سالگرد شهادت شهدای عزیز ۲۱ فروردین را با ذکر صلوات گرامی می داریم
@defae_moghadas2
❣
تخریبچی شهید #حسن_پارسائیان
شهادت ۱۸ فروردین ۱۳۶۶
#عملیات_کربلای_۸
⬅️ #حسن_پارسائیان سال ۱۳۴۸ در تهران متولد شد...
از کودکی عاشق امام حسین(ع) بودوعشقش این بود که همراه پدرش به مجلس امام حسین(ع) برود جنگ که شروع شد به خاطر اینکه سنش کم بود به جبهه اعزامش نمیکردند و او هم مثل بقیه جوان ها توی شناسنامه اش دست برد و تولدش رو به سال ۱۳۴۵ تغیر داد و به جبهه اعزام شد و به علت اینکه دوستانش در تیپ نبی اکرم(ع) کرمانشاه بودند به اون تیپ رفت و بعد از کلی الهی آمین و التماس به خدا از تیپ نبی اکرم(ص) به یگان های تهران جابجا شد و چند ماه قبل از شهادت به #تخریب_لشگر_۱۰_سیدالشهداء(ع) آمد.شهید پارسائیان درعملیات تکمیلی کربلای 5 به عنوان تخریبچی شرکت کرد وعید سال ۱۳۶۶ بارزمندگان لشگر۱۰ به پابوس امام هشتم(ع)رفتند و بچه هایی که همراهش بودند گفتند حالش خیلی تغیر کرده بود . مدت زمان زیادی در ورودی حرم می ایستاد و به امام رضا(ع) التماس میکرد و ضجه میزد.میگفت آخرش شهادت را از امام رضا(ع) میگیریم. 16فروردین بود که بچه ها از مرخصی برگشتند و آماده باش داده شد. و #تخریبچی_شهید_حسن_پارسائیان به عنوان نیروی تخریب به گردان های لشگر۱۰ مامورشد و در روز ۱۸ فروردین سال ۱۳۶۶ در غرب کانال ماهی در درگیری نزدیک با دشمن به شهادت رسید و او تنها تخریبچی بود که در درگیری به شهادت رسید و پیکرش به عقب منتقل شد و در بهشت زهراء(س) به خاک سپرده شد چون سایر همسنگران تخریبچی او مثل #شهید_قنبر، #شهید_نصرتخواه، #شهید_نوراللهی،#شهید_دقیقی مفقود الاثر شدند و سال ها بعد پیکرهای مطهرشون تفحص شد....
@defae_moghadas2
❣
38.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 #تا_شهادت_در_جهادیم
📽 فیلمی بسیار زیبا و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙 این پیام انصار حسین است
تا شهادت در جهادیم
سر به فرمان خط امامم
خون شهیدان دهد پیامم
می رسد بویی خوش بر مشامم
از شهید حق آید مدامم
تا شهادت در جهادیم
از جبهه آید هر دم بشارت
می رسد بوی فتح و زیارت
کربلا باشم من بی قرارت
یا حسین بنما یک دم اشارت
تا شهادت در جهادیم
کی شود روزی یارب عزیزان
ببیند روی پاک اسیران
کی شود روزی ما قدس و لبنان
گردانیم آزاد از دست شیطان
تا شهادت در جهادیم
عاشق دیدار کربلاییم
زائر کوی خون خداییم
ای خدا روز و شب در نواییم
کی شود آنجا منزل نماییم
تا شهادت در جهادیم
پیغام یاران در گوشمان هست
بار سنگینی بر دوشمان هست
رخت پیروزی تن پوشمان هست
فتح و پیروزی آغوشمان هست
تا شهادت در جهادیم ..
خاطرات دفاع_مقدس همیشه جاوید است
@defae_moghadas2
❣
❣«مادر شهید»
در میان ناملایمات و بیمهریهای بعضی از پرستاران بیمارستان زمزمه محبتی به گوش میرسید و مانند نسیم بهاری روح و روان ما را نوازش میکرد؛
این نسیم بهاری از جانب شکوفههای مهر و محبت مادر شهیدی والامقام از دیار امام رئوف علی ابن موسی الرضا (ع)بود!
شهریور ماه سال ۱۳۶۶ بود. به خاطر شکستگی مهرهای کمرم در بیمارستان امدادی شهید کامیاب مشهد بستری بودم؛
مادر شهیدی بنام مادر حسنزاده داوطلبانه و به صورت افتخاری در بیمارستان به مجروحین کمک میکرد؛
مادری مهربان و دلسوز که از هر کمکی به مجروحین دریغ نمیکرد و من هم از باران محبت این مادر شهید بی نصیب نبودم!
در آن روزها من به خاطر درازکش بودن نمی توانستم خودم غذایم را که مقدار کمی سوپ بود و آن را در یکی از قسمت های ظرف هایی که مخصوص سلف سرویس است ریخته بودند بخورم و باید غذایم را با کمک پرستاران می خوردم،
آنها هم سوپ را تندتند در دهانم میریختند و سریع از آنجا میرفتند و من در حسرت سیر شدن میماندم!
اما اگر شانس می آوردم موقع غذا خوردن آن مادر شهید به من می رسید او غذایم را به من می داد اما نه با عجله و سرسری بلکه با آرامش و محبت مادرانه!!
مانند مادری که غذای کودکش را با محبت به او می خوراند. او هم اینگونه به من غذا می داد و وقتی غذایم تمام می شد مادرانه میپرسید سیر شدی پسرم؟
و من که بیشتر گرسنه محبت مادرانهاش بودم میگفتم نه مادر و او باز با محبت میرفت و ظرف سوپ دیگری برایم میگرفت و باز با همان محبت به من میداد و با ناز و نوازشِ من از کنارم میرفت.
اگر آن مادر شهید نبود حتی میلههای پلاتینی را که برای قرار دادن در کنار ستون مهرهای کمرم با مکافات و سختی پیدا کرده بودم در اتاق عمل به مریض دیگری داده بودند!
من و همه مجروحین دور از مادر در آنجا تا ابد مدیون محبتهای مادرانه آن مادر شهید هستیم.
در موقع مرخص شدن برای تشکر از مادر شهید به سراغش رفتم و نام فرزند شهیدش را پرسیدیم. گفت: مادر شهید کریم حیدری پانزده ساله از مشهد است؛
متولد اول فروردین ماه سال ۱۳۴۷
شهادت نهم مردادماه سال ۱۳۶۲
مزار مطهر این شهید در گلزار شهدای منزل آباد قطعه یک ردیف دوازه شماره هفت قرار دارد،
تا ابد مدیون محبت مادرانه آن مادر شهید هستم و آرزو میکنم و از خدا میخواهم که در بