7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ اینجوری بود چمران؛ دانشمند بسیجی
🔹 رهبر انقلاب: «اینجوری بود #چمران: دنیا و مقام برایش مهم نبود؛ نان و نام برایش مهم نبود؛ به نام کی تمام بشود، برایش اهمیتی نداشت.» ۱۳۸۹/۰۴/۰۲
@defae_moghadas2
❣
4.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
خدا رحمت کند حسن باقری را که این بزرگوار به تعبیر خودم، شهید بهشتی جنگ بود.
@defae_moghadas2
❣
❣بسیاری از دوستان محمود اعتقاد دارند اگر او به درجات بالایی از معرفت و معنویت رسید، به دلیل راز و نیاز و بیداری در سحرها بود. اتاق کوچک پشت دفتر فرماندهی رازدار شب های محمود است. معمولا بیشتر ساعات شب را به مطالعه و نماز شب و تلاوت قرآن می گذراند. بعد از خواندن نماز شب تا اذان صبح بدون وقفه قرآن تلاوت می کرد. طوری شده بود که اعضای جوان تر سپاه، با قرائت او مأنوس شده بودند. بعضی از بچه های سپاه، قبل از اذان صبح به پشت دیوار اتاق محمود می رفتند و یواشکی به صدای تلاوت او گوش می کردند! واقعا لحن شیوا و نوای گرمی داشت.
#شهید_محمود_شهبازی
@defae_moghadas2
❣
❣فراموش نمیکنم یکبار زمستون خیلی سردی بود و در حال برگشت به سمت خونه بودیم.
پیرمردی مشغول گدایی بود و از سرما میلرزید. تا دیدش فورا کاپشن گرون قیمتشو درآورد و به اون پیرمرد داد !
بعدم یه دسته اسکناس بهش داد!
پیرمرد که از خوشحالی نمیدونست چی بگه ، مرتب میگفت:
جوون خدا عاقبتت رو بخیر کنه.
#شهید_شاهرخ_ضرغام
@defae_moghadas2
❣
❣تا زمانی که سایه این عزیز بالای سر ایران باشه، بنده اعتماد کامل دارم به تمام اقدامات و تصمیمات نظامی ایران!
چه آن اقدام، پاسخ در لحظه باشد و یا نباشد!
#شهید_سیدرضی_موسوی
@defae_moghadas2
❣
❣چشمان منتظر....
🔹️عبدالرحیم درویشی، اهل امامزاده عبدالله، از توابع شهرستان هندیجان بود. سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد. با شروع جنگ تحمیلی، در خرمشهر به اسارت نیروهای بعث عراق درآمد .
🔹️ خانواده تا سال ۱۳۶۲ از او خبر داشتند. اما پس از آن دیگر خبری از رحیم به دست نیامد. پدر و مادرش تا آخر عمر چشم به راه او بودند. آنها در روستای مالکی از توابع شهرستان هندیجان زندگی میکردند.
🔹️ برخی روزها پدر رحیم پیاده از روستا به سمت جاده هندیجان_ دیلم میآمد ،مینشست و به ماشینهای در حال عبور نگاه میکرد ، امید داشت که رحیم از یکی از آن ماشین ها پیاده شود؛ اما رحیم هیچ وقت نیامد و پدر و مادرش در آن دنیا به دیدارش شتافتند.
کتاب: بندرماهشهر دردفاع مقدس
#شهیدعبدالرحیم درویشی
#دفاع_مقدس
#خوزستان
@defae_moghadas2
❣
❣شهید همدانی در جمع های دوستان وقتی میخواستند که یک سفارش کند می گفت: سفارش میکنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار.
قانع باش در مقابل کمبودها یا کممهریها
صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند.
عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد.
#شهید_حسین_همدانی
@defae_moghadas2
❣
❣سیره ی شهید سید احمد مهدوی مطالعه قرآن و مطالعه رساله ی امام...
🔹در روزهای سرد و سخت مهاباد بیشتر مواقع او را در حال قرائت قرآن و مطالعه رساله امام می دیدم.
🔸یک روز که در حال مطالعه بود کنارش رفتم مسائل مربوط به تجارت را می خواند.
🔹به او گفتم: سید! مگر می خواهی تاجر شوی که این مسائل را می خوانی؟!
🔸نگاهش را از کتاب گرفت و به من خیره شد و گفت: سعی کنید همیشه مسائلی را که مورد نیازتان است و در طول شبانه روز با آنها سر و کار دارید از رساله امام درآورید و بخوانید شما مقلّد امام هستید و باید این مسائل را یاد بگیرید.
