eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
جامانده ایم... حوصله شرح قصه نیست همچون انار خون دل از خویش میخوریم... 🌹 @defae_moghadas2
⚫️ انالله و انا الیه راجعون ▪️#حاج_علی_کایدخورده رزمنده و جانباز هشت سال دفاع مقدس، برادر شهید #غلامعلی_کایدخورده ، و پدر شهید مدافع حرم #عارف_کایدخورده به فرزند شهیدش پیوست. روحشان شاد🌹 @defae_moghadas2
#شهید_عظیم_محمدی_زاده
حماسه جنوب،شهدا🚩
#شهید_عظیم_محمدی_زاده
ریا 🕊🌹 در سرما وقتي كه داخل وانت بود، اگر خودش جلو بود، شيشه را مي آورد پايين، كه با بچه هایی كه عقب هستند یکی باشد، اگر بچه هاي عقب هم رانندگی بلد بودند مي گفت نوبتي، ما مي نشينيم عقب وانت، شما هم رانندگي كنيد، و يا وقتی ظرفها رو می شست ، چه موقعي كه نيرو بود و چه زماني كه مسئول بود،مي گفت ظرف شستن رئيس و مرئوس ندارد، بالا و پايين در مجموعه اي كه ايشان كار مي كرد معنا نداشت هيچ امتيازي براي خودش قائل نبود کم حرف و پر کار و صبور بود مسئول عمليات كه بود، با پايين ترين رده ي بچه هايي كه در عمليات بودند، دركار، در سفره پهن كردن و جمع كردن دركارهاي نظافت و در كارهاي مختلفي كه بالاخره هر مجموعه اي نياز دارد، عظیم هم يك عضو بود و اصلا احساس نمي كرد كه مسئول اين مجموعه است. راوی : محمد حسن کوسه چی برگرفته از کتاب @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 ای عطرخوشت نشسته درباغ سلام ای قلب پرازعطوفت ومهرسلام ای همدم مهربان،خورشید، درود صبح آمده باخدای عشاق.. سلام 🍃🌹🍃 سلام، صبحتون شاد روزی سرشار از زیبایی سلامتی، لبخند، امید آرامش، مهربانی موفقیت و دلی پراز مهروصفا ودوستی همراه باخیروبرکت برایتان آرزومندم درود...صبحتون بخیرو زیبا 🌴🌹✋🌺🌺✋🌹🌴
🍃🌷🌷🍃🌷🌷🍃 # سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی ، شهید دست نشان و تعدادی از رزمندگان گر ان کربلا ۱۳۶۱ قبل از عملیات والفجر مقدماتی منطقه ذلیجان
❣💕❣💕❣💕❣ 🌺شهید حاج حمید دست نشان، مرد خستگی ناپذیر، انسانی وارسته ، شجاع، دلسوز و نسبت به بچه‌های رزمنده مانند مادری مهربان بود، به عنوان یک مشاور و سنگ صبور خوبی در مشکلات کنار بچه‌ها بود، هیچ وقت و حتی در سخت ترین شرایط عملیات ها و مناطق پدافندی ، در گرماهای سخت تابستان جنوب و در سرماهای سخت غرب ، خنده از لبانش نمی افتاد. هیچ وقت فراموش نمیکنم که در عملیات بدر در عمق ۱۵ کیلومتری هور العظیم سه وقت غذا همراه دسر می آورد. و ناهار و شام گرم در زیر باران گلوله های عراقی ها می آورد که همین امر باعث روحیه مضاعف ما می‌شد و یادم هست. گاها که گردان کربلا با مشکل مالی مواجه می شد از جاهایی که هیچکس فکرش را نمی کرد کمک برای گردان جذب می کرد. خیلی خدمات و خاطرات از مرد مقاوم جبهه ها. شهید حاج حمید دست نشان، روحش شاد و یادش گرامی باد راوی : علی اصغر مولوی گردان_کربلا_اهواز @defae_moghadas2 ❣💕❣💕❣💕❣
سفر رزمندگان به مشهد مقدس سال ۶٣-تهران پادگان امام حسن(ع). مرحوم حمید دست نشان در عکس مشاهده می شود. لینک کانال @defae_moghadas2
❣💕❣💕❣💕❣ 🌺شهيد دست نشان از انجائيكه بنده در عمليات بدر در تداركات گردان خدمت ميكردم و از نزديك با ايشان اشنايي دارم نكاتي را راجع به ايشان به استحضار دوستان ميرسانم علي الرغم كارهاي بسيار و سرشلوغي هاي فراواني كه داشتند. ولي مراقب نكات ريز نيز بودند شايد براي دوستان قابل تصور نباشد كه ايشان به اين حد ريز بين هم بودند بگونه اي كه در خيلي موراد مراقب بودن كارهاي سنگين به من محول نشود و ميگفت اجسام سنگين جابجا يا بلند نكن مراقب خودت باش حتي يادم مياد يكبار كه از اهواز امد براي من لباس زير كوچك اورد و گفت فكر كردم اينجا لباس زير اندازه شما وجود ندارد . گاهي به من ماشين ميداد و ميگفت بايد رانندگي كني تا خوب ياد بگيري و خودش منو تمرين ميداد براي امتحان رانندگي منو براي امتحان برد و گواهينامه گرفتم . من فقط يك ماموريت در تداركات بود ولي تمام مدت با اون دوست بودم مثل برادري بزرگ براي من بودند هميشه جوياي احوالم بود شب قبل از عمليات بدر ازش خواهش كردم كه اجازه بده با گروهان ها در عمليات شركت كنم اجازه نداد و گفت شما بايد صبح بعد از عمليات تداركات و مهمات به خط برسونيد شما بريد كي تداركات برسونه ولي با اين حال چون شك كرد ممكنه جيم بشم منو چند نفر ديگه رو از عصر به يك اسكله برد و تداركاتي رو كه بايد صبح به خط مي اورديم روي يك قطعه پل بزرگ كه مستطيل شكل بود و يك موتور به اخرش هم وصل بود چيديم و گفت اينجا باش تا بيام دنبالت رفت و ديگر نيامد تا صبح زود كه امد گفت حركت كنيد متاسفانه اينقدر اون قطعه پل بزرگ و سنگين بود كه فكر كنم حدود سه ساعت طول كشيد تا ما به خط رسيديم. راوی : غلامرضا رضایی گردان_کربلا_اهواز @defae_moghadas2 ❣💕❣💕❣💕❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به بهانه سالگرد شهادت 🕊🌹 💠وقتیکه در عملیات رمضان برادرم اکبر که ۲ سال از من بزرگتر است، مجروح شد و به بیمارستان ذوب آهن اصفهان اعزامش کردند، مادر و پدرم برای عیادتش رفتند اصفهان، احمد رضا که فرمانده تخریب منطقه هشت بود ، چند روز مرخصی گرفت و برای عیادت اکبر به بیمارستان اصفهان رفت، مادرم آنجا خطاب به احمد رضا گفت: احمد رضا تو رو خدا دیگه بسه، اگر ادای دین هم باشه ما دینمان را ادا کردیم ⤵️