رفتگانیم در ظلمت شبانه
یارا کرامتی کن بر خیل مست هوشان
خون از چه در دل افتد از پرتو نگاهت
جان از چه گشته سوزان زان هر دو لعل نوشان
دانی که چشم نازت ای سرو ناز خوبان
جام شراب ما بود در جمع باده نوشان؟
در حلقهگاه ما دوش پیمانه را شکستند
کج سیرتان گیتی کز زاده چموشان
روزی که صبر مستان لبریز شد ز کاسه
خواهند شد خروشان بر جمله می فروشان
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣
🎤 سلاااااااام و یه بوس جانانه بر دست همه برو بچه های شهدایی که امروز جمعه نشستن پای این گفتگو 👋👋
اونم یه شهید زبر و زرنگ، از بچه های همین کوچه پس کوچه های اطراف
و البته خوشتیپ و دوست داشتنی 😘
خب، بریم سراغ معرفی ایشون از زبون شیرین خودش
بسم الله ناصر جان
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣راستش غافلگیرم کردید و حالا می خواید ببریم تو سالهای گذشته☺️
از همه شما ممنونم 🙏 که هنوز بچه های اینطرفی رو فراموش نکردید و هنوز تو یاد و خاطراتتون هستیم.
کی فکرش 🤔 رو می کرد بعد از چهل سال نسلی بیاد که محکم پرچم ما رو به دست بگیره و بره تو میدونی که روز به روز خطرناکتر و جدی تر میشه...🚩
برم سر معرفی خودم 👇
بنده، شهید ناصر غلامپور هستم از بچههای باحال و پیشتاز جنگ به اسم گردان بلالی که از قبل از شروع جنگ تو جبهه ها بودن
🎤 یعنی گردان شما قبل از جنگ به جبهه می رفت؟😄
هههه 😅، بله
گردان بلالی سال ۵۸ تو سپاه اهواز درست شد و به جبهه کردستان رفت 😉
بعد هم که جنگ شد اومد جنوب و با شیوه خودش وارد دفاع از شهرهای جنوب شد
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
سردارشهید ناصرغلامپور
متولد 1340/10/25
تاریخ شهادت 1360/6/27
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🎤 دوستات می گفتن خیلی تو جنگ رشادت نشون می دادی، خودت نظرت چیه؟
❣ راستش، بچه ها خیلی لطف می کنن، ما رو تعریف می کنن،
خب یه جورایی باید برای حفظ انقلاب و نظام مایه میذاشتیم. انقلاب مثل فرزند ما بود که باید بخاطرش کم نمی ذاشتیم تا قوی بشه، جون رو در معرض خطر قرار دادن کمترین خدمتی بود که از دستمون بر میومد.
❣
🎤 بریم سراغ انقلاب و انقلابی گری شما؟
❣ فعلا که شما فرمانده این گفتگو هستید، هر چه امر کنید ما اطاعت می کنیم. 🙌
تو خونواده ما، مثل خیلی های دیگه، همه انقلابی بودن و پابه رکاب انقلاب و مبارزه. من هم پا به پای دیگر اخویهام تو متن کارها قرار میگرفتم و تو گروههای انقلابی فعالیت می کردیم که داستان داره و وقت ما و شما کم.
خب، بریم سوال بعدی
🎤 جل الخالق!،😳 ظاهرا فرماندهی گفتگو رو خاضعانه پذیرفتید😂
باشه، حالا از درس و مشقتون بگید، فکر می کنم از اون آتیش پارهها بودید که انقلاب و جنگ رو بهونه فرار از مدرسه می کردید.
❣ نههههه، اشتباه به عرضتون رسوندن
اتفاقا اهل درس و مشق بودم، میدونستم کشور همش مبارزه و جنگ نیست و یه روزی که آرامش حاکم میشه باید متخصصین بیان و کشور رو اداره کنن. این رو هم یه جورایی مبارزه و جبهه می دونستم.
تو در دوران تحصیل جزو شاگردان زرنگ بودم و اگه ریا نشه قرار بود برای ادامه تحصیل تو رشته پزشکی به آمریکا برم و از سطح علمی اونجا به نفع کشورم استفاده کنم. ولی نشد، چون اول باید کشتی انقلاب رو از موج و تلاطم بادهای مخالف نجات می دادیم.
🎤 ایول 👏👏👏👏👏 روی ما رو کم کردین 😘😘
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ نفرمایید ، اگه شما تو دفاع مقدس بودی، فرمانده خوبی می شدی 👌
🎤 کی وارد سپاه شدی و کجا آموزش دیدی؟
❣اوایل سال 1359 بود که رفتم سپاه و تقاضای عضویت کردم. 👮♂
و جزو نیروهای دوره 10 سپاه اهواز به آموزش رفتم.
آموزش های ما تو پادگان پورکان دیلم یا همون شهید غیوراصلی بود. اونم تحت نظر سردار عزیزم علی آقای غیور اصلی و شهید عارف، سید حسین علم الهدی که بخش عقیدتی بود.
یادش بخیر چه دورانی بود!!😔
حالا توضیحش رو دیگه بی خیال شو، ما هم کار و زندگی داریم دادش گلم
🎤 باشه، خودم باید بعدا تلاش کنم ببینم اونجا چه خبر بوده 😁
اگه راضی باشی چند عکسی که از آلبومت کش رفتم رو رو کنم 👇👇🙏