eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣کسی که عاشق است و در آرزوی رسیدن به معشوق است چه آرزویی بهتر و عالی تر از این آرزو که در آرزوی شهادت باشد. از اینکه خداوند توفیق چنین سعادتی را نصیب این حقیر نمود که بتوانم به جبهه حق علیه باطل حرکت کنم بسیار سپاسگزارم. هر انسانی برای سیر تکاملی خود باید راهی را انتخاب نماید که درست نهایت کمال انسانیت باشد، پس چه راهی از این راه به سوی کسب لقاء الله بهتر. خداوندا از اینکه نتوانستم زودتر از این زمان خود را بشناسم و خودآگاه باشم و درآمدن به جبهه زودتر اقدام نمایم. دلیلش را در خودم چنین جستجو می‌نمایم که در برابر راه و صراط مستقیم ناآگاه و ضعیف و ناتوان بودم و نفس عماره‌ام بر من غلبه کرده بود و از اینکه توانستم عقلم را و نفس عماره خودم به صعود رسانم، از خداوند منان متشکرم که در این راه کمکم نمود. چرا که یاری دهنده انس و جن خداست. «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷 لاله‌ای از لاله‌زار بهبهان 🌹شهید: سید مهدی مدیرنژاد تاریخ ولادت: ۱۳۴۶ تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۸ محل شهادت:هورالهویزه نام عملیات:خیبر @defae_moghadas2
❣خیلی اشکش را نگه می داشت، توی چشمش. همسرش فقط یکبار گریه اش را دید، وقتی امام رحلت کرد. دوستش می گفت: «ما که توی نماز قنوت می گیریم، از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد. اما «صیاد» توی قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می شنیدم که می گفت « اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای »، بلند هم می گفت، از ته دل. @defae_moghadas2
❣نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت “سلام الله علیها” یادم هست یکبار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها نمود ابراهیم همینطور که شنا میرفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد @defae_moghadas2
❣از مادرم می‌خواهم که زینب‌وار مقاومت نماید. زیرا من امانتی بودم نزد شما. خداوند این امانت را به شما داده بود و من از آن خدا بودم نزد شما. خدا این امانت را از شما پس گرفت. شما باید افتخار کنید که فرزندتان را در راه خدا داده‌اید. انسان یکروز به دنیا می‌آید و یکروز هم از دنیا می‌رود. چه خوب است که با افتخار و سربلندی از این دنیا برود. «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷 لاله‌ای از لاله‌زار بهبهان 🌹شهید: مصطفی پور خنجر تاریخ ولادت: ۱۳۴۱/۴/۱۶ تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۹/۱۷ محل شهادت: بستان نام عملیات: طریق القدس @defae_moghadas2
❣خداوندا، ای عزیز! من سال‌ها است از كاروانی به‌جا مانده‌ام و پیوسته كسانی را به‌سوی آن روانه می‌كنم، اما خود جا مانده‌ام، اما تو خود می‌دانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلكه در قلبم و در چشمم، با اشك و آه یاد شدند. بخشی از @defae_moghadas2
❣به همه... عزیزان سفارش میکنم؛ به نماز اول وقت توجه کنند که نماز در بردارنده همه چیز است... @defae_moghadas2
❣شهبازی می گفت: وقتی کاری تکلیف شد، روی چند و چونش نباید حرف زد، بلکه باید عمل کرد. واقعا هم همین طور بود. همان حاج محمودی که در راه مقر فرماندهی، مثل کوه سفت و سخت ایستاده بود که نباید عملیات کنیم، حال که پای تکلیف شرعی شده با تمام وجود آماده ی انجام عملیات بود. @defae_moghadas2
❣فرمانده پا برهنه با دکمه های لنگه به لنگه سردار شهید محمد نصراللهی... 🔹تا لباسی را پاره و نخ نما نمی کرد دست از سرش بر نمی داشت در این عکس یادگاری هم که با حاج قاسم انداخته مشخص است از لباس چند سال کار کشیده و دکمه هایش با هم متفاوت هست. 🔸در مسجد یک نفر اشتباهی پوتین هایش را پوشیده بود و رفته بود وقتی همه از مسجد خارج شدند یک جفت پوتین در کنار جا کفشی مانده بود. 🔹هر چه اصرار کردند پوتین ها را به جای مال خودش بپوشد قبول نکرد و پا برهنه از مسجد خارج شد. 🔹می گفت : می ترسم این پو تین ها را بپوشم و نتوانم صاحبش را پیدا کنم. 🔸آن شب فاصله مسجد تا قرارگاه را پا برهنه رفت و از آن به بعد به شوخی پا برهنه صدایش می زدند. @defae_moghadas2
