eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
حماسه جنوب،شهدا🚩
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊مصاحبه با خانواده شهید سید مهدی آل‌عمران 🕊 ققنوسی از دل آتش قسمت ا
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊ققنوس از دل آتش قسمت دوم 👇 جان کلام سرزندگی اش را بر زبان برادر شهید فرش می‌کند و او از بی‌قراری و اضطراب برای برادرش می‌گوید؛ من و سید مهدی در یک عملیات بودیم ولی تیپ و لشکرمان با هم فرق داشت و از حال هم بی‌خبر بودیم.عملیات طول کشیده بود، در یکی از همین روزها من به شدت بی‌قرار سید مهدی شدم از فرمانده خواستم اجازه دهد برای چندساعتی هم که شده بروم و ازحال برادر و خانواده ام خبری بگیرم. به خانه که رسیدم ابتدا از حال سید مهدی خبر گرفتم. گفتند:که زخمی شده و او را به تبریز برده‌اند در حالی که نیم‌ساعت از آمدن من نگذاشته بود و من هنوز با همان لباس‌های بسیجی در حیاط خانه ایستاده بودم زنگ در به صدا درآمد، همسایه بود. از تبریز با او تماس گرفته بودند و او خبر شهادت سید مهدی را آورده بود.این‌جا بود که من علت بی‌قراری و نخوابیدن‌های آن شبم را فهمیدم. ما هر دو درعملیات بدر بودیم اما مکان اجرای عملیاتمان با هم یکی نبود من در تیپ ۷۲ محرم بودم و از اتفاقاتی که برای برادرم افتاده بود بی‌خبر بودم حتی زمانی که او را به تبریز برده بودند من هنوز در منطقه بودم. در عملیات بدر سید‌مهدی در حالی که دیگر یک آرپی چی زن حرفه‌ای شده بود به گفته همرزمانش بعد از شلیک‌های متعددی آر‌پی‌جی و انهدام بسیاری از اهداف، توسط دشمن محاصره می‌شود و با گلوله اسلحه کالیبر ۵۰ از ناحیه شکم مورد اصابت قرار گرفت و به نخاع او می‌رسد و سپس توسط همرزمانش به عقب برگردانده و به بیمارستان سینا در اهواز منتقل شد و به دلیل شدت جراحات و قطع نخاع شدن به تبریز اعزام می‌شود. مادر نگاهش آرام است مثل این می‌ماند که شاخ و برگ روییده از جان کلامش بر تنومندی عقیده اش آواز افتخار می‌خواند و این چنین از ماجرای یک صبح پرتلاطم پرده برمی‌دارد. ادامه دارد ⏮⏮ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
حماسه جنوب،شهدا🚩
🌺🔅🌺🔅🌺🔅🌺🔅 🔺چند روزي  از عمليات كربلاي ٤ نگذشته بود و شهادت تعدادي از بچه هاي مسجد جوادالائمه (ع)  فضاي مسجد را حزين و اندوه بار كرده بود. از يك سو شهادت عزيزاني همچون سردارحاج اسماعيل فرجواني ، ابراهيم چفقاني ، محسن قريشي ، احمد قنواتي ، ... و اسارت عزيزاني همچون احمد چلداوي ، رحيم قميشي ، مسعود سفيد گر، مهدي و محمد كرباسي و از سوي ديگر شرايط عدم توفيق عملياتي و مفقودالاثري شهيدان ، همه و همه دست به دست هم داده بود كه تحمل شرايط برايمان بسيار سخت و غير قابل تحمل باشد . كسي حال و حوصله صحبت و بيان اتفاقات گذشته را نداشت . 🔺در يكي از غروبها در حياط مسجد سر و صدايي بلند بود ، متوجه گوشه ايي از حياط مسجد شدم . چهره سيه چرده و مضطرب صادق چفقاني را كه عده اي از بچه ها گرداگرد او را گرفته بودند مشخص بود. خداوند هيچ كس را به داغ برادر مبتلا نكند ؛ براي لحظه اي بياد دلتنگي هاي برادرانه صحراي كربلا افتادم ، همه اشك مي ريختند. صادق داد مي زد و خود را آواره خيابانهاي محله كرده بود؛ مدام خود را نكوهش مي كرد كه چرا نتوانسته ابراهيم را از ميان امواج اروند نجات دهد و به عقبه منتقل كند . 