#رزمندگان_پیشتازجنگ
رزمندگان سوسنگرد سال ۶٠ شهیدان محمدحسین آلوگردی، سیدمحمدرضا حسن زاده، سعید درفشان، مسعود تجویدی و امیر علم در عکس مشاهده می شوند.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#رزمندگان_پیشتازجنگ
سال ۶٠ شهیدان حمید رمضانی، سعید درفشان و فرهاد شیرالی .
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
حماسه جنوب،شهدا🚩
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊ققنوس از دل آتش قسمت سوم 👇 یک روز صبح زنگ در خانه به صدا درآمد،بچهها در را
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹
🕊ققنوس از دل آتش
قسمت چهارم 👇
💠دیدار امام(ره)
هر چند وقت یکبار جوانان را جمع میکردند و به دیدار امام میبردند.سید مهدی هم جزء همان جوانهایی بود که به دیدار امام(ره)رفته بود و بعد از دیدار امام خیلی بیقرار شد.
از هشتسالگی نماز میخواند
احترام پدر و مادرش را داشت. هیچ وقت به ما تندی نکرد. او از هشتسالگی نماز میخواند به اینجای گفتوگو که رسیدیم مادر شهید با لبخند مهربانش که دوباره بر چین و چروک صورتش سایه مهرمیاندازد و خاطرهای را بازگو میکند؛ آن موقعها خیابانها خلوت بود.پدر بچهها موقع نماز که میشد دست پسر بچههایش را میگرفت و به مسجد میبرد.همسایهای داشتیم که گاهی مرا صدا میزد و با خنده و با لهجه شوشتری میگفت؛ «بیبی! بیبی! باز هم سید طفلون رو برد مسجد.»
🔅شصت سال روضه
حرفهای ما از گفتن در مورد اعضای خانواده و به خود خانه و در و دیوارش رسیده است. برادر شهید میگوید این خانه متعلق به پدربزرگ حاج صادق آهنگران بوده است که بعدها طی معاملهای به پدربزرگ ما فروخته شده است. قبلا چند در چوبی داشت که ما آن را تغییر دادیم.نزدیک به شصت سال هست که به جز محرم و صفر هر روز در این خانه روضه برگزار میشود.
💥شیرینی خاطرات
من و سید مهدی سرکار با هم ماشین تعمیر میکردیم، موقع جابه جایی وسایل دنبال آچار و بقیه وسایل که میگشتیم درحالی که بقیه مشغول کارشان بودند، یک دفعه یک وسیله آهنی را محکم به در میکوبید همه جا میخوردند و هیجان زده میشدند و همه با هم میخندیدند.
🔹جنازههای سوخته
در عملیات بیت المقدس ما اولین گروهی بودیم که میخواستیم به پادگان حمید برسیم که به خاطر سنگینی عملیات مجبور به عقبنشینی شدیم.عملیات تقریبا ۲۸روز طول کشید.یک هفته بعد برگشتیم.با صحنه دردناکی مواجه شدیم.بچههایی که در کانال زخمی مانده بودند، بعثیها دستهايشان را بسته بودند و آنها را سوزانده بودند. ناگفته نماند که در این عملیات سید مهدی به همرا حشمت ترکزاده به عنوان تخریب چی و خنثیکننده مین، معابر را پاکسازی میکردند.
شهادت نصیب هرکس نمیشود
آقا سید مصطفی با لبخندی تلخ ادامه میدهد که رزمندهها شهید شدند چون لیاقت داشتند و ما از قافله عقب ماندیم. در جبهه صحنههایی دیدم که برایم یقین شد شهادت لیاقت میخواهد.بارها میشد که در عملیاتی هزاران گلوله بر سرما فرود میآمد، هواپیماها بمباران میکردند، بمب آتش زا میزدند و کسانی بودند که با ترکش و گلوله خمپاره به شهادت میرسیدند. عجیب اینکه در همان لحظه من و برخی دیگر در همان وضعیت سنگین اتفاقی برایمان نمیافتاد. میخواهم بگویم که ما به چشم خود دیدیم که تیر و ترکش و گلوله که مثل باران برسرمان فرود میآمدند به هرکسی برخورد نمیکردند. در واقع ما معجزه و حضور خدا را احساس میکردیم.
ادامه دارد ⏮⏮
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ "..[در جریان] این واقعیت نیستید که چقدر طراحی صورت گرفته، چقدر نقشه برای این عملیات ترسیم شده، چقدر جلسه بحث مانور در خدمت حضرت امام (ره) و اعضای شورای عالی دفاع برگزار شده. شما در جریان این مسائل نیستید؛ پس بدون علم و اطلاع، قضاوت نکنید."
•••••••
سخنرانی حاجهمت که تمام شد و از جایگاه پایین آمد، بچههای بسیجی روی سروکول حاجی ریختند، آنها دور گردنش دست میانداختند و با چه عشقی روی ماه او را میبوسیدند.
پنج روز بعد از این سخنرانی آتشین در غروب خونرنگ چهارشنبه هفدهم اسفندماه سال ۱۳۶۲، انتظار جانفرسای محمدابراهیم همت برای خلاصی از این خاکدان تیره به پایان رسید و فرمانده ۲۹ ساله لشکر ۲۷ محمّد رسولالله (ص) به همراه سید حمید میرافضلی، مسئول واحد اطلاعات – عملیات لشکر ۴۱ ثارالله بر اثر اصابت تیر مستقیم تانک دشمن به موتور حاملشان در چهارراه مرگ جزیره جنوبی مجنون به شهادت رسیدند.
نکته: دقت کردید؛ هفده اسفند ۱۳۶۲ روز چهارشنبه بود. امروز هم چهارشنبه است و روز میلاد مسعود حضرت بقیه الله الاعظم(عج) که همت و لشکریانش با افتخار خود را سربازان حضرتش می دانستند. به امید آن روز که مهدی فاطمه(س) با سربازان آخرالزمانی اش ظهور کند و بساط ظالمان را برچیند. انشاالله.
چهارشنبه هفدهم اسفند ۱۴۰۱- گل علي بابایی.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
حماسه جنوب،شهدا🚩
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊ققنوس از دل آتش قسمت چهارم 👇 💠دیدار امام(ره) هر چند وقت یکبار جوانان را جمع می
🌱🔹🌱🔹🌱🔹🌱
🕊ققنوس از دل آتش
قسمت آخر 👇
🔹شهید بهشتی
یک روز در جهاد دانشگاهی ما را برای سخنرانی جمع کردند که متوجه شدیم شهید بزرگوار شهید بهشتی هستند که با وجود تبلیغاتی که آن زمان میکردند که مسئولین در جبههها حضور ندارند، ما شاهد حضور مسئولین وقت بودیم.
💥کلام آخر از زبان مادر
سید مهدی بچه که بود چهار بار از ناحیه دست و پا و چشم دچار سوختگی شد.بارها شبها تا صبح بیدار میماندم تا از او مراقبت کنیم.خیلی زحمتش را کشیدم. اعتقادم این است که از آن همه سوختگی در کودکی جان سالم بدر برد تا با آتش گلولهای برود که برای اسلام و وطنش به شهادت برسد و حرفهای آخر مادر شهید که دنیا و عقبی را با هم برای ما طلب کرده است اینگونه است.
برای عاقبت بهخیری و اقتصاد و امنیت جامعه دعا میکنم و میخواهم به جوانها بگویم ما مسلمان هستیم حجاب را رعایت کنند.
از بیبی سکینه خداحافظی میکنم به سختی میتواند از جایش بلند شود و مهمانش را بدرقه کند آنقدر که خمیدگی کمر رمق را از چابکی پاهایش گرفته است از کنار صفای دلنشین کبوترها مسیر برگشت را دنبال میکنم. میان بالبال زدنهای کبوترها به واژههای پراکنده در ذهنم فکر میکنم که سید مهدی میتوانست امروز باشد و عصای پاهای ناتوان مادر باشد. اما رفت. آن هم برای آرمانی عمیق... چقدر از این آرمان عملی شده است وچقدر آن بر زمین مانده است؟ پرونده زندگی سید مهدی آل عمران در تاریخ ۲۹/۱۲/۶۳ در سن ۲۱ سالگی همزمان با لحظه تحویل سال در منطقه شرق دجله در عرش الهی بسته شد. جوانان ۲۱ساله امروز ما چقدر از مسیر و آرمان امثال سید مهدیها باخبرند؟
قلمدارمهاجر
#پایان
#برای_شادی_روح_امام_شهدا_و_شهدا_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🔹🍃🔹🍃🔹
🍂عطر دونخل
عطری که معمولا در جیب رزمندگان اسلام پیدا میشد.عطر گل رز یا همان عطر گل محمدی که در روزگار دفاع مقدس با عطر دل انگیز الهی رزمندگان و شهدا آمیخته می شد...
شاید یکی از خاطره انگیزترین خاطراتم شیشه عطر دایی ام که یا گل یخ داشت یا دونخل و ما هم مشتاق بوییدن و استفاده از این عطر.
چند روز پیش توفیق شد و میهمان اتاق پر از صفا و معنویت # شهید _سید _هبت_ الله_ فرج_الهی بودیم.
اتاقی که روزگارانی محل رفت و شد شهدا بود و خانواده این شهید والامقام همانگونه نگهداری کرده اند تا به امروز محل راز و نیاز عاشقان شهداست.
برادر شهید لطف بسیار نمودن و معطرمان کردن به عطر دونخلی که از شهید به یادگار مانده بود.آن روز خیلی دلم خواست که از این عطر داشته باشم.به هفته نگذشته که عزیزی عطر دو نخلی هدیه داد.
پ ن:
🍁شهیدان آهبت الله فرج الهی، آرضا پورموسوی و آمصطفی حبیب پور سه شهید #دزفولی هستند که مولایمان حضرت حجت ابن الحسین عجل الله تعالی فرجه الشریف روز شهادتشان را به آنها گفته بود.
درباره این سه شهید حرفها بسیار است که خودشان باید اذن گفتن دهند...🍁
🌹صلواتی هدیه به روح پاکشان...🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
حماسه جنوب،شهدا🚩
🌺🔅🌺🔅🌺🔅🌺🔅 #شهيد_ابراهيم_چفقاني 🔺چند روزي از عمليات كربلاي ٤ نگذشته بود و شهادت تعدادي از بچه هاي
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌺 شهيد ابراهيم چفقاني
🔺ابراهیم خیلی مراقب بود که تحت تاثیر جو جامعه به جنگ نرود و رفتن به جبهه بخاطر عقیده و اعتقادش باشد .
🔺یک روز به من گفت : وحید به نظرت در سالهای آینده ، کسانی که این خونها را دیده اند ، می توانند به مردم خیانت کنند ؟
🔺قلب پاک و بی آلایش ابراهیم ، ویژگی ممتاز او و دیگر شهدا بود .
در سال ۱۳۶۴، این جوان حدود ۱۸ ساله با وجود اینکه خانواده او توان مالی وسیعی نداشتند ، مکررا به شناسایی نیازمندان و تهیه مایحتاج برای آنان اقدام مینمود .
ياد و خاطره شهدا در ضمير باطن ما خواهد ماند، به نظر من این یکی از زیباترین جلوه ها و معانی زنده بودن شهدا است .
راوي : وحيد خوشنويس
حماسه جنوب - شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