eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣شهيد «عباس کوشش» یکم مرداد سال 1343 در آبادان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی و راهنمايی را با موفقيت پشت سر گذاشت. دوره دبيرستان را می‌گذراند که جنگ تحمیلی آغاز شد و او بر خود واجب دانست که عازم جبهه نبرد شود. وی سرانجام 20 خرداد ماه 1361 هنگام نبرد با مزدوران بعثی به فيض رفيع شهادت نائل آمد. @defae_moghadas2
❣نامه شهید عباس کوشش به مادرش: اهواز شهر ميعادگاه عاشقان الله خدمت مادر گرامی و عزيزم. پس از تقديم عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم. باری اگر از راه لطف و مرحمت جويای حال اينجانب باشيد الحمدالله سلامتی برقرار است و به دعاگویی شما مشغول هستم. باری مادرجان مهربانم اميدوارم که حال شما و بچه ها خوب باشد و هيچ کسالتی نداشته باشيد و از دعا کردن برای من و تمامی رزمندگان اسلام دريغ نکرده باشيد. من الان در شهر اهواز يعنی شهر خون و شهادت و ميعادگاه عاشقان الله هستم. ما از تهران 12 اردیبهشت 1361 با قطار حرکت کرديم و روز بعد به اهواز رسيديم و بعدش با پايگاه سپاه و بسيج وارد شديم و شب را در آنجا به نماز جماعت سپری کرديم. چهره نورانی برادران رزمنده برادران با چهره‌های نورانی و روشن مثل ماه شب 14 همه در نماز شرکت کردند و همه آن‌ها در دلهایشان عشق شهادت و نورکاری و جانبازی قلبهايشان تند تند به تپش می‌افتاد و از خدا اين آرزو را داشتند که پروردگار بر محمد و آل او درود فرست و تعجيل در ظهور امام زمان(عج) بفرما و نائب برحق او يعنی حضرت آيت اله العظمی امام خمينی دامة الفاضاته را تا انقلاب جهانی و عالم گستر او نگهدار و عمرش را طولانی بگردان. و پروردگار مجروحين و مصدومين جنگ را شِفایی عاجل کرم بفرما. پروردگارا شهادت را رزق و روزی ما بگردان و ما را در جبهه ياری بفرما. فکر پدر و مادر را از دل ما بيرون فرما تا اين فکر باعث جلوگيری از رزم و جنگ ما نشود. @defae_moghadas2
سردار شهید: ولی الله نیکخو تاریخ ولادت: 1345 تاریخ شهادت: 1363 محل شهادت: هورالهویزه نام عملیات: بدر @defae_moghadas2
فرازی از وصیت نامه سردار شهید ولی‌الله نیکخو: وصیت ام به مردم این است که سعی کنید از اختلافات بپرهیزید و بیشتر فکرتان و تلاشتان برای جبهه و جنگ باشد که همین جبهه و جنگ است که در حقیقت سرنوشتش، سرنوشت اسلام است. و امیدوارم که همانطور که تا حالا پا به پای امام و رزمندگان بوده‌اید و با تلاشها و زحمت‌های بسیار جنگ را به این وضع رسانده‌اید که تمامی ابرقدرتها تعجب کرده‌اند، باشید. و هر کسی و هر چیز در هر لباس و در هر کجا که باشد اگر بر خلاف خط امام که همان اسلام است باشد تا آخرین قطره خون خود با آن بجنگید تا به امید خداوند تبارک و تعالی این انقلاب و جنگ را به صاحب اصلی خود امام زمان مهدی موعود (عج) برسانید و امیدوارم که در کنار رزمندگان پا به پای امام در رکاب حضرت مهدی (ع) بجنگید و پرچم پر افتخار و خونین اسلام را در سر تا سر جهان بپا کنید و مسئله