❣اگر میخواهید همچون این شهیدان در خون طپیده و همچون رهبرتان و نائب امام معصومتان دنباله رو سیدالشهداء باشید فقط و فقط گوش به فرمان امامتان و رهبرتان باشید که به حق تا ظهور امام زمان(عج) تنها نجات دهنده انسانهای روی زمین همین رهبر عظیمالشان میباشد و پیام او که همان وحدت و یگانگی است حفظ کرده و با انسجام هرچه بیشتر از پیش در مقابل یاوه گویان و یزیدیان عصر ایستادگی کنید. شما برادران عضو مساجد همانگونه که در قبل فرزندان زیادی را تربیت کرده و به جامعه تحویل دادهاید که هم اکنون عده زیادی قریب به اتفاق آنان بدرجه شهادت رسیدهاند هم اکنون هم با اتحاد خود به فعالیت همه جانبه خود ادامه داده و فقط خط امام که هیچ گونه خللی در آن راهی ندارد و خط خالصاً اسلامی در راه اسلام میباشد را ادامه دهید..
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: مجید آبرومند
تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۱/۳
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱/۱۰
محل شهادت:جزیره مجنون
نام عملیات:خیبر
@defae_moghadas2
❣
❣برادران رسالت سنگینی بعهده شما میباشد. شما باید این رسالت را تا آخر به پایان برسانید، هرچند که مشکلات زیاد و تحمل آن طاقت فرساست. همواره خط ولایت فقیه را تنها خط اصیل اسلام بدانید و فقط در آن خط گام بردارید. سعی کنید با اخلاق نیک و پسندیده دیگران را به انقلاب و اسلام دعوت کنید. خدایا این قطره خون ناچیز و ناقابل مرا در گسترش اسلام از جان و دل بپذیر و اگر ما ارزش آن را داشته باشیم هزارها بار به ما جان بده تا در راه تو مبارزه کنیم و در راه تو به شهادت برسیم.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: اسماعیل ستوده
تاریخ ولادت: ۱۳۳۹
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۸
محل شهادت:هورالظیم
نام عملیات:خیبر
@defae_moghadas2
❣
❣سردار شهید ولی نوری و سردار جعفر عالیکار،چند ساعت به عملیات قدس ۳ و شهادت شهید نوری👆
🌷من فرمانده گردان امام مهدی(عج) بودم و [شهید] ولی نوری معاون اول گردان. البته پیش از حرکت به سمت سومار آقا ولی فرمانده گردان بود که به اصرار و بزرگواری که داشت، من شدم فرمانده و او شد معاون. یک روز به اتفاق آقا ولی برای توجیه خط عملیات به ارتفاعات گسیکه رفتیم. فاصله ما تا خط عراق کمتر از پنجاه، شصت متر بود. دیدم آقا ولی جلو می رود، راحت بلند می شود، تمام قامت می ایستد، منطقه را، محل تردد عراقی ها را نگاه می کند، بعد می آید می نشیند و برای ما توضیح می دهد و دوباره از اول...
گفتم خوب نوبت من است. خودم را کشیدم جایی که آقا ولی می رفت. از جان پناه، خط عراقی ها را دید زدم. هر کاری کردم نتوانستم بایستم. یعنی نمی شد. اصلاً منطقی نبود. جایی که ما رفته بودیم، توی چشم عراقی ها بود. محال بود تمام قامت بایستی و آنها تو را نبینند.
دست خالی برگشتم. با تعجب گفتم: آقا ولی تو چطور آن جا می ایستی و نگاه می کنی، نمی ترسی تو را ببین و بزنن؟
لبخند روی لبش نشست. گفت: من با خدا ارتباط برقرار می کنم و می دانم اگر قرار است اتفاقی بیافتد، برای رضای خداست. چون به کارم، به خدا اطمینان دارم، پس نمی ترسم!
راوی سردار جعفر عالیکار
@defae_moghadas2
❣
❣این تنها یک وصیتنامه نیست، بلکه یک دردنامه است که حاوی دردهای درونم میباشد و یک عشقنامه است که عشقم را به معبودم نشان میدهد. و یک سوزنامه است که بیان کننده سوزشی است که از عشق الله در وجودم میباشد...
پیام من به ملت ایران این است که در حفظ اسلام بکوشند و بدانید که اسلام با ریختن خون بهترین عالمان و مومنان و جوانان شیعه به دست ما رسیده است و با ریختن خون حسین بن علی''ع''و امامان معصوم''ع''به دست ما رسیده است. پس ای مردم همیشه با اسلام باشید و با اسلام زندگی کنید و با اسلام خود را بسازید و سرانجام با اسلام بمیرید و حیات جاودانی بگیرید. خداوند را فراموش نکنید زیرا اگر خداوند را فراموش کردید خودتان را هم فراموش میکنید. آن وقت است که خیال میکنید همه چیز انسان دنیا و مادیات دنیاست؛ ولی حقیقت غیر از این است. برای مال دنیا حرص نزنید زیرا که شما را سعادتمند نمیکند. اعمال صالح انجام دهید زیرا این عمل انسان است که در قبر و برزخ و در قیامت انیس و مونس اوست...
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: نعمت الله خانی
تاریخ ولادت: ۱۳۴۴/۲/۳۱
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۸
محل شهادت:هورالهویزه
نام عملیات:خیبر
@defae_moghadas2
❣
❣یادی از سردار شهید سید عبدالرسول سجادیان
🌹یک خانم با دخترش به مسجد آمد، به سید رسول گفت: فلانی به دخترم متلک گفته و مزاحمش شده!