🔹او و شهید علی اسدی باهم قرار گذاشته بودند که رساله را بخوانند و در مورد مسائلش باهم مباحثه کنند برای همین در اوقات فراغت گرم حرف زدن پیرامون مسائل موجود در رساله می شدند.
🔸علی موفق شد تمام رساله را بخواند اما سید احمد هنوز چند صفحه به پایانش داشت که شهید شد.
💢راوی آقای محمد عرب نژاد همرزم شهید...
شهید#سیداحمد_مهدوی
@defae_moghadas2
❣
❣شهید ۱۶ سالهای که به خاطر بی اجازه وارد شدن به باغی به نیت پدر مرحوم صاحب باغ یکروز روزه گرفت و صد صلوات فرستاد
به همراه تعدادی از دوستانش برای گردش به باغ زردآلویی در روستای اطراف شهر رفتهبود، بچهها شروع کردند به برداشتن و خوردن زردآلوهای پادرختی که روی زمین افتادهبود، حبیبالله هم تعدادی برمیدارد اما هنوز بر دهان نگذاشته صاحب باغ پیدایش میشود و با عصبانیت و داد و بیداد به طرف آنها می دود، بچه ها همه فرار میکنند. اما حبیبالله میماند و دست رفیقش را هم میگیرد و میگوید بمانیم بهتر است و میوههای در دستش را کنار میگذارد و به صاحب باغ میگوید: پدر جان، من فکر کردم این میوهها که ریخته بود روی زمین به کارتون نمیاد و اگر روی زمین بمونه خراب میشه و اسراف میشه که برداشتم. حالا که ماجرا را فهمیدم، دست نخورده گذاشتمش کنار. باغبان که متوجه ميشود جنس حبیبالله با بقیه که فرار کردند فرق میکند شرمنده شده و چیزی نمیگوید، حبیبالله که از بی اجازه وارد شدن به باغ مردم خجالتزده شدهبود به صاحب باغ میگوید: پدر جان، من در هر صورت اشتباه کردم که بدون اجازه دست به میوه ها زدم، به همین خاطر صدتا صلوات برای پدر خدا بیامرزت میفرستم و یک روز هم برایش روزه میگیرم. باغبان هاج و واج از غیرت و متانت حبیبالله شده بود. حبیبالله وقتی به شهر برگشت هم صد صلوات را برای پدر صاحب باغ فرستاد و هم یک روز به نیتش روزه گرفت، برای زردآلویی که حتی به دهانش هم نرسید.
شهید حبیب الله جوانمردی، اولین شهید انقلاب در شهرستان بهبهان که در نهم رمضان سال ۵۷ با زبان روزه به دست دژخیمان پهلوی در سن ۱۶ سالگی به شهادت رسید.
تاریخ تولد: ۱۳۴۱/۶/۱۵
تاریخ شهادت: ۱۳۵۷/۵/۲۳
@defae_moghadas2
❣
❣از کوچکی مجبور به کارکردن گردید. بخصوص در فصل تابستان در مغازههای نزدیک منزلش به شاگردی میپرداخت. دستمزد اين ایام را جمع میکرد تا در زمان مدرسه، خانوادهاش مجبور به تحمل مخارج تحصیل او نباشند. همیشه خوش برخورد و خندان بود. مخصوصاً در کوچه و در مدرسه همه شیفته اخلاق و رفتارش بودند. چون خودش زخم خورده ظلم و ستم حکومت شاهنشاهی بود، انقلاب اسلامی را، مرهمی برای زخم های خود و جامعه میدانست. در آن ایام خفقان خود را به صفوف تظاهرات کنندگان میرساند؛ و نسبت به حکومت پهلوی ابراز خشم میکرد. در روز ۱۲ بهمن ۵۷ و روز تشریف فرمایی حضرت امام (ره) به میهن، در تظاهراتی که در بهبهان صورت گرفت، دوشادوش دیگر مردم در این تظاهرات شرکت نمود که بر اثر اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
🌷 لالهای از لالهزار بهبهان
🌹شهید: محمدکاظم نهایی
تاریخ تولد: سال ۱۳۳۸
محل تولد: بهبهان
تاریخ شهادت: ۱۳۵۷/۱۱/۱۲
محل شهادت: تظاهرات بهبهان
محل مزار: گلزار شهدای بهبهان
@defae_moghadas2
❣