حماسه جنوب،شهدا🚩
#ازدواج_به_سبک_شهدا🌸🍃
پسر خالهام بود. یک روز آمد خانهمان با یک برگه پر از نوشته، پشتورو.
نشست کنار مادرم و گفت: «خاله، میشود چند دقیقه ما را تنها بگذارید، می خواهم شرایطم را بخوانم ببینم طاهره حاضره با من ازدواج کند یا نه؟»
مادرم که رفت رو به رویم نشست.
شرایطش را یکی یکی گفت.
من هم چون از صمیم قلب دوستش داشتم قبول کردم.
گفتم: «دوست دارم مهریه ام یک جلد کلام الله مجید باشد»
گفت: « یک جلد #قرآن و یک دور #کتب شهید مطهری.»
#سردارشهیداحمدسوداگر🕊🌹
@defae_moghadas2
سیداون روزبین نمازمداحی کرد و گریه همه رو درآورد..
بعد از نماز و قبل از اینکه سید جمال شال سبزش رو طلب کنه؛ آقا می فرمایند:
آقاسیدشما هم ساداتی وهم رزمنده ،اگراشکالی نداره این شال پیش من باشه و سید هم با کمال تواضع به شرط دعا برای شهادت قبول میکنه.
در پایان دیدارووقت رفتن آقابه فرماندهان سفارش سیدرو میکنه ؛که مواظبش باشید این سید اهل موندن نیست و رفتنیه..
#شهیدسیدجمال_قریشی🕊🌹
@defae_moghadas2
🌹 #شهدا 🌹
دلمان که میگیرد..😢
| راهمان رامیگیریم
و
می آییم به سمت مزارشما😞
که دنج ترین جای دنیاست
#دل_شکسته_خریداری ؟ 💔
#باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا🌷
#دلتنگی_مادران_شهدا💔
حماسه جنوب،شهدا🚩
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 @defae_moghadas2
#یادش_بخیر🌸🍃
🍲🍜😊 خودم می پزم
نزدیک اذان مغرب ماه مبارک رمضان بود . محمد زمان هم چند ساعتی به مرخصی آمد .طبق معمول مشغول درست کردن نشاسته با زعفران 🍵بودم . فضای خانه را بوی گلاب پر کرده بود . محمد به آشپز خانه آمد و به من گفت :
عجب بوی خوشی😘 ! کاش می شد همه رزمندگان از این می خوردند . بعد در کمال تعجب دیدم کاغذ و قلمی آورد و از من مراحل پخت فرنی را پرسید و با دقت می نوشت .
طولی نکشید که مواد اولیه را هم تهیه کرد و بعد از افطار به طرف پادگان رفت تا برای نیروهای گردان #جعفرطیار نشاسته با زعفران درست کند .
✴️شادی روح سردار شهید #محمدزمان_شالباف صلوات✴️
رد پای پرواز
راوی : مادر شهید
خاطرات سرداران شهید گردان #جعفرطیارع
نوشته : عیسی خلیلی
@defae_moghadas2