🔺لحظات آخر فراق برادر را كه تير خورده و مجروح بود را با حال زار بيان مي كرد . به علت خستگي ، مجروحيت ، ..... طاقتش به انتها مي رسد و اروند خروشان در اين نبرد پيروز مي شود و پيكر مطهر ابراهيم را با خود به اعلي عليين مي برد. در يادواره سال گذشته شهداي مسجد ، صادق را ديدم . بعد از گذشت سالها هنوز همان غم فراق در چهره اش مشهود است. راوي : بيك زاده - گردان كربلا حماسه جنوب - شهدا https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حماسه جنوب،شهدا🚩
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊ققنوس از دل آتش قسمت دوم 👇 جان کلام سرزندگی اش را بر زبان برادر شهید فرش می‌کند
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊ققنوس از دل آتش قسمت سوم 👇 یک روز صبح زنگ در خانه به صدا درآمد،بچه‌ها در را بازکردند. دوستان سید مهدی بودند خبر زخمی شدن او را آوردند با اینکه منتظر بودم تا پسرم بیاید و او را ببینم اما با وجود شنیدن این خبر خدارا شکر کردم و سریع خود را به بیمارستان رساندم که به دلیل وخامت حالش از اهواز به تبریز اعزام می‌شود. 💥راز صبوری مادر از بی‌قراری مادربعد از شهادت سید مهدی می‌پرسم اما او در حالی که چین و چروک دستانش را سخاوتمندانه به نوازش چشمهایش روانه کرده است با لحنی قاطع ابرو درهم می‌کشد و می‌گوید؛مگر می‌شود مادری بی‌قرار فرزندش نشود.من به خدا توکل کردم و با خواندن قرآن خصوصا سوره والعصر و عبادتهای شبانه توانستم صبوری کنم. 🔅شجاعت ویژگی بارز شهید سید مصطفی از برادرش می‌گوید؛ شهید بزرگوار حس شجاعت عجیبی در وجودش بود و من تعبیرم این است که این نشأت گرفته از رگ و ریشه سید بودن اوست که در جدمان پیغمبر خدا وجود داشته است. 🔹ماجرای قبر پسرعموی ما در عملیات بیت المقدس شهید می‌شود بعد از آن سید مهدی وصیت می‌کند که اگر شهید شد او را در کنار پسرعمویمان دفن کنند.بعد از شهادت سید مهدی، شهردار وقت اهواز، اجازه نمی‌داد او را در جایی که وصیت کرده بود دفن کنند. می‌گفتند قبرها همه پر هستند.اطراف پسر عموی ما هم شهدای دیگری دفن بودند عملا و به ظاهر جایی برای دفن نبود. از آنجایی که خدا می‌خواست وصیت شهید بر زمین نماند یک تکه زمین کنار قبر پسرعموها پیدا کردیم. اما کارکنان شهرداری چون احتمال می‌دادند مرده قدیمی در آن تکه زمین باشد. اجازه کندن نمی‌دادند. ما زمین را کندیم به خواست خداوند هیچ مرده قدیمی در آن تکه زمین نبود. ادامه دارد ⏮⏮ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رزمندگان سوسنگرد سال ۶٠ شهیدان محمدحسین آلوگردی، سیدمحمدرضا حسن زاده، سعید درفشان، مسعود تجویدی و امیر علم در عکس مشاهده می شوند. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
سال ۶٠ شهیدان حمید رمضانی، سعید درفشان و فرهاد شیرالی . https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸سلام علی آل طاها و یاسین🌺 صبحی دگر می آید ای شب زنده داران از قله های پر غبار روزگاران از بیکران سبز اقیانوس غیبت می آید او تا ساحل چشم انتظاران آید به گوش از آسمان اینست مهدی خیزد خروش از تشنگان اینست باران . . . میلاد امام زمان بر شما مبارک 🌸🌹🌺🌸🌹🌺🌸🌹🌺🌸🌹🌺