دیگر بعد از جنگ این را بدانید که همه بهتر از من می‌دانید مساجد را حتماً پر کنید و هرگز نگذارید خالی بمانند، هر حرفی که امام زد حتماً به آن عمل کنید و در مساجد کلاسهای اسلامی را ادامه دهید که همین کلاسها و جنگ است که زمینه ظهور حضرت مهدی (عج) را فراهم می‌کند. راه من زنده است و امیدوارم که شما تا آخرین قطره خونتان را هم که راه همه شهیدان است ادامه دهید... از شما می‌خواهم که پیرو خط امام باشید و راه من را چه در جبهه و چه در پشت جبهه ادامه دهید. @defae_moghadas2
سردار شهید: اکبر دهدار تاریخ ولادت: 1341 تاریخ شهادت: 1364 محل شهادت: فاو نام عملیات: والفجر هشت @defae_moghadas2
روایتی از سردار شهید اکبر دهدار رضوان و‌ رحمت پروردگار بر شهید دلدار و پرهیزگار اکبر دهدار اکبر، خَلقأ و خُلقأ یک استثناء ‌‌و‌ نمونه بود متانت، وقار، آرامش، نجابت، صفا ‌و پاکی از خصوصیات ریشه دار و بارز او ‌بود خلوص فکر و نیت در او موج میزد اهل جود و بخشش و سعی و‌ کوشش بود، ساده، صمیمی و بی غل و غش بود بسیار سخت کوش و زحمت‌کش بود. فروتن بود و‌ متواضع. از هر چه رنگ تعلق ‌‌داشت رها بود و از هر چه بوی تملق می‌داد آزاد بود. اکبر دلبند با وجود سالها حضور ممتد در جبهه و فرماندهی مستمر در جنگ یکی از بزرگانی‌ است که کمترین عکس را در کارنامه خود دارد و این هم از خلوص بی‌نظیر و صفای باطن او بود. راوی: دکتر ماشاءالله مصدر @defae_moghadas2
فرازی از وصیت نامه سردار شهید اکبر دهدار: پروردگارا برای چندین بار است که دارم وصیت نامه می‌نویسم ولی از بس کوله بارم پر از گناه و روحی‌ سیاه دارم خجالت می‌کشم که قلم بر سر کاغذ بیاورم. ولی امیدوارم که خداوند متعال مرا جزو توابین به درگاه خود قرار دهد و بتوانم با اندک خون خود راه خونین حسین'ع' و علی‌اکبرهای زمان را ادامه داده و از اسلام عزیز که مورد تهاجم آمریکا و رژیم بعث قرار گرفته است دفاع کنم و آن حقی که بر گردن ما دارد را ادا کرده باشم. امیدوارم که امت اسلامی همانطوری که تا به حال بوده‌اند حال نیز در صحنه باشند. خداوند در همه حال به خصوص در این مواقع حساس ما را مورد امتحان قرار می‌دهد .چنانکه ملت ما در این امتحان الهی تا به حال سرافراز بوده است ان شاالله پیش خدا و انبیاء و اولیاء الهی سرافراز خواهند بود. شرق و غرب ملت ما را نشناخته زیرا اگر می‌دانستند که ملت این روحیه شهادت طلبی و ایثارگر دارد اصلاً به خود جرأت نمی‌دادند به ملتی که در محاصره اقتصادی خودش بود حمله کنند. ولی باز هم آنها از محاصره اقتصادی هم درس یاد نگرفتند زیرا که خداوند خود گفته است که دشمنان اسلام کوران و کران هستند. از خداوند متعال عظمت اسلام و پیروزی انقلاب اسلامی را خواستارم. @defae_moghadas2
