eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
سومین سالگرد عروج مادر گرامی سردار رشید اسلام شهید علی بهزادی @defae_moghadas2 🍂
یک دست قطع شده در جیب فرمانده!! عملیات رمضان با رمز یاصاحب‌الزمان ادرکنی شروع شده بود. گروهان من و اسماعیل از لشکر پیاده ۹۲ زرهی ارتش نزدیک یکدیگر بودند. آفتاب سوزان تیرماه خوزستان، امان همه را بریده بود. فریادهای اسماعیل بچه ها را به جلو میراند. روز دوم عملیات بود که ناگهان ترکش گلوله تفنگ ۱۳۰ میلمتری دست چپ اسماعیل را از مچ قطع کرد. دستش را در جیب خود گذاشت تا نیروهایش بویی نبرند..! فرمان حمله داد و خودش هم دوشادوش بچه‌ها پیش می‌آمد. از همه جا گلوله می‌آمد. ترکش دیگری دست راستش را از کتف جدا کرده بود. یکی از بچه‌ها گفت که موج او را گرفته است. با چشم گریان به طرفش دویدم. خونریزی شدید و روزه، دیگر رنگی به رخسارش نگذاشته بود. ترکش تمام بدنش را پاره پاره کرده بود. لبهای خشکیده، دست‌های جداشده، پیکر پاره پاره و غرقه به خونش روی خاک گرم خوزستان، کربلا را در ذهنم مجسم کرد. آری اسماعیل در روز ۲۴ تیرماه ۱۳٦۱ همزمان با بیست و یکم رمضان به دیدار مولایش علی (ع) شتافت. راوی: سرهنگ جانباز علی قمری افسر دلاور ارتش @defae_moghadas2
فرماندهان شهید تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی .ع.
«عاشق و معشوق» گفتند: نرو؛ گفتم: می‌روم! گفتند: به وجودت نیازمندیم! گفتم: خدا بی نیاز است و بر طرف کننده‌ی نیاز‌ها! گفتند: می‌توانی درشهر نقطه‌ی اثر باشی! گفتم: « ان الله لایغیرو ما بقوم حتی یغیر ما به انفسهم! گفتند: نرو! گفتم: می‌روم! گفتند: چرا؟ گفتم: ببین و گوش کن برادرم: آنچه را که من دیده‌ام تو ندیده‌ای! آن چه را که من یافته‌ام تو نیافته‌ای! آنچه را که من لمس کرده‌ام تو نکرده‌ای! آنچه را که در جان من ریخته‌اند تو از آن بی‌بهره‌ای! برادرم! من ورای تاریخ را می‌بینم که چگونه معشوق عاشقان را بر می‌گزیند و چگونه عاشقان در معشوق فانی می‌شوند! «دلنوشته شهید علی‌اصغر عابدنژاد در موقعی که بخاطر مسئولیتش مانع رفتن او به جبهه شدند.» این شهید بزرگوار در عملیات خیبر به شهادت رسیدند. حسن تقی‌زاده بهبهانی @defae_moghadas2
شهید مدافع حرم مجید قربانخانی مجید از آن دست بچه‌های جنوب شهری لوطی مسلکی بود که دست خیرش زبانزد است لقب‌هایی است که در فضای مجازی به مجید داده‌اند مجید سوزوکی که  به دلیل شباهت نام شهید قربانخانی با مجید فیلم اخراجی‌ها رویش گذاشته‌اند. آن زمان که مسعود ده‌نمکی بر روی پرده نقره‌ای سینما مجید سوزوکی را به نمایش گذاشت، شاید باورمان نمی‌شد امروز هم در حقیقت مجیدی وجود داشته باشد که با غیرت و بامرام باشد. اهل دل و دست و دلباز، لوتی و بامرام که عاقبتش شبیه مجید سوزوکی به شهادت ختم شود. مجید هیچ وقت اهل نماز و روزه و دعا نبود‌، اما سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلی متحول شد‌، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می‌خواند و حتی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند، خودش همیشه می‌گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده‌ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم. در این مدتی که دچار تحول روحی و معنوی شده بود همیشه زمزمه لبش «پناه حرم، کجا می‌روی برادرم» بود. @defae_moghadas2
❣ ازش پرسیدم این چیه سنجاق کردی رو سینه‌ت ؟ لبخند زد و گفت : این باطریه نباشه قلبم کار نمی‌کنه 🔸 شهیدمدافع حرم هادی ذوالفقاری/صلوات @defae_moghadas2