📌 *خواب شهید مدافع حرم از «حاج قاسم» پیش از شهادت*
🔹️ *شهید ابوالفضل سرلک* از فرماندهان نظامی در سوریه بود که یکشنبه شب در شرق حلب به *شهادت* رسید. آنچه می خوانید خاطره ای است از همرزم این شهید عزیز. « ابوالفضل مسئولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت. اما دو روز پیش از شهادت به یکی از دوستانش گفته بود خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین آمده دنبالم و میگه ابوالفضل آماده شو با هم برویم.»
🔹همسرش هم که همراه دو فرزند خردسالش در شهر حلب زندگی می کردند بعد از اینکه خبر شهادت ابوالفضل را می دهند، می گوید: اصلا از شنیدن خبر شهادت تعجب نکردم چون در حال جمع کردن وسایل بودم! خودش دو روز پیش خواب دیده بود حاج قاسم آمده دنبالش.
🔹️فقط چند لحظه خود را جای همسر این شهید بگذاریم که می دانستند قطعا ایشان می روند و درحال جمع آوری وسایل بودند ، چقدر سخت است فراق عزیزان از هم ، آن چیزی که موجب شد حضرت امام حسن مجتبی(ع) در لحظات شهادت دربستر بگریند "ابکی لفراق الاحبه " درود و رحمت خدا بر همسران و فرزندان شهدا که درد عمیق فراق را در وجود خود دارند .
#حاج_قاسم_این_بود
#شهیدسرلک
#شهیدمدافعحرم
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدافعان حرم قبل از عملیات
اومدیم سرمون رو تقدیم حضرت زینب کنیم... #شهید_عباس_کردانی است.
شب حمله شب عشقه... #شهید_محمد_کیهانی است.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
دامنت امروز یک باغ پر از گُل شد بیا
روی این دامن گلی پرپر نمی خواهی عمو؟
السلام علیک یا قاسم ابن الحسن
اَبَد والله ما نَنسيٰ حسينا....
صَلَّ اللّهُ عَلَیْک یاٰ اَباعَبدٍاللّه
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
💢🔅💢🔅💢🔅💢
#شهید_فریدون_کریم_زاده
عمليات طريق القدس، دم صبح در جاده شني قبل از رسيدن به روستاي مگاصيص، دو تانك در حال سوختن بودند...
يكي اون دست جاده، يكي اين طرف!
ناخواسته چشممان به جنازه ايي خورد كه دو زانو و به پشت افتاده بود و چه زيبا آرميده بود، جانانه!
روي صورتش چفيه گذاشته بودند
من بودم و اقاعباس خادمي،
عباس گفت بذار ببينيم كيه!؟
چفيه اش را كنار زديم
فريادي زد و گفت:
اي واي فريدون كريم زاده است!!!
چهره خيلي زيبا و خندان ديديم
گويا تازه خوني بسيار خوشرنگ از بيني اش خارج ميشد
و خدا ميدونه كه نور از چهره اش مي تابيد!
بعداز عمليات خدمه اش (شهيدنورالله موسوي) تعريف ميكرد كه ٤ تا تانك محاصره مون كردند...
فريدون آر.پي.جي زن بود
اول تانك اونور جاده رو زد بعد موشك خواست بهش دادم و دومي را هم با موشك زد و ناگهاني تركش تانك دوم به قلبش خورد و همان دو زانو بشهادت رسيد
روحش شاد
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
💢🔅💢🔅💢🔅💢
❣#خاطرات_فرماندهان
3⃣ سردار شهید سید حسین علم الهدی
فرمانده سپاه هویزه
•••
🔹در اوج پیروزى انقلاب، یکـى از دانـشجویان انقلابى توسط رژیم شـاه دسـتگیر شـد. بـه ســید حــسین گفــتم: فلانــى را دســتگیر کرده.اند؛ فکر می کنـى مبتوانـد در برابـر شـکنجههـا، مقاومـت کنـد؟ گفـت: قــرآن
میخواند؟
گفتم: منظورت چیست؟
گفـت: اگـر بـا قـرآن انـس داشـته باشـد،
میتواند مقاومت کند !
🔸 حسین را بحدى شکنجه کرده بودند کـه در گوشه مقر بى حـال افتـاده بـود. مـن بـه بهانه اینکه به او آب بدهم، نزدیکش رفتم و گفتم: حسین ماجرا چیست؟ گفت: اسـم من حمید است! صادق فکرى کن کـه فـرار کنیم.
یکى از مأمورین از گوشه مرا دید و بلافاصله به سـراغم آمـد. گفـت: تـو مـیگفتـى او را نمیشناسى؟ گفــتم: ایــن بنــده خــدا دارد از تــشنگى
میمیرد، آمدهام به او آب بدهم.
•••
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید
سردار حاج حسین کاجی می گوید: بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
در وصیتنامه نوشته بود : من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند... من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم و جنازهام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه میماند. بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند. و... 🌷بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است.
📚برگرفته از کتاب خاطرات ماندگار؛ ص192 تا 195
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