حماسه جنوب،شهدا🚩
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊ققنوس از دل آتش قسمت سوم 👇 یک روز صبح زنگ در خانه به صدا درآمد،بچه‌ها در را
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊ققنوس از دل آتش قسمت چهارم 👇 💠دیدار امام(ره) هر چند وقت یک‌‌بار جوانان را جمع می‌کردند و به دیدار امام می‌بردند.سید مهدی هم جزء همان جوانهایی بود که به دیدار امام(ره)رفته بود و بعد از دیدار امام خیلی بی‌قرار شد. از هشت‌سالگی نماز می‌خواند احترام پدر و مادرش را داشت. هیچ وقت به ما تندی نکرد. او از هشت‌سالگی نماز می‌خواند به این‌جای گفت‌و‌گو که رسیدیم مادر شهید با لبخند مهربانش که دوباره بر چین و چروک صورتش سایه مهرمی‌اندازد و خاطره‌ای را بازگو می‌کند؛ آن موقع‌ها خیابان‌ها خلوت بود.پدر بچه‌ها موقع نماز که می‌شد دست پسر بچه‌هایش را می‌گرفت و به مسجد می‌برد.همسایه‌ای داشتیم که گاهی مرا صدا می‌زد و با خنده و با لهجه شوشتری می‌گفت؛ «بی‌بی! بی‌بی! باز هم سید طفلون رو برد مسجد.» 🔅شصت سال روضه حرف‌های ما از گفتن در مورد اعضای خانواده و به خود خانه و در و دیوارش رسیده است. برادر شهید می‌گوید این خانه متعلق به پدربزرگ حاج صادق آهنگران بوده است که بعدها طی معامله‌ای به پدربزرگ ما فروخته شده است. قبلا چند در چوبی داشت که ما آن را تغییر دادیم.نزدیک به شصت سال هست که به جز محرم و صفر هر روز در این خانه روضه برگزار می‌شود. 💥شیرینی خاطرات من و سید مهدی سرکار با هم ماشین تعمیر می‌کردیم، موقع جابه جایی وسایل دنبال آچار و بقیه وسایل که می‌گشتیم درحالی که بقیه مشغول کارشان بودند، یک دفعه یک وسیله آهنی را محکم به در می‌کوبید همه جا می‌خوردند و هیجان زده می‌شدند و همه با هم می‌خندیدند. 🔹جنازه‌های سوخته در عملیات بیت المقدس ما اولین گروهی بودیم که می‌خواستیم به پادگان حمید برسیم که به خاطر سنگینی عملیات مجبور به عقب‌نشینی شدیم.عملیات تقریبا ۲۸روز طول کشید.یک هفته بعد برگشتیم.با صحنه دردناکی مواجه شدیم.بچه‌هایی که در کانال زخمی مانده بودند، بعثی‌ها دستهايشان را بسته بودند و آنها را سوزانده بودند. ناگفته نماند که در این عملیات سید مهدی به همرا حشمت ترک‌زاده به عنوان تخریب چی و خنثی‌کننده مین، معابر را پاک‌سازی می‌کردند. شهادت نصیب هرکس نمی‌شود آقا سید مصطفی با لبخندی تلخ ادامه می‌دهد که رزمنده‌ها شهید شدند چون لیاقت داشتند و ما از قافله عقب ماندیم. در جبهه صحنه‌هایی دیدم که برایم یقین شد شهادت لیاقت می‌خواهد.بارها می‌شد که در عملیاتی هزاران گلوله بر سرما فرود می‌آمد، هواپیماها بمباران می‌کردند، بمب آتش زا می‌زدند و کسانی بودند که با ترکش و گلوله خمپاره به شهادت می‌رسیدند. عجیب اینکه در همان لحظه من و برخی دیگر در همان وضعیت سنگین اتفاقی برایمان نمی‌افتاد. می‌خواهم بگویم که ما به چشم خود دیدیم که تیر و ترکش و گلوله که مثل باران برسرمان فرود می‌آمدند به هرکسی برخورد نمی‌کردند. در واقع ما معجزه و حضور خدا را احساس می‌کردیم. ادامه دارد ⏮⏮ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 حضور امام زمان (عج) بخشی از سخنرانی شهید زین الدین @defae_moghadas 🍂