❣عملیات بینظیر سروان "غیور اصلی"🌹
🔺 با شروع جنگ تحمیلی نیروهای صدام از چند محور به خوزستان حمله کردند. یکی از محورهای مهم؛ بستان و پس از آن سوسنگرد بود که لشگر ۹ زرهی بعثی با یک خیز سنگین؛ سوسنگرد و حمیدیه را دور زد و وارد جاده حمیدیه _ اهواز شد.
🔺مرکز خوزستان از سمت غرب در خطر جدی قرار داشت؛ زیرا عمده نیروهای مدافع در خرمشهر و آبادان حضور داشتند و نکته نگران کننده تر اینجا بود که هیچ عارضه طبیعی که بتواند پیشروی سریع زرهی عراق را متوقف کند در مسیر وجود نداشت.
ماوقع از طریق آیت الله بهشتی به اطلاع امام خمینی رسید و ایشان با ناراحتی از اوضاع اظهار داشتند: مگر جوانان اهوازی مرده اند که عراقی ها اهواز را بگیرند؟
🔺این جمله امام به گوش نیروهای سپاه؛ بسیج و مدافعان ارتشی اهواز رسید و جوش و خروشی عجیب در میان آنان پدید آمد.
مسئول آموزش سپاه اهواز که یک ارتشی با درجه سروانی به نام علی غیور اصلی بود؛ شبیخونی را طراحی کرده و آن را در اواخر ساعات شبِ ۹ مهرماه به اجرا در می آورد.
#غیور_اصلی که اصالتی مشهدی داشت از تکاوران ویژه ارتش ایران به شمار می رفت که چندین مدال از مسابقات ارتش های جهان صید کرده و به علت تدین و تشرع به مبارزه با حکومت پهلوی برخاسته و قبل از انقلاب نیز حکم اعدامش صادر شده بود.
لشگر ۹ زرهی عراق که بالغ بر ۲۰ هزار نیرو داشت با سرعت در جاده حمیدیه _ اهواز به پیش می رفت تا این که ناگهان ۲۸ نفر از نیروهای شهادت طلب بسیجی و پاسدار که سروان غیور اصلی فرماندهی آن ها را بر عهده داشت در ۱۵ کیلومتر مانده به شهر؛ به آن ها حمله کردند و رزم شدیدی در گرفت.
🔺در تمام طول شب نیروهای ایرانی با سرسختی از ارتش بعث تلفات سنگینی گرفته و آنان را متوقف ساختند و صبح فردا که نیروهای هوانیروز به آنان ملحق شدند توانستند یگان های عراقی را به عقب برانند.
این اولین عملیات نیروهای ایرانی در طول جنگ با صدام بود که شکست استراتژی عراق برای تصرف سریع خوزستان را رقم زد.
نیروهای زیادی از لشگر ۹ زرهی عراق کشته شدند و تانک های بسیاری منهدم گشت و چند تانک نیز در مزارع حمیدیه به غنیمت درآمد و نظامیان بعثی ۹۰ کیلومتر(تا بستان) عقب نشینی کردند و حمیدیه و سوسنگرد آزاد شد.
🔺این عملیات؛ نقطه عطف بسیار مهمی در تاریخ جنگ ۸ ساله صدام علیه ایران به شمار می رود که نتایج مهمی در پی داشت. استراتژی جنگِ سریع صدام با بهره گیری از لشگرهای قوی زرهی با هدف تصرف خوزستان در کمتر از یک هفته با شکست مواجه شد و لشگر ۹ و ۵ زرهی که قرار بود ظرف یک هفته به اهواز برسند؛ پس از ده روز تنها توانستند شهر بستان را اِشغال کنند.
شیوه جنگ و گریز و نبرد چریکی برای اولین بار در قالب یک عملیات انهدامی با حداقل نیروی داوطلب به اجرا در آمد که آثار آن بسیار چشمگیر بود.
