eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ نسبت به خمس حساس بود و با دقت عمل می کرد. ❣همسرش نقل می کرد: از من خواسته بود هر آن چه را در زندگی مان زیادی می بینم حتماً ببخشم. بیشتر روزهایی که ناهار را خانه بود، غذا بسیار ساده بود و حتی یک بار هم از نوع غذا شکایت نکرد. ❣ از بحث های سیاسی بیهوده که نه تنها نتیجه ای نداشت، بلکه باعث از بین رفتن صمیمیت می شد، خودداری می کرد. در بحث های سیاسی اغلب بدون اینکه عصبانی شود، سکوت می کرد؛ اما هنگامی که لب به سخن می گشود همه به دقت به حرف های او توجه می کردند. فقط زمانی به بحث سیاسی می پرداخت که حس می کرد سخنان او ضروری است و به گونه ای منظم موضوع را دنبال می کرد تا به نتیجه برسد. سید فرشاد مرعشی نژاد🕊 شهادت، بستان ۶۰ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ فرماندهان جنگ در ۳۴ سال پیش در شب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مشهد مقدس. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
به عاشقان نرسد دستِ تیغِ عزراییل که پیش از آمدنش،خویش را فدا کردند بهشت را که تماشای طرزِ عشّاق است به عاشقانه‌ترین شیوه رزق ما کردند https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
وصیت کرده بود: "وقتی پیکرم را برای طواف به حرم می برند مدت بیشتری پای ضریح نگه دارند". به خدام که گفتیم قبول نکردند و گفتند: حرم شلوغ است و پیکر ایشان همانطور که با بقیه شهدا وارد می شود، همراه بقیه هم خارج می شود. آن روز سی تا چهل شهید را کنار ضریح قرار داده بودند. مراسم نوحه خوانی هم برگزار شد و بعد طواف دادند و بردند. وقتی نوبت به محمدعلی رسید متوجه ریختن قطره های خون شهید از تابوت شدیم و خدام را خبر کردیم. به خاطر جلوگیری ار ریختن خون روی فرش ها از تکان دادن پیکر خودداری کردند. حدود پنج دقیقه طول کشید تا پیکر را در دو لایه پلاستیکی قرار دادند تا خونی ریخته نشود. ..و بخاطر این اتفاق، محمدعلی نیم ساعت بیشتر از بقیه کنار ضریح ماند و به وصیت‌ی که کرده بود، رسید. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🔻 شهید سید فرشاد مرعشی نژاد 👋 سلام و صد سلام خدمت شما دوستان منتظر "قرار عاشقی" ببخشید دیگه 🙏 دیر به دیر می ریم سراغ شهدا و ..... همین یه توفیقی می خواد که از ما بدوره ....بگذریم.... امروز اومدیم سراغ یکی از شهدای ناب و خوش تیپ 😎 که خیلی هم اهل دل بوده و هست، خدا کنه بتونیم به حرفش بکشیم... دعا کنید 🤲😍 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️۱
❣ - جناب فرشاد عزیز بفرمایید که همه ما بگوشیم. 🕊 با یاد و نام خدا و تشکر از شما که ما رو قابل دونستید و این جمعه رو به نام ما زدید. 😊 تو دنیای شما، "فرشاد" صدام می زدن، دقیقش میشه سید فرشاد مرعشی نژاد. سال ۳۹ تو اهواز به دنیا اومدم 👶 و سال ۶۰ تو بستان، خدا توجهی کرد و شهادت مون 🕊 امضا شد، یعنی عمر ما ۲۱ سال دنیایی شده بود. اینجا هم که حسابِ سال و ماهش کلا فرق داره. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️۲
- خودمونیم ها.... تو اون سن کم چه مردان بزرگی بودید برا خودتون، اونم تو جنگی به اون بزرگی!!!!!👌👌👌 🕊 بله دیگه... اینو هم بگم که این هنر امام بود که همه بچه های هم سن و سال ما رو به حرکت ✨ دراورد که باید اینو برید پی‌ش ببینید چه معجزه ای کرده!✨! راستش رو بخواید وضع مالی خونوادگی ما تعریفی نبود و پایین شهر زندگی می کردیم. ولی آرامشی داشتیم که جبران اون رو می کرد. خودمم که آروم بودم و سر به راه. اطرافیا وقتی تعریفم می دادن می گفتن روح حساسی داری و ذکاوت خوبی، اینو از بالا بودن نمراتم که معمولا با نفرات اول می پریدم می فهمیدم. ❣۳
🕊 در قبال مشکلات خونواده احساس مسئولیت می کرم. گاهی با اینکه تو دوران تحصیل 📖📚 بودم و لازم بود حسابی درس بخونم ولی از کوچکترین فرصت ها برا کمک به پدرم تو خرجی خونه استفاده می کردم و کاری می کردم. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️۴
- خب، درس و مشق رو تا کجا ادامه دادی و کجا رسیدی؟ سال ۵۸ کنکور شرکت کردم 👨‍🎓و تو رشته ریاضی دانشگاه اهواز قبول شدم. من بودم و حسن زاده که الانم خدمتش هستم. تو دانشکده هم بی کار ننشستیم و تو تشکل های انقلابی ✊ وارد شدیم و نفراتی جذب انجمن اسلامی 🗣 کردیم و اونجا رو راه انداختیم و وقت زیادی براش گذاشتیم. اونقدر کار کردیم که همون سال به عنوان نماینده دانشکده ریاضی 🧐 به شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه راه پیدا کردیم. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️۵
- جایی هم استخدام شدی یا...؟ همزمان با تحصیل و فعالیت در دانشگاه به عنوان مشاور فرمانداری 🤵 وقت اهواز دعوت شدم به همکاری و انجام وظیفه. دوران شور انقلاب بود و هر جا کاری از دستمون بر میومد کوتاهی نمی کردیم.😍 دنبال جایگاه و پست هم نبودیم و همینکه کاری برای مردم می کردیم راضی بودیم. تو همون ایام بود که به افشای ماهیت مدنی 👨‍✈️ که استاندار بود و شهر رو بهم ریخته بود کردیم. درست زمانی که از مدنی به عنوان یار حضرت امام یاد می شد. ولی کار سختی بود. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣۶
- لابد اطرفیا ذوق می کردن وقتی می دیدن با آدمای مهم شهر می پری؟ نه اصلا، کسی از کارایی که می کردم خبر نداشت و هدف اصلی انجام کار مفید بود ✨✨نه قال و قیل پست و مقام. سعی داشتم کارها فقط برای رضای خدا باشه. راستش رو بخواید لذتی در گمنامی بود که در داد و هوار نبود. در قبال خون شهدا همه مسئول بودیم. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️۶