کسی که می گفت یکی از قلدرهای محله شیشه گری بود. سید رسول تنها رفت و او را کشان کشان به مسجد آورد.آن مرد با قلدری گفت: تقصیر دختر این خانمه که ... هنوز حرفش تمام نشده بود که سید رسول محکم توی گوشش کشید. یک لحظه همه ساکت شدند. برای آن مردخیلی اُفت داشت از کسی با هیکل و جثه سید رسول سیلی بخورد، اما نمی دانم چه چیز در سید رسول دید که مثل موش به لرز افتاد و حتی دست بلند نکرد که جواب سیلی که خورده بود را بدهد. با صدایی که می لرزید گفت: اشکال از دخترها ... سید رسول حرفش را قطع کرد و با عصبانیت گفت: حقت هست همین جا، جلو مسجد شلاقت بزنم!
مرد قلدر سرش را پائین انداخت و گفت: ببخشید!
تا آن زن و دخترش رضایت ندادند سید رسول کوتاه نیامد.
#خاطرات_شهدای_فارس
#شهید_سید_عبدالرسول_سجادیان
@defae_moghadas2
❣
❣به برادران عزیز و همکار و معلمان آینده جامعه اسلامی وصیت میکنم که قبل از تخصص، متعهد باشید و برای تربیت کودکان و نوجوانان آینده خالصانه در امر تعلیم و تربیت کوشا باشید و پایه مطالعات خود را کتب اخلاقی قرار دهید. زیرا همانگونه که امام فرمود «اگر تهذیب نباشد علم توحید هم به درد نمیخورد»...گوش به فرمان امام امت بوده و سعی کنید او را بهتر بشناسید. تلاش کنید بیشتر به یاد خدا باشید و هرکاری را برای رضای خدا انجام دهید. مطالعات خود را زیاد و بیشتر کنید و ساعاتی نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و قرآن را تلاوت نمایید....
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: شکرالله طیبی
تاریخ ولادت: ۱۳۴۰/۵/۴
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۸
محل شهادت: چزابه
نام عملیات: خیبر
@defae_moghadas2
❣
❣وقتی درونت پاک باشد، خدا چهرهات را گیرا میکند
این گیرایی از زیبایی و جوانی نیست، این گیرایی از نورِ ایمانی است که در ظاهر نمایان میشود!
🌹شهید ابراهیم هادی
@defae_moghadas2
❣
❣به شما وصیت میکنم که هیچ وقت از راه خدا و امام غافل نشوید. همه باید برای حفظ انقلاب كوشا باشند، جبهه دانشگاه انسان سازی است که در آنجا، انسان به خودشناسی و خداشناسی میرسد و نیروها در آنجا درس شهامت و ایثار و شهادت میخوانند.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: اسماعیل آدمی
تاریخ ولادت: ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۸
محل شهادت: خیبر
نام عملیات: هورالهویزه
❣می دانستم که حسین شهید شده است. محمدرضا که تازه از اندیمشک به خانه آمده بود به من گفت: مادر، می خواهم شما را به معراج شهدا ببرم تا پیکر حسین را ببینید. با هم رفتیم. در آنجا به طوری که اشک در چشمانم حلقه زده بود، صورت حسین را بوسیدم.
●کنار قبری که حسین را به خاک سپردیم، قبر خالی بود. محمد رضا با دست به آن اشاره کرد و گفت: چند روز دیگر شهیدش می آید. در همان مراسم، از همه دوستان و آشنایان حلالیت طلبید و هنگام رفتن به من گفت: مادر مرا حلال می کنی؟ گفتم: تو به من بدی نکرده ای که بخواهم حلالت کنم. گفت: نه، این طوری نمی شود، بگو از صمیم قلب حلالت می کنم. من هم گفتم:
حلال ِ حلال.
●چند روز بعد، شهید آن قبر را آوردند. خودش بود؛ محمد رضا را همانجا به خاک سپردیم.
✍روای: مادر شهید
📎پ ن :شهیدسیدمحمدرضا دستواره قائم مقام لشکر۲۷محمدرسول الله «ص»
@defae_moghadas2
❣
❣فرمانده دسته بود.
یکبار خیلی از بچهها کار کشید.
شب براش جشن پتو گرفتن.
حسابی کتکش زدن.
سعید هم نامردی نکرد، به تلافی اون جشن پتو، نیم ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت.
همہ بیدار شدن نماز خوندن!!!
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه
بچهها خوابن. بیدارشون کرد و گفت:
اذان گفتن چرا خوابید؟
گفتن: ما نماز خوندیم!
گفت: الان اذان گفتن، چطور نماز خوندین؟
گفتند: سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت: من برای
نماز شب اذان گفتم نه نماز صبح
#شهید_سعید_شاهدی🕊🌹
@defae_moghadas2
❣
❣با سینهای کاملا پاک و خالص به جبهه نبرد با کفر و باطل و ظلم می روم. و بدانید سرانجام پیروزی از آن اسلام است. اگر کسی فکر میکند که مسلمان باشد و در رفاه و راحتی باشد این فکر اشتباه و غلط است زیرا مسلمانان باید در حیطه آزمایش و سختی قرار گیرند تا رشد کنند و به کمال برسند. ما باید ابتدا بتهای درونی و نفس اماره خود را مهار کنیم و چنانچه این بتها از بین رفت، بتهای بیرونی سهل و آسان خواهد شد باید حب جاه و مقام و دنیا را از دلمان بیرون ببریم.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: ابراهیم نیک پور
تاریخ ولادت: ۱۳۳۹/۷/۱۹
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۲
محل شهادت: هورالهویزه
نام عملیات: عملیات بدر
@defae_moghadas2
❣