❣یک شب که تعدادی از خلبان ها مشغول خوردن شام بودند، صحبت از جنگ شد یکی میگفت: من به خاطر حقوقی که به ما میدهند میجنگم، یکی دیگر میگفت: من به خاطر بنی صدر میجنگم. یکی میگفت من به خاطر خودم میجنگم و دیگری گفت من به خاطر ایران می جنگم. شهید کشوری گفت: من همه این ها را قبول ندارم تنها چند تا را قبول دارم و گفت: من به خاطر خدا می جنگم
شهید#احمد_کشوری
@defae_moghadas2
❣
❣هر سه شهید تکه تکه!
عجب عکسی عجب مظلومیتی عجب مردانی
۴۰ سال جهاد ،۴۰ سال دور از خانواده و تفریح،۴۰ سال پوتین از پاشون در نیاوردن و با بعثی و تکفیری و داعشی جنگیدن و آمریکای و اسراییلی جنگیدن
شهید قاسم سلیمانی که ساعت یک و نیم نصف شب پنجشنبه که همه یا خواب بودن یا تو عیش و نوش در فرودگاه بغداد با موشک هل فایر آمریکا اربا اربا شد و پیکر قطعه قطعه شو از لای آهن پاره ها بیرون آوردن!
شهید احمد کاظمی که حین ماموریت هواپیماش سقوط کرد و پودر شد
و پیکر متلاشی رو از تو بیابان ها جمع کردند
شهید زاهدی هم که دو روز پیش در حمله اسراییلی ها به سفارت ایران در سوریه تکه تکه شد و پیکر پاره پاره رو از لای میلگرد ها و آوار ها در آوردن!
۴۰ سال مجاهدت در عراق و سوریه و لبنان و...آخر هم
هر سه تیکه تیکه ، قطعه قطعه!
بنویس تاریخ،
بنویس که سربازان خامنه ای در بستر نمیمیرند!
مثل ژنرال های ژیگول پهلوی پشت به میهن فرار نمیکنند
میمانند، می ایستند و میجنگند
و در آخر قطعه قطعه میشوند که آیندگان اگر پرسیدند
انقلاب اسلامی چگونه خاک نداد
بگویند با جزٕ جز پیکر سربازانشان!
@defae_moghadas2
❣
❣میگفت :
همیشہبرای خدا بَنده باشید ..
كه اگر این چنین شد بدانید ،
عاقبت همہی شما بہخیر ختم
میشود ! .
#شھید_محسن_حججی
@defae_moghadas2
❣
❣جلوی ایوان بند پوتین هایش را بست و دست و پای مادرم را بوسید و سپس گفت حلالم کنید. مادر گفت: بمان، دو روز دیگه قرار است پدر شوی. حبیب الله گفت: وضع کردستان ناجور است صدام و گروهک ها خیلی بر مردم ظلم میکنند باید بروم. وقت رفتن گفت فرزندم دختر است اسمش را هم میگذاریم محدثه. در آخرین تماس تلفنی اش هم گفت: من دیگر برنمیگردم قنداقه محدثه را در تشییع جنازهام بگذارید بر روی تابوتم . مطمئنا من و دخترم هرگز یکدیگر را نخواهیم دید
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
@defae_moghadas2
❣
❣ شمر امروزت را بشناس
🔹اگر امروز حسین بن علی (ع) بود میگفت اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد ...
🎙 استاد شهید آیت الله مطهرى
🗓 به مناسبت روز جهانی قدس
@defae_moghadas2
❣
❣بسم رب الشهداء والصدیقین
و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیلالله اموات بل احیا عند ربهم یرزقون...
✍دلنوشته فرزند سردار شهید زاهدی
اللهم تقبل منا هذا القربان🌹
✨خدایا! این قربانی را از ما بپذیر...
✨خدایا! کسی را فدایت کردیم که تمام عمر خواست که دیده نشود...
خواست که اگر کاری کرده فقط برای رضای تو باشد، خواست که قلب امام زمانت را شاد کند...
همیشه از دوربین و جلوی دوربین بودن تا حد امکان فراری بود...
و تو دیدی و تو می شناختی اش...
✨خدایا! تو می دانی که چه سرمایه معنوی ای از دست ما رفت...
روزهایی را دیدیم که از ۶ صبح تا یک نیمه شب سر کار بود و با آن خستگی نماز شبش ترک نمی شد، نماز هایی که تعداد زیادی از مردم شامل دعاهایش بودند...
سال ها بود که ساعت های خوابش به ندرت به پنج ساعت می رسید...
✨خدایا! تو دیدی و شنیدی که روزی حداقل سه جزء قرآن تلاوت میکرد و در ایام ماه مبارک رمضان، هر سه تا چهار روز یک ختم قرآن داشت...
می گفت: من چشم را برای دو چیز می خواهم، قرآن خواندن و شاید دیدار مهدی فاطمه...
✨خدایا! تو شاهد بودی «علی» ما هیچوقت نخواست دیده شود، هیچ وقت نخواست مطرح باشد هیچوقت نخواست اسمش برده شود...