❣یادی از استاد شهید حاج علی کسایی 🌷در منطقه در جمع سربازان می نشست و می گفت هر مشکل عقیدتی یا معارف یا احکام دارید بپرسید. اگر جایی می رفتیم که کسی چیزی نمی پرسید، خودش سؤال طرح می کرد و جواب آن را می داد، تا کارش را انجام داده باشد. اگر با ماشین می رفتیم. عقب ماشین، قسمت بار می نشست. هرچه اصرار می کردیم که شما فرمانده ما هستید، باید جلو بشینید، می گفت شما جوان هستید، لباس نظامی به تن دارید. من لباس نظامی به تنم نیست، کسی انتظار ندارد من را جلو ببیند. ما را بزرگ می کرد و بزرگ جلوه می داد، خودش را کوچک. ایشان به اصرار خودش، یک روز در هفته شهردار بود. اصرار برای اینکه شما فرمانده و مسئول ما هستید فایده نداشت. آن روز سنگر ما را جارو می کرد، ظرف ها را می شست و هر کاری مربوط به سنگر بود را انجام می داد. .. @defae_moghadas2
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نطق شهدا بعد از شهید شدن باز میشه...🌷 @defae_moghadas2
❣از اصفهان به قم میرفت .صدای اهنگ مبتذلی که راننده گوش میکرد جلال رو ازار میداد.رفت با خوشرویی به راننده گفت : اگر امکان داره یا نوار و خاموش کنید،یا برا خودتون بذارین راننده با تمسخر گفت:اگه ناراحتی میتونی پیاده شی ! جلال رفت توی فکر، هوای سرد ، بیابان تاریک و….   قصد کرد وجدان خفته راننده رو بیدار‌ کنه ، اینبار به راننده گفت : اگه خاموش نکنی پیاده میشم.راننده هم نه کم گذاشت و نه زیاد،پدال ترمز رو فشار داد و ایستاد و گفت بفرما ! جلال پیاده شد اتوبوس هنوز خیلی دور نشده بود که ایستاد! همینکه جلال به اتوبوس رسید راننده به جلال گفت :بیا بالا جوون ، نوارو خاموش کردم @defae_moghadas2 ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❣ سال 60، در تنگه چزابه به شدت از ناحیه دست و پا مجروح شد و او را به بیمارستان شریعتی مشهد مقدس انتقال دادند. تا جریان را فهمیدم سریع خودم را به مشهد رساندم. پزشکان معالج پس از معاینه و عکس برداری از دست محمد تشخیص دادند که شدت جراحت به حدی است که باید دست محمد از آرنج به پائین قطع شود! محمد خیلی بی تابی می کرد و راضی به این کار نمی شد، به او دلداری می دادم که این کار به نفع خودش است. با گریه گفت: «پس قبل از عمل مرا به حرم آقا امام رضا(ع) ببر!» شب ایشان را مرخص کردم و با هم برای زیارت، به حرم امام رضا(ع) رفتیم. حال غریبی داشت، با گریه و زاری با امام رضا(ع) درد دل می کرد و حاجات خود را می خواست. به نیمه شب که نزدیک شدیم من خوابم برد. ناگهان از صدای گریه از خواب پریدم. محمد بلند گریه می کرد و می گفت: «برادر بیا، امام رضا(ع) مرا شفا داد.» صبح به بیمارستان برگشتیم. تا پزشک معالج برای معاینه آمد، محمد با شعف خاصی گفت: «دست من خوب است، دیگر نیاز به جراحی ندارد!» پزشک با چشمانی متعجب و ناباورانه به محمد خیره شد. محمد خواهش کرد تا دوباره از دست ایشان عکس گرفته شود. رفتیم از دست ایشان عکس گرفتیم. وقتی دکتر عکس را دید با تعجب گفت: «این دست که مشکلی ندارد و نیازی به قطع کردن آن نیست!» 📚 از کتاب رو سفید قیامت!(جلد ۵-همسفر تا بهشت) 🌿🌹🌿 هدیه به شهید عبدالمحمد آزمون صلوات,,شهدای فارس @defae_moghadas2
شهید: عبدالله صباغان تاریخ ولادت: 1347 تاریخ شهادت: 1365 محل شهادت: شلمچه نام عملیات: کربلای پنج @defae_moghadas2