❣ شهید خرازی
در حلقه یاران
#کلیپ
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ شهیدی روی سیم خاردار
به یک میدان مین وسیع در فکه برخوردیم. نزدیک که شدیم، با صحنه ای عجیب روبه رو شدیم. اول فکر کردیم لباس یا پارچه ای است که باد آورده، اما جلوتر که رفتیم، متوجه شدیم شهیدی است که ظاهرا برای عبور از سیم های خاردار، خود را بر روی آنها انداخته تا به بقیه به سلامت بگذرند.
بند بند استخوان های بدن داخل لباس قرار داشت و در غربتی دوازده ساله روی سیم خاردار درار کشیده بود.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
16.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ عملیات تفحص پیکر مطهر شهدا
فکه
شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰
#کلیپ
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣به سوی مقتل....
روایت مرحوم سردار سید محمد حجازی
از آخر دیدار با سردار سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ ای شقایق های آتش گرفته
دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد
آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما
سرود شهادت بسراید؟
ای شهدا برای ما حمدی بخوانید که شما زنده اید و ما مرده
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣
🔻به نیابت از
اباعبدالله الحسین علیه السلام
روز تاسوعا قرار شده بود پنج شهید گمنام در شهر دهلران طی مراسمی تشییع شوند. بچه های تفحص، پنج شهید را که مطمئن بودند گمنام هستند، انتخاب کردند. ذره ذره پیکر را گشته بودند. هیچ مدرکی به دست نیامده بود. قرارشد در بین شهدا، یکی از آن ها را که سر به بدن نداشت، به نیابت از ارباب بی سر، آقا اباعبدالله الحسین (صلوات الله علیه) تشییع و دفن شود.
کفن ها آماده شد. شهدا یکی یکی طی مراسمی کفن می شدند.
آخرین شهید، پیکر بی سر بود.
حال عجیبی در بین بچه ها حاکم بود. خدایا! این شهید کیست که توفیق چنین فیضی را یافته، تا به نیابت از ارباب در این جا تشییع شود؟
ناگهان تکه پارچه های از جیب لباس شهید به چشم خورد.
روی آن که به سختی خوانده می شد نوشته شده بود:
«حسین پرزه ای، اعزامی از اصفهان»
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ کشف پیکر شهید در
کانی مانگا
۲۸ فروردین ۱۴۰۰
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
17.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ شهید مدافع حرم
حاج روزبه هلیسایی
#کلیپ
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ مدافع حرم زینبی
شهید عبدالله باقری
#کلیپ
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣
🔻 همسر شهیدی که
سر حاج قاسم داد کشید 1⃣
«کلثوم ناصر» همسر شهید مدافع حرم «علی سعد» آن روز فراموشنشدنی را روایت میکند.
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
عید نوروز تازه تمام شده بود و با بچههایم سوار ماشین ون شدیم و همراه تعدادی از دوستان علی به معراج شهدا رفتیم. در راه سرم را به شیشه چسبانده بودم و بدون اینکه متوجه باشم اطرافم چه میگذرد، همراه نسیمی که به صورتم میخورد در خاطراتم با علی سیر میکردم. تصور من این بود که حالا دیگر واقعاً میتوانم لااقل جسم علی را ببینم.
از ماشین که پیاده شدم، پایم جان نداشت. اضطراب همه وجودم را گرفته بود. نمیدانم چه حالی داشتم. لحظههایی بود که هم دوست داشتم زود تمام شود، هم کش آمدنش برایم سراب امیدی شده بود که شاید دیدار همانطور باشد که میخواستم.
وقتی مسئولین معراج جعبه چوبی پوشیده شده در پرچم ایران را جلویم گذاشتند، شروع کردند به باز کردن در تابوت. دو نفر از دوستانم که آنها هم همسرانشان همچنان مفقود الاثر هستند، همراهم آمده بودند. داخل تابوت کفنی بود که طولش به یک متر هم نمیرسید. چند جایش نوشته بودند: "علی سعد". به یکی از دوستانم نگاه کردم و گفتم: معصومه اینکه پیکر علی نیست! چرا به من دروغ میگویند؟ علی قدبلند و چهار شانه است. فکر میکنم این پیکر یک رزمنده دیگر باشد.
مسئول معراج در حال باز کردن بندهای کفن بود. با صدای لرزان گفتم: لطفاً باز نکنید، آن پیکر همسر من نیست. او که مردی مسن بود، فهمید حال من بد است. گفت: دخترم میشود بنشینی و صلوات بفرستی؟ آرام باش. همین کار را کردم و کمی به خودم آمدم. تصور میکردم لااقل الان که بندها باز شود، صورت علی را میبینم، اما وقتی پارچه باز شد تنها با چند استخوان مواجه شدم.
(علی سال ۱۳۹۴ در خان طومان سوریه به شهادت رسیده بود، اما بدنش در منطقه ماند و پیکرش چهار سال بعد در فروردین سال ۹۸ توسط گروه تفحص کشف شد.)
ادامه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