eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣ سردار شهید سید حسین علم الهدی فرمانده سپاه هویزه ••• 🔹پــس از پیـروزى انقـلاب، مــأمور شــکنجه کننده حسین به همراه دیگر شکنجه‌گران دستگیر شد. از حسین خواسته شد که اگـر شکایتى دارد، به دادگاه بدهـد! حـسین بـه دادگـاه رفــت و پــس از نــصیحت و انـدرز افسری که شـکنجهاش کـرده بـود، نامـه‌اى نوشت و خواست که او به درگـاه خـدا توبـه کند. او با بزرگوارى از جـرم شـکنجه‌گـرش درگذشت. در پایان نامه حسین آمده است: اینجانب جرمى براى سروان م. ن قائل نشده تا پـس از آزادى عنصرى مجاهد و مومن، در خدمت انقلاب باشند. 🔸برای اینکه خطر حمله عراق بـه ایـران را مستند کنـد و مـسئولین را نـسبت بـه ایـن خطر آگاه کند، دست به ابتکـار جـالبی زد؛ یکى از سـالنهـاى مرکـزى اهـواز را بـراى برگزارى نمایشگاهی در نظر گرفـت. سـپس همه اجناس و سلاح هایى را که عـراق در اختیار مرزنشینان قرار داده بود، در آنجا به نمایش گذاشت. از خبرنگاران دعوت کرد تا به تهیه گـزارش از نمایشگاه بپردازند و خود نیـز توضـیحات کامــل را ارائــه داد. البتــه، ایــن اقــدام او متأســفانه مـؤثر نیفتـاد و دولــت مــسئله را جدی تلقی نکرد. ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
‍ ❣ یک عکس، یک خاطره زمستان سال ۱۳۶۴ رفتم تا به دوستانم که در گردان جعفر طیار سر بزنم . موقع برگشتن دوستم محمدرضا حقیقی (شهیدی که موقع دفن لبخند زد) گفت من تا درب پادگان می رسانمت. هنگام برگشتن به یکی از بچه ها گفتم یک عکس هنگام حرکت موتور از ما بگیر. وقتی عکس را ظاهر کردم صحنه جالبی را دیدم. سایه ای از عکس احمد هویزی جلویمان افتاده بود. دیگه توی مسجد بچه ها می گفتن این روح احمد هویزی است . خداوند رحمت کند احمد هویزی را ایشان دو ماه بعد در عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت رسید. ( روحش شاد ). بهرام یار احمدی https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
... عاصیان طوس روند و صُلَحا مکه و مستان به نجف... مــن همـــــان عــاصی  نــــاصالح  مستــــان  صفتم! کربلا جای من است.....!! صَلَّ اللّهُ عَلَیْک یاٰ اَباعَبدٍاللّه https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
:❤️ هيچ‌كس در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت ببنديد؛امااسم مبارک حضرت زهرا(س)ازهمهٔ نام‌های مطهر،بیشترمطرح است این نشانهٔ است. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
حماسه جنوب،شهدا🚩
❣ منطقه ی عملیاتی میمک یه تپه ای داشت معروف به تپه شهدا . پایین این ارتفاعات سمت ایران، یک سری عشایر زندگی می کردند که به نام سیاه چادرنشین معروف بودند. روز اولی که رفتیم توی منطقه، رفتیم پیش بچه های سیاه چادر. بعد دیدیم چه بچه های با صفا و با معنویت و با حالی بودند. بابای یکی از این بچه هایی که با ما (بعنوان بلد) میومدند بالا و حتی پای کار هم می اومدند، برگشت گفت که: «من چوپانم ، گوسفند هام را صبح می برم بالای ارتفاعات (که البته مین گذاری بودند ارتفاعات و این هم سعی می کرد که گوسفندهاش به اون سمت نرن و جایی می برد کنار جاده ها که امنیت بود.) گفت من گوسفندهام رو می برم بالای ارتفاعات و یه منطقه ای پایین ارتفاعات بود که سر سبز بود و در فصل بهار سبز و خوش اب و هواست. بالای ارتفاع کلا خشکه. اما توی مسیری که گوسفندان من رد میشن، یک تک گل لاله در میاد و من هر وقت توی این سال ها کوچ می کنیم و میام اینجا باز هم همین تک گل رو می بینم در اومده بدون اینکه اطرافش هیچ چیزی سبز بشه. برای من خیلی سواله و می دونم که شماها این جا عملیات کردید.» یک نفر گفت می تونی ما رو ببری اونجا؟ گفت بله راه افتادیم به سمت جایی که اون ادرس داده بود. رسیدیم دیدیم بله اون تک گل که تقریبا پایین سینه کش خاکریزی که توی ارتفاعات زده بودند، وجود داشت. خب ما قبلا تجربه ش رو داشتیم که معمولا موقع وجود این تک گل ها خبرایی هست. رفتیم نشستیم کنار گل. همین که دورش رو خالی کردیم دیدیم بله جمجمه هست. این تک گل از داخل این جمجمه که تیر هم خورده بود، روییده بود. اطراف خاک را خالی کردیم و الحمدلله پیکر شهید رو بیرون آوردیم. اما هر چه گشتیم، هیچ مدرک شناسایی نداشت. ناگفته نمونه که اون قسمت، مسیر تردد بچه های رزمنده نبود. کلا اون قسمت دست دشمن بود و احتمال این هم که اینجا شهدای دیگر هم باشن هم زیاد بود. از طرفی هم این فرمانده گردان بنده خدا، ادرسی هم که به ما داده بود توی خاک عراق بود. حالا این قسمت که پیکر شهید را پیدا کردیم داخل خاک ایران بود. لباس هاش رو دیدیدم و معلوم بود که شهید ایرانیه و درجه دار ارتش هست. بعد هر چی گشتیم هیچ مدرکی از شهید پیدا نکردیم. خیلی بچه ها افسرده و ناراحت شده بودند که ای بابا اولین شهید این منطقه را پیدا کردیم ولی شهید پلاک و هویتی نداره. به پیشنهاد یکی از رفقا نشستیم کنار پیکر شهید و زیارت عاشورایی خوندیم. زیارت عاشورا رسید به قسمت پایانی که السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح الذی حلت بفنائک یهو یکی از بچه ها از جاش بلند شد و کنار این شهید نشست . و شروع کرد لباس رو دوباره گشتن، رسیدیم به قسمت «السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین، یهو این بنده خدا یه صلواتی فرستاد و این یه رسمیه که هویت شهید که پیدا میشه صلوات میفرستن. صلوات را که فرستاد ما توی قسمت «و علی اصحاب الحسین» بودیم. دیدیم ایشون یقه ی لباس رو شکافته و پلاک رو داخل اون قرار داده و روش رو دوخته. بعدها متوجه شدیم که ایشون از نیروهای اطلاعات شناسایی بوده و اومده بخاطر اینکه در صورت اسارت، شناسایی نشه، تمام هویتش رو عقبه گذاشته و فقط همین پلاک رو اینجوری پنهان کرده. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
3⃣ سردار شهید سید حسین علم الهدی فرمانده سپاه هویزه ••• 🔹شب حمله عراق به خرمشهر، حسین بین نمـاز مغــرب و عــشاء، در مـسجد جزایـرى سخنرانى کرد و پیـشنهاد کـرد کـه پـس از نماز، تا مقر سپاه راهپیمایى انجام شود. پس از نماز، نمازگزاران به منظور اعـلام آمـادگى در دفاع از کشور، راهپیمایى کردند و مقابل مقر سپاه پاسداران تجمع نمودنـد. در آنجـا فریاد حسین به گوش می‌رسید که می‌گفت: امـشب، شــب عاشــورا اســت. کــسانى کــه می‌خواهند با اباعبداالله علیه الـسلام باشـند، تصمیم خود را بگیرند! آن شب چند اتوبوس از داوطلبان بـه سـوى خرمشهر حرکت کردند. 🔸با پولى که قرض کـرده بـود، یـک دسـتگاه موتور گازى خریده بود. با این موتور به رادیو اهواز می‌رفت و سخنرانى جنگ‌هاى پیـامبر را اجرا می‌کرد. از رادیو درمی‌آمد و با همان موتور به جلسه فرمانـدهان مـی‌رفـت تـا در جریان وضعیت جبهه قرار گیرد. ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
شـهید شدن دل مےخواهد! دلی که آنقدر قوی باشد و بتواند بریده شود از همه تعلقات دلی که آرام، له شود زیر پایت به وقت بریدن و رفتن .. 📸شهيد مدافع حرم
لشگرم ریخٺ بهم یاررشیدم برگرد ناامیدم نڪن عباس،امیدم برگرد نگران حرمم جان حسین زودبیا حرف غارٺ شدن خیمہ شنیدم برگرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3⃣ سردار شهید سید حسین علم الهدی فرمانده سپاه هویزه ••• 🔹در یکی از روزهاى اول جنـگ کـه حـضرت آیت االله خامنه‌اى در اهـواز مـستقر بودنـد، همراه با حسین برای صرف ناهار بـه منـزل پدر او آمدند. ناهاری که توسط مادر شـهید حسین و خواهرانش آماده شده بود، مقداری کباب برگ بود. آقا که ناهار را میل کردند و تشریف بردند، حسین از شوری عذا شکایت کرد. مادر از دخترها پرسید: مگر شما هم به غذا نمک زده بودید؟ خواهر بزرگ گفت: من زده بودم. خواهر کوچک هم گفت: اى واى من هم به غذا نمک زده بودم. مادر با ناراحتى گفت: من که به غـذا نمـک زده بودم، شما دیگر چرا این کار را کردید؟آقا آنروزها اتفاقاً ناراحتی معده هم داشتند! 🔸 در پاسخ این سؤال که چرا به هـویزه آمـده است، گفـت: مـن قـبلاً نهـج البلاغـه را بـه صـورت نظـرى تـدریس مـی‌کـردم و حـالا می‌خـواهم در هـویزه آنچـه را کـه تـدریس کرده‌ام، به صورت عملى پیاده کنم. 🔹 چند روز قبل از علمیات هـویزه، حـسین در نامه‌اى خطاب به حضرت آیت الله خامنه‌اى، تقاضاى کمک می‌کند و می‌نویسد: اینجانـب سید حسین علم الهدى، بـه همـراه ۶۲ نفـرپاسدارى که ۲۱ نفرشان بدون سلاح اسـت، تاآخرین قطره خون، مقاومت خواهیم کـرد. اسلحه ما ۴۰ عدد کـلاش و دو عـدد آرپـى جى است که یکى از آنها خراب است و... ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1