❣دیدم توی حیاط کنار دیوار ایستاده و روی دیوار قد خودش را اندازه می زند. برگشت به اندازه نگاه کرد و با ذوق به من گفت: وای مامان ببین چقدر قدم بلند شده، شده 14 سالم!
ذوقش کردم. گفت مامان خدا کنه من تا 15 سالم میشه بمیرم!
گفتم: زبونت را گاز بگیر، خدا نکنه، چرا اینجوری میگی؟
گفت: آخه آدم تا قبل 15 سالگی پاکه گناه نمی کنه، بعدش گناه می کنه!
گفتم: خوب بگو بشم حبیب بن مظاهر، هم سنش زیاده هم پاکه!
گفت: مگه شیطون می ذاره ، سخته. شاید نتونستم از پس شیطون بر بیام. نمی خواهم. خدا کنه 15 سالگی بمیرم!
روزی که می خواست به جبهه اعزام شود، خیلی خوشحال بود. رفت و چند ساعت بعد با ناراحتی و عصبانیت برگشت.
گفتم چی شده!
گفت: از این قد و قواره بلند من خجالت نکشیدند، من را اعزام نکردند، می گن سنت کمه!
گفتم: خوب مصلحت نبوده!
رفت خودکار مشکی برداره توی شناسنامه اش دست ببره.
گفتم: من دوست دارم صاف و صادق بری جبهه. اگر می خواهی تقلب کنی من راضی نیستم.
قبول کرد. یک ماه منتظر شد تا وارد 15 سالگی شود، بعد رفت. رفت و شهید شد. شهید شد و مفقود شد.
@defae_moghadas2
❣
❣سردار می گفت :
اگه توی پادگانت، دو تا سربـاز رو نماز خون و قرآن خون کردی این برات می مونه از این پستها و درجه ها چیزی در نمیاد!
#شهید_احمد_کاظمی
@defae_moghadas2
❣
❣در سالهای زندگی مشترکمان، من هیچگاه از حاج یونس نشنیدم که از موقعیت خودش در جنگ بگوید. یک بار از او پرسیدم: حاج یونس، تو در لشکر چکارهای؟ از من میپرسند حاج یونس چکاره است، من خودم هم نمیدانم چه جوابی بدهم؟ حاج یونس گفت: بگو شوهر من سرباز امام زمان(عج) است.هیچ وقت من از خودش نشنیدم که او از فرماندهان لشکر است.
🥀من را از روی پاهایم شناسایی کن🥀
قبل از شهادتش بارها به من گفته بود: من که شهید شدم، مرا باید از روی پا بشناسید. من دوست دارم مثل امام حسین(ع) شهید شوم. چند بار هم گفته بود: اگر یک وقت آمدند و گفتند که حاجی توی بیمارستان است، شما بدانید کار تمام شده است و من شهید شدهام..
راوی: همسر شهید
#شهید_حاج_یونس_زنگی_آبادی
@defae_moghadas2
❣
❣اي جوانان، اي پسران و دختران عزيزم، اي نور ديدگانم، ما در سنگر جبهه حق عليه باطل پشت دشمنان شكستيم و از براي آرامش شما چه شبها كه نخوابيديم. ما از شما دفاع كرديم. ما از ناموسمان دفاع كرديم، ما همچون ياران #رسولالله(ص) بوديم كه به جنگ بدريون شتافتيم.
ميدانيد كه چه برادراني را از دست دادهايد؟ ميدانم كه ميدانيد غنچههاي نشكفتهاي را به زير تانكهاي بعثيون فرستاديم تا شما در آرامش به سر بريد.
یادداشت های #شهید_سید_مجتبی_هاشمی
@defae_moghadas2
❣
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات.
@defae_moghadas2
❣
❣شهید سیاهکالی: پناه میبرم برخدا از روزی که گناه عادت شود
🔷️ وصیتنامه شهید حمید سیاهکالی مرادی: خدانکند که حرفزدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود.
پناه میبرم به خدا از روزی که گناه، فرهنگ و عادت مردم شود.
#شهید_حمید_سیاهکالی
@defae_moghadas2
❣
❣ توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد. الله اکبر.... ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت. در فضای دبیرستان صدایش پیچید. بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
📚 شهید ابراهیم هادی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
@defae_moghadas2
❣
❣#کــلامشهـــید
🌱اگــرڪسی
◈صدا؎رهبـرخودرانشنود ...
◈بہطوریقین
◈صدا؎امامزمـان/عج/
◈خودراهـمنمےشنود ...
◈وامـروزخـطقرمزباید
◈توجهـ تمام
◈واطاعتازولےخود،
◈رهبر؎نظامباشد.
شهید حاج قاسم سلیمانی
@defae_moghadas2
❣
❣حسین در انجام کارهای شخصی اش اجازه نمی داد کسی کمکش کند و با همان یک دست تمام کارهای شخصی اش را انجام می داد.
در بحبوحه عملیات کربلای ۵، میرزا حسین بنی صادقیان که پدر دو شهید هم بود، آب گرم کرده بود تا سر حسین را بشوید. حسین زیر بار نمی رفت.
به زور آوردش. بچه ها می خواستند ژاکتش را از تنش دربیاورند، اجازه نداد. نگذاشت هم سرش را بشویند.
می گفت: شما فقط آب بریزید و من با همین یک دست سر خودم را می شویم.
#شهید_حسین_خرازی
@defae_moghadas2
❣
❣گفت چی باعث میشه که مهر یه #شهید به دل آدم میاد؟
- گفتم،خـــدا واسطه میفرسته برای #آشتی_کُنون...
آشــــتیِ بــا خدا !
#رفاقت_با_شهدا
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@defae_moghadas2
❣
21.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣نماهنگ شناسنامه .....تقدیم به ساحت مقدس شهدا🌹🌹🌹
@defae_moghadas2
❣