#بعدتو_حسین_غریب_شد
لشگرم ریخٺ بهم یاررشیدم برگرد
ناامیدم نڪن عباس،امیدم برگرد
نگران حرمم جان حسین زودبیا
حرف غارٺ شدن خیمہ شنیدم برگرد
#شب_نهم
❣#خاطرات_فرماندهان
3⃣ سردار شهید سید حسین علم الهدی
فرمانده سپاه هویزه
•••
🔹در یکی از روزهاى اول جنـگ کـه حـضرت آیت االله خامنهاى در اهـواز مـستقر بودنـد،
همراه با حسین برای صرف ناهار بـه منـزل پدر او آمدند. ناهاری که توسط مادر شـهید حسین و خواهرانش آماده شده بود، مقداری کباب برگ بود. آقا که ناهار را میل کردند و تشریف بردند، حسین از شوری عذا شکایت کرد. مادر از دخترها پرسید: مگر شما هم به غذا نمک زده بودید؟
خواهر بزرگ گفت: من زده بودم.
خواهر کوچک هم گفت: اى واى من هم به
غذا نمک زده بودم.
مادر با ناراحتى گفت: من که به غـذا نمـک زده بودم، شما دیگر چرا این کار را کردید؟آقا آنروزها اتفاقاً ناراحتی معده هم داشتند!
🔸 در پاسخ این سؤال که چرا به هـویزه آمـده است، گفـت: مـن قـبلاً نهـج البلاغـه را بـه صـورت نظـرى تـدریس مـیکـردم و حـالا میخـواهم در هـویزه آنچـه را کـه تـدریس کردهام، به صورت عملى پیاده کنم.
🔹 چند روز قبل از علمیات هـویزه، حـسین در نامهاى خطاب به حضرت آیت الله خامنهاى، تقاضاى کمک میکند و مینویسد: اینجانـب سید حسین علم الهدى، بـه همـراه ۶۲ نفـرپاسدارى که ۲۱ نفرشان بدون سلاح اسـت، تاآخرین قطره خون، مقاومت خواهیم کـرد.
اسلحه ما ۴۰ عدد کـلاش و دو عـدد آرپـى
جى است که یکى از آنها خراب است و...
•••
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🍂 با عرض تسلیت و تعزیت بمناسبت فرا رسیدن شب و روز عاشورای حسینی، طبق روال هر ساله، فردا ارسالی در خصوص مطالب کانالهای حماسه جنوب نخواهیم داشت.
هرگز المی چو فرقت جانان نیست
دردی بتر از واقعهٔ هجران نیست
گر ترک وداع کردهام معذورم
تو جان منی وداع جان آسان نیست
#شهیدعلیرضاجویلی 🕊🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣#خاطرات_فرماندهان
3⃣ سردار شهید سید حسین علم الهدی
فرمانده سپاه هویزه
•••
🔹وارد سپاه هویزه شدم تا ثبت نام کنم. کفش هایم را دم در، درآوردم و داخل سالن شدم.
بعد از ثبت نام که میخواستم بـروم بیـرون، دیدم باران آمده و زمین گل شده. به یکى از برادران که از آن طرف میگذشت، خواسـتم تا کفشهایم را بیاورد جلوتر. اما او تـوجهی نکرد. میخواسـتم خـودم بـه نحـوی بـروم طرفشان که دیدم که یکى از پاسداران رفت و کفشها آورد. خیلى ساده تشکر کردم.
بعد از چند دقیقه اذان گفتند و دیدم همان برادرى که کفشهاى مـرا آورده بـود، امـام
جماعت است. از بچهها سئوال کردم ایـشان کیــست؟ گفتنــد: حــسین علــم الهــدى، فرماندهی سپاه هویزه!
🔸 سید حسین پشت وانت نشسته بود؛ ناگهـان با شدت به شیـشه اتومبیـل زد و بـه راننـده گفت: بایست!
از ماشین پیـاده شـد و رفـت بـه سـراغ زن روستایى که با چند بچـه و مقـدارى اثاثیـه منزل در کنار جاده ایستاده بود: پرسید کجا میروید؟ گفت: میخواهیم به شهر برویم.
حسین به ما گفت: کمک کنید اثاثیـهاش را سوار ماشین کنیم.
اعتراض کردیم که: در این جـاده خطرنـاك نزدیک بود ما را به کشتن بدهى!
حـسین گفـت: مـا بـراى نجـات همـینهـا میجنگیم
•••
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ شفاعت شهید
خیلی شجاع بود و با اعتماد به نفس می گفت :
"اگر کسی می خواد شهید بشه .. چه خوبه تیر به قلبش اصابت کنه"
🔅همیشه می گفت :
" من در جهان دیگر شفاعت کسانی را می کنم که در دنیا راهم را ادامه بدهند "
در گرما گرم عملیات کربلای ۵ تیری به قلبش نشست تا روح پاک و مطهر #شیر_علی_خیری از گردان حمزه سیدالشهدا اندیمشک بعنوان دومین شهید خانواده خیری بال در بال فرشتگان الهی تا جوار حق پرواز نماید .
روحش شاد و راه سرخش پر رهرو
🔻نام : شيرعلی
🔻نام خانوادگی :خيری
🔻نــام پــدر : داربلوط
🔻تاريخ تولــد: ۱۳۵۰
🔻تاريخ شـهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۶
🔻تــاهـــل : متاهل
🔻شـــــغـل : محصل
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
#شهیدانه
🔻روز #عاشورا وقتی که با بچه های هیئت سرگرم پذیرایی از دسته جات عزاداری بودیم وسط هیت زنجیر زنان چهرهای آشنا دیدم باورم نمی شد که خودش باشد
اما نزدیکتر که رسیدم خودش بود با شال عزا چشمانش را بسته بود و با چشم دل راه میرفت بغلش کردم و گفتم امین جان چشمانت؟ خندید و گفت "کلنا عباسک یازینب" و رفت
بعد از شهادتش فهمیدم که درسوریه جایشان گذاشته بود کنار حرم عمهی سادات
📸 #جانباز شهید مدافع حرم
#امین_منوچهری_پور
#دزفول