دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی
الی خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً
الی الحَقّ المُبین.
خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از برکاتش
وآسان کن راه مرا به سوی خیرهایش ومحروم
نکن ما را از پذیرفتن نیکیهایش ای راهنمای
به سوی حـق آشکار .
@defae_moghadas2
❣
تهدمت و الله ارکان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی، قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصیّ المجتبی، قُتل علیّ المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء
@defae_moghadas2
❣
✍ #امین_برای_من_زنده_است ( #از_خاطرات_شهید_امین_کریمی )
زمانی که در #معراج_شهدا چهره آرام او را دیدم که خوابیده، او را بوسیدم.
یک هفته بعد خواب امین را دیدم که گفت
"مامان من که خواب نبودم. وقتی من را #بوسیدی تو را #نگاه میکردم."
🌷 #شهید_مدافع_حرم_امین_کریمی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
برای شادےروح شهیدان ، راه شهیدان را ادامه دهیم .
به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطرات_افلاکیان
بسیار آرام ، متواضع و فروتن، دلسوز و مهربان بود. بسیار قرآن و نماز می خواند ، عشق و علاقه خاصی به امام و ارادت زیادی به ائمه داشت. از حجب و حیای خاصی برخوردار بود و صبر و استقامتش مثال زدنی بود و بسیار منظم و مرتب و پاکیزه بود. پایبند به انجام_واجبات و #ترک_محرمات بود."
✍ #راوی:برادر شهید
🌷 #شهید_محمد_مهدی_فاضل🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
@defae_moghadas2
❣
اردوگاه کرخه، بهمن 1365، گردان عمار؛
1 - محمود رضایی 2- شهید مهدی کهرام 3- ..4 - مهدی جم 5 - مسعود شریفی 6 - ... 7 - شهید محمدرضا سعیدی 8 - ... 9 - مجید خیری 10 - ... 11 - محمدرضا یزدی 12 - ... 13 - ... 14 - ... 15 - ... 16 - علی نبیلو
@defae_moghadas2
❣
(بخش ششم)
4 بهمن ۱۳۶۵ ـ پادگان دوکوهه
گردان عمار
دیگر در اردوگاه کوثر کاری نداریم.
رضا ثابتی به اهواز رفته؛ به امید آنکه اثری از کاظم در بیمارستانها یا معراج شهدا پیدا کند و ما هم عازم پادگان دوکوهه شدیم تا به گردان عمار در لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) برویم.
بعد از غروب، به پادگان دوکوهه رسیدیم.
آستین بالا زدیم و وضو ساختیم و در حسینیه حاج همت نماز خواندیم.
حسینیه هم مانند بقیه پادگان، خلوت و سوتوکور است.
بعد از نماز، برادر رجبزاده دنبال ساک وسایل شخصیاش میگردد.
ما که موقع نماز ساک خود را کنار دستمان گذاشته بودیم؛ اما او جلوی حسینیه کنار کفشها گذاشته بود.
هرچه گشتیم، فایدهای نداشت.
معلوم شد ساک او را تک زدهاند.
عجب استقبالی از بنده خدا شد.
طبق معمول، موضوع را بهشوخی گذراند و گفت چیز گرانبهایی در ساک نداشته؛ بهجز چند تا شورت ماماندوز که برایش خیلی مهم بوده است!
***
گردان عمار که بیستویکم دی در عملیات کربلای5 شرکت کرده بود، اکنون در مرخصی است.
توقفمان در پادگان دوکوهه، اندک بود و همراه نیروهای جدید و نیروهای قدیمی گردان عمار که به مرخصی نرفته بودند، به اردوگاه کرخه منتقل شدیم.
مقرّ گردان عمار، در فضای باز است و فاصله چندانی با رود کرخه ندارد؛ یک مستطیل بزرگ که چادرهای گردان چهار طرف آن برپاشده و حسینیه گردان هم وسط این مستطیل قرار دارد.
با رسیدن به اردوگاه کرخه، یاد دورانی افتادم که قبل از عملیات کربلای1 در آن گرمای طاقتفرسای خرداد ماه خوزستان در گردان حمزه (ع) بودم.
چه روزگاری داشتیم؛ با برنامههای آمادهسازی برای عملیات، مثل: راهپیماییهای طولانی، رزم شبانه و میدان تیری که ما را از تشنگی و گرسنگی تا سرحدّ مرگ برد.
برخلاف آن دوران، الآن که زمستان است، هوای اردوگاه کرخه گرم نیست و فقط شبها کمی سرد است که با اورکتهایی که دادهاند از سرما، باکی نیست.
گردان عمار، سه گروهان دارد به نامهای: شهید بهشتی، شهید باهنر و شهید رجایی.
ما را به دسته کربلای گروهان شهید باهنر فرستادند.
نام دستههای دیگر، نجف و بقیع است.
ارکان اصلی گروهان، هنوز نیامدهاند و فعلاً فرمانده گروهان، برادر علی یوسفی و فرمانده دسته، برادر اسکندری هستند.
بهتدریج سروکله نیروهای قدیمی که یا مرخصی و یا مجروح بوده و بهبودیافتهاند، پیدا شد و دستهها تکمیل شدند.
از بچههای بسیج مسجد علی بن ابیطالب (ع) هم برادر مسعود شریفی و مجید خیری آمدند و به جمع ما پیوستند.