❣چند ماهی جبهه بود و برگشت. تعریف می کرد می گفت مادر این بار به خیر گذشت, برای نماز صبح رفتم وضو بگیرم, برگشتم دیدم خمپاره امده روی سنگرم! اماده شد دوباره برگردد. گفتم علی, بابات که جبهه است. منم که ناخوش احوالم, برادرت هم که مریضه. بمان بعد برو. گفت مادر, بابا برای خودش رفته جبهه من هم باید برای خودم برم. برای تو و برادرم هم دعا می کنم. علی رفت. پدرش برگشت. من هم در بیمارستان بستری شدم. یک روز ظهر هر چه منتظر شدم کسی ملاقاتم نیامد. شب قبلش مرتب خواب های عجیب می دیدم, دلم شور می زد. اخر وقت شوهرم امد. گفتم علی چی شده؟ گفت امانتی خدا بود, حالا پس دادی, دیگه نباید منتظر برگشتنش باشی. دوزاریم افتاد, علی شهید شده. 🌷 دخترم ۴-۵ سالش بود. با اینکه بردیم جنازه علی را دید, اما شهادت و نبودن او را باور نمی کرد. تا چند روز کارش گریه بود و صدا زدن علی. یک شب عصبانی شدم. او را دعوا کردم و گفتم علی شهید شده, دیگه نمیاد, بس کن. صبح شد. رفتم کنار جوی اب بیارم. وقتی برگشتم دیدم مادرم که نابینا بود میگه ننه,این دختر دیونه شده! گفتم چرا؟ گفت مرتب با خودش حرف می زنه . دیدم دخترم ارام گوشه ای نشسته, پیراهنش هم مشت در دست گرفته. گفتم چی شده؟ گفت دیدی گفتن داداش علی زنده است. امد پیشم, ناز و نوازشم کرد. بهم شکلات داد, گفت من زندم, دیگه اذیت مادر نکن. دستش را باز کرد یک ۲۰ تومنی کاغذی نشانم داد و گفت این را هم داداش بهم داد. دیگر هیچ وقت بهانه برادرش را نگرفت, آن پول متبرک را سال ها داشتیم. 🌿🌹🌷🌹🌿 هدیه به شهید علی مرزبان صلوات @defae_moghadas2
❣ وقتی می آمد خانه، من دیگر حق نداشتم کار کنم. بچه را عوض میکرد. شیر براش درست میکرد، سفره را می انداخت و جمع میکرد. 🌿 پا به پای من می نشست لباسها را می شست، پهن میکرد و جمع میکرد. 🌿 میگفت: تو بیش از این ها به گردن من حق داری 🌿 میگفت: من زودتر از جنگ تموم میشم و گرنه، بعد ازجنگ به تو نشون میدادم تموم این روزها رو چه طور جبران میکنم. 📝 @defae_moghadas2
❣از مسائلی که او بسیار به آن اهمیت می‌داد، نماز جمعه بود. هر چند از زمانی که نماز جمعه شکل گرفت، ابراهیم در کردستان و یا در جبهه‌ها بود. ابراهیم هر زمان که در تهران حضور داشت، در نماز جمعه شرکت می‌کرد. می‌گفت: شما نمی‌دانید نماز جمعه چقدر ثواب و برکات دارد. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: قدمی نیست که به سوی نماز جمعه برداشته شود، مگر اینکه خدا آتش را بر او حرام می‌کند. @defae_moghadas2
❣برادران گرامی‌ام و خواهران محترمه: برای شما نيز آرزوی صبر و استقامت در پيگيری اهداف اسلامی دارم. ان شاءالله بتوانيد با کار و فعاليت، خود را بيش از پيش وقف راه خدا و اسلام کنيد. جهانی که امروز پر از فسق و فجور و خيانت ابرقدرت هاست، تلاش و ايثار می‌خواهد. در راه امام حسين(ع) گام برداشتن، حسينی شدن می‌خواهد. ان شاءالله در پيروی از راه امام امت، خمينی کبير که همان راه خدا و قرآن و اهل بيت(ع) است، موفق باشيد. ديدن برادران رزمنده در خط اول که با آرامش مشغول نماز هستند و با متانت، نيروهای دشمن و تانک‌های او را می‌بينند و با سلاح مختصر با آنان مقابله می‌کنند، از تجليات حسينی شدن اين امت است که مرا به وجد آورده است. حقوق شما را آن‌طور که بايد رعايت نکرده‌‌ام که ان شاءالله مرا ببخشيد، من هم دعاگوی شما هستم. خدمت کليه‌ اقوام، فاميل، دوستان و آشنايان سلام عرض می‌کنم و برای آنان توفيق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعاً نتوانسته‌ام حقوق شما را به خوبی رعايت کنم. ان شاءالله مرا ببخشيد.  از همه‌ شما التماس دعا دارم. والسلام علی عباد الله الصالحين.  پاسدار اسماعيل دقايقی «قسمتی از وصیت‌نامه سرادر شهید حاج اسماعیل دقایقی» @defae_moghadas2