از زمان جنگ هر روز زیارت عاشورا اش ترک نمی شد و بیست سالی بود که زیارت را با صد لعن و صد سلام می خواند...
✨خدایا! ما ندیدیم نمازش از اول وقت فاصله بگیرد...
خدا را شکر که اجر قریب ۴۵ سال مجاهدت عزیز دلمان و نور چشممان سردار محمد رضا زاهدی اینگونه رقم خورد...
و چه عاقبتی بهتر از شهادت...
هیچوقت فکر نمیکردم در روز شهادت امام علی (ع) دو بابا علی از دست بدهم
«هنیاً لک»
گوارای وجودت...
به آرزویت رسیدی
✅ استرس ها، بی خوابی ها، خستگی ها، درد های مجروحیت کمر و بازو و سینه و دست ها، تیر کشیدن های جای جراحت پا که همان اندک خواب را هم ازت گرفته بود، چشم درد ها و قطره ریختن های داخل چشم، همه و همه...بالاخره تموم شد...
✋خداحافظ یار و سرباز رهبرم...
خداحافظ یار سید حسن نصرالله...
خداحافظ بابا علی ما...
دیدار ما باشد در آن دنیا و امیدواریم در آن روز پیش تان روسفید باشیم...
انشاءالله خدا ما را هم به خیر عاقبت و شهادت در راهش از این دنیا ببرد.
#اسرائیل_نزدیک_خط_پایان
#روز_جهانی_قدس
@defae_moghadas2
❣
❣هر وقت به مرخصی می آمد، برنامه همیشگی اش زیارت شهدا بود، ما را هم با خود همراه می کرد. آن روز وقتی به دارالرحمه رفتیم، متوجه شدیم اطراف غسالخانه کسی نیست، از روی شیطنت قبل از اینکه به سمت گلزار شهدا برویم، رفتیم سمت غسالخانه. رضا شروع کرد به بیان احکام و آداب غسل و کفن و نماز میت و ... . به سنگ غسالخانه که رسیدیم، یکی از ما روی سنگ داراز کشید و رضا هم احکام غسل و کفن را گفت. به شوخی گفتم: آقا رضا نوبت شماست، حالا شما روی سنگ بخوابید تا ما شما را غسل دهیم!
چهره در هم کشید و گفت: «من هیچ وقت روی این سنگ نمی خوابم!»
راست می گفت. آخر شهید که غسل و کفن ندارد که بخواهد روی سنگ غسالخانه بخوابد.
آمدیم بیرون و رفتیم سراغ قبور شهدا و شروع کرد به آموزش آداب زیارت و دعا هایش. رفتیم کنار مزار شهید مهدی نظیری که رضا علاقه ای خاص به این شهید داشت. کنار مزار شهید بودیم که چرخید به پشت سر و به حوض خون اشاره کرد. آن وقت ها پشت حسینیه گلزار شهدا، حوضی بود که معروف بود به حوض خون. گفت: «من احساس می کنم قبر من روبروی آن حوض است!»
رفتیم به آن سمت. درون یکی از قبرهایی که در ردیف اول بود خوابید. می گفت: «من همیشه دوست دارم صف اول باشم. در ردیف شهدا هم دوست دارم در اولین ردیف باشم.»
نمی دانم قبری که آن روز در آن خوابید، همان است که درون آن آرام گرفته یا نه، اما قبرش الان در ردیف اول، پشت حوض خون است.
راوی خواهر شهید
🌷⭐️🌹
هدیه به سردار شهید رضا پورخسروانی صلوات- شهدای فارس
@defae_moghadas2
❣
❣از سن ۱۰ سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشیبهای سیاسی و نظامی، هرگز نمازش ترک نشد.
روزی از یک سفر طولانی و خستهکننده به منزل بازگشت.
پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید.
ابراهیم آن شب را به همه خستگیهایش تا پگاه، به نماز و نیایش ایستاد
وقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت:
مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمیآمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمیگرفتی!
شهید#ابراهیم_همت
@defae_moghadas2
❣
❣به یاد دارم زمانی که ما در مریوان زندگی می کردیم، یک شب صداهای بسیار عجیب و غریبی می شنیدیم. آن شب او تازه از ماموریت بازدید، برگشته بود و هنوز دکمههای لباسش را باز نکرده بود که با فهمیدن حمله کوملهها به شهر دوباره از خانه بیرون رفت . او تا صبح درگیر بود تا کوملهها را از شهر بیرون کنند. از انجا که بسیار شجاع بود و کسی یاریی مقابله با او را نداشت، عمدتا در ماموریت هایش موفق بود.
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
@defae_moghadas2
❣
❣هم دانشگاه می رفت هم کار میکرد توی يک شرکت تأسيساتی،اوايل کارش بود که گفت برای مأموريت بايد برم خرم آباد...خبر آوردند دست گير شده،با دو نفر ديگر اعلاميه پخش ميکردند.
آن دوتا زن و بچه داشتند.
احمد همه چيز را گردن گرفته بود تا آن ها را خلاص کند.
جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
@defae_moghadas2
❣