نیروها را سازماندهی کردند و به ما سلاح و تجهیزات دادند.
همراه محمدرضا سعیدی شدم کمک آرپیجیزن.
آرپیجیزنمان، برادر ابراهیم پیکامراد است که در والفجر۸ در گردان حمزه (ع) بوده است.
کتاب «تا آسمان راهی نبود»، جلد 3 ، ص 35
(خاطرات مربوط به عملیات تکمیلی کربلای 5)
ادامه دارد ...
@defae_moghadas2
❣
❣«اگر شهید به دنیای ما وارد شود»
داشتم فکر میکردم که هرچند شهدا زنده و شاهد و گواهند اما اگر یکی از شهدا به دنیای امروز ما وارد شود چه عکسالعملی خواهد داشت؟
آیا مثل ماکسیمیلیانوس اصحاب کهف بعداز بیدار شدن از خواب ۳۰۰ ساله که به هر چیزی که میرسید تعجب میکرد و میگفت این که اینجا نبود، آن که آنجا نبود، اینجا که اینطور نبود، شهر فیلادلفیا که این شکلی نبود و بعد هم آنقدر شگفتزده شد که به شک افتاد و نام شهر را از یکی از اهالی شهر پرسید، آیا شهید هم با تغییراتی که امروز در جامعه شده همین گونه خواهد بود؟
مثلاً اگر حجاب امروز خانمها را دید چه خواهد گفت؟ آیا نخواهد گفت ایران که اینطور نبود؟ خانمها که اینطوری نبودند. خدایا چه میبینم؟ آیا به شک نمیافتد که به اروپا وارد شده یا ایران؟
چون خانمهای زمان او که اینگونه نبودند!
اگر سر و وضع پسرانی را دید که مثل زنان آرایش میکنند و لباسهای پاره پوره میپوشند و موهای سرشون را به مدلهای جورواجور درمیارن چه خواهد گفت؟
چون در زمان او، پسرها دنبال آن بودند که سن خودشون رو زیاد کنند تا آنها رو به جبهه اعزام کنند و در جبهه چه حماسهها آفریدند و همه لباس ساده میپوشیدند و سر و قیافهها هم ساده و بیمدل بود!
آیا او آنقدر عصبانی نمیشود که من و امثال و من و همه نهادهای فرهنگی و رسانههای ملی و حوزههای علمیه را به باد انتقاد بگیرد و بگوید مگر شما مرده بودید که جامعه اینطور شده است؟ پس شما در این چهل سال به جای کار فرهنگی چکار میکردید؟
اگر وضعیت زندگی اعیانی بعضی از مسئولین را دید چه فکری خواهد کرد؟
چون آنها زندگی ساده امام را دیده بودند!
اگر متوجه شد که بعضی از مسئولین برای رسیدن به پست و مقام چه هزینههایی میکنند و چه حقهایی را ناحق میکنند و چه تهمتها به رقیب میزنند چه خواهد گفت؟
چون در زمان او فرماندهان با زور و التماس و هزار دلیل شرعی پست و مقام فرماندهی را قبول میکردند. زیرا آن پست و مقام را مسئولیتی سنگین میدانستند و کسی به راحتی زیر بار آن مسئولیت نمیرفت!
اگر اختلاسها و مال مردم خوریها و احتکارها و گرانیها را دید تعجبزده نخواهد شد؟
اگر بازاریانی را دید که جنسی را با قیمت ارزان خریدهاند و به قیمت روز و چند برابر گرانتر میفروشند چکار خواهد کرد؟
چون آنها کمکهای مخلصانه و بیریای بازاریان زمان خود به جبهه و جنگ را دیدهاند!
اگر مثل تجربهگران نزدیک به مرگ برنامه زندگی پس از زندگی که میگویند ما ذهن افراد را میخواندیم ذهن خودم را خواند و فهمید که من هم با آن زمانی که در کنارش بودم زمین تا آسمان فرق کردم چه خاکی توی سرم بریزم؟
آیا او هم مانند ماکسیمیلیانوس و دوستانش از خدا نخواهد خواست که فوراً به پیش دوستان شهیدش برگردد و در این دنیا نباشد؟
اگر .........
اگر............
اگر...........
شما چه فکر میکنید؟؟؟
✍حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
❣چه زیباست در دشت شلمچه، خندیدن کودکی بر تانک سوخته دشمن، اما کاش میدانست که بابت این خنده چه جانها فدا شده است.
@defae_moghadas2
❣
🕊🌷
افتخار این خاک ؛
به کسانی است که لباس عیدشان
لباسِ خاکی رزمشان بود ...
🕊🌷
#شهید | #شهدا | #شهیدان
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
@defae_moghadas2
❣
✍ #امین_برای_من_زنده_است ( #از_خاطرات_شهید_امین_کریمی )
زمانی که در #معراج_شهدا چهره آرام او را دیدم که خوابیده، او را بوسیدم.
یک هفته بعد خواب امین را دیدم که گفت
"مامان من که خواب نبودم. وقتی من را #بوسیدی تو را #نگاه میکردم."
🌷 #شهید_مدافع_حرم_امین_کریمی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
برای شادے شهدا راه شهیدان را ادامه دهیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@defae_moghadas2
❣