🔺فرماندهان ایرانی دریافتند استفاده از آموزش و تجربیات نیروهای ارتش و تلفیق آن با خوی شهادت طلبی و از جان گذشتگی رزمندگان پاسدار و بسیجی؛ تأثیرات بسیاری می تواند در بر داشته باشد و سرنوشت جنگ را عوض کند. اعتماد به نفس نیروهای مدافع خوزستان پس از این عملیات به شدت بالا رفت و آنان روحیه خود را برای دفاع همه جانبه بازیافتند.
🔺در صورتی که آنشب در برابر لشگر ۹ زرهی مقاومتی صورت نمی گرفت و آن ها با لشگر ۵؛ که از محور طلائیه حمله کرده بود تلاقی می کردند؛ سقوط اهواز حتمی بود و تاریخ ایران کاملا عوض می شد. فردای آن عملیات در ۱۱ مهر ماه ۱۳۵۹ سروان علی غیور اصلی که با رشادت و توانایی بالای خود توانسته بود لشگر مجهز زرهی عراق را هزیمت کرده و ۹۰ کیلومتر به عقب براند توسط عوامل نفوذی منافقین که بمبی را در ماشینش قرار داده بودند به شهادت رسید.
@defae_moghadas2
❣
❣چون خداوند با ماست هیچ خوفی از هیچ قدرتی نداریم. اگر کشته شویم یا بکشیم پیروزیم، مطمئن باشید این انقلاب مال مستضعفین است و به قیام مهدی(عج) متصل خواهد شد.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷 لالهای از لالهزار بهبهان
🌹شهید: مجید نیکپور
تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۶/۱۵
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷
محل شهادت: شلمچه
نام عملیات: کربلای پنج
@defae_moghadas2
❣
❣دوستان عزیز شما را قسم به خدا که راه امام حسین (ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است را ادامه دهید. حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده اند و من وجود آنها را در زندگی خود همیشه احساس می کردم.
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
@defae_moghadas2
❣
❣ در ایام زلزله رودبار که محمودرضا کودکى نه ساله بود پس از وقوع زلزله که اعلام شد و سازمان هاى امدادى شروع به جمع آورى کمک هاى مردمى کردند به خانه آمد و گفت مادر میخواهم به زلزله زدگان کمک کنم. گفتم پسرم آفرین کار خوبى میکنى بگذار شب پدرت بیاید خانه از او پول میگیریم میبرى در محل جمع آورى تحویل میدى.
محمودرضا گفت نه مادر الان وضعیت آنها خیلى اضطرارى است و باید هر چه سریعتر به آنها کمک برسد تا شب دیر میشود من میخواهم از وسایل خانه چیزى بدهم.
وقتى شب پدرش به خانه آمد جریان را گفتم که هزینه اى را کمک کند اما محمودرضا پول را نگرفت و گفت من ظهر کمک کردم خودم. بعد از چند سال متوجه شدیم پتوى نو اما قدیمى که در خانه داشتیم را برداشته و برده به محل جمع آورى تحویل داده است.
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
@defae_moghadas2
❣
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣مادر شهیدی که هنوز، چشم انتظار حاج قاسم است.
🔹 غذا دادن مادر شهید حاج مهدی زندی نیا به قاب عکس شهید حاج قاسم سلیمانی...
◇ مادری که در اثر بیماری فراموشی و کهولت سن هیچ شخصی رو جز فرزند شهیدش حاج مهدی زندی نیا و شهید حاج قاسم سلیمانی نمی شناسد و هنوز خبر ندارد که حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیده است...
◇ احدی هم تا الان خبر شهادت حاج قاسم را نتونسته بهشون انتقال بده چون مادر دق می کنه و او چشم انتظار حاج قاسم است که همیشه به او سر می زد...
#مادران_ شهدا
شهید# حاج_ مهدی _زندی نیا
شهید# حاج _قاسم _سلیمانی
@defae_moghadas2
❣
❣الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم, مرده ام تو مرا دوباره حیات ببخش, خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته ی رقیه (س) به حرمت نگاه خسته ی زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج) به ما حرکت بده.
#شهید_عباس_دانشگر
@defae_moghadas2
❣
❣من درحالی که راهم را شناخته و آرزویم را دانسته میروم تا با کفار بعثی متجاوز بجنگم و تا آخرین قطره خونم میجنگم و از مکتب و کشور شهیدپرورم دفاع میکنم. پیام من به ادامه دهندگان راهم این است که بجنگند و دشمن متجاوز را از وطنمان بیرون بیندازند. برای من هیچگونه ناراحتی نداشته باشید چون من خود این راه را انتخاب کرده و پیروز شدم. قبرم را ساده و در ردیف شهیدان بسازید.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷 لالهای از لالهزار بهبهان
🌹شهید: سید بهاءالدین مویدی
تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۷/۱۳
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۲/۱۴
محل شهادت:شوش
@defae_moghadas2
❣
❣خودش را برای رفتن به ماموریت آماده میکرد که یک «سرباز» وارد اتاق شد و به مسئول دفتر فرمانده گفت که مرخصی لازم دارد و وقتی با جواب منفی روبرو شد، با ناراحتی پرسید: بروجردی کجاست؟ می خواهم با خودش صحبت کنم.
🌷محمد رو کرد به سرباز و گفت: فرض کن که الان داری با بروجردی صحبت میکنی و او هم به تو میگوید که نمیشود به مرخصی بروی. شما سرباز اسلام هستید و به خاطر عدم موافقت با یک مرخصی که نباید اینطور عصبانی بشوید.
🌷این حرف انگار بنزینی بود که بر آتش درون سرباز ریخته شد و او را شعله ورتر کرد و ناگهان سیلی محکمی به گوش محمد زد و گفت: اصلا به شما چه ربطی دارد که دخالت میکنی و با همان عصبانیت هر چه از دهانش در آمد نثار محمد کرد.
🌷محمد به او نزدیک شد و خواست بغلش کند، سرباز گمان کرد میخواهد او را کتک بزند؛ مقاومت کرد و خواست از خودش دفاع کند، محمد بوسهای بر پیشانی سرباز زد و گفت بیا داخل دفتر بنشینیم و با هم صحبت کنیم.
اما سرباز که هنوز نمیدانست با چه کسی طرف است، با همان عصبانیت گفت اصلا تو چه کارهای که دخالت میکنی؟! من با بروجردی کار دارم.
محمد لبخندی زد و گفت خب بابا جان بروجردی خودم هستم.
🌷سرباز جا خورد و زد زیر گریه. گفت هر کاری کنی حق با توست و اگر میخواهی تبعیدم کن یا برایم قرار زندان بنویس.
اما بروجردی نه تبعیدش کرد و نه برایش زندان برید و به سرباز گفت: حالا برو مرخصی، وقتی برگشتی بیا تا بیشتر با هم صحبت کنیم تا ببینیم میشود این عصبانیتت را فرو نشاند.
از آن روز به بعد سرباز عصبانی شد مرید محمد. وقتی که از مرخصی برگشت، به خط مقدم رفت و عاقبتش ختم به شهادت شد.
#شهید_محمد_بروجردی
@defae_moghadas2
❣
❣ تعـویض مـوڪت فرسوده اتاقش را ڪه مبلـغ ناچیزے میشد، نپذیرفت گفت:
مـن چگونه نخسـت وزیــری باشم ڪه روے مـوڪت با ڪفش راه بروم امـا باشند مردمی محـروم ڪه چیزے نداشته باشند روے آن بخوابند
#شهید_محمدعلی_رجایی🌷
@defae_moghadas2
❣
❣من نیز خیلی آرزوی زیارتِ حـرمِ امامحسین (ع) را دارم. امیدورام کـه اگر قبل از رسیـدن به آرزویـم بهشهادت رسیدم بزودی راه کربلا باز شود و در موقع زیارت کربلا این حقیر را فراموش نکنید. به امید زیارت کربلا و نجف و جهانی شدن اسلام ...
#شهید_جواد_کریمی
@defae_moghadas2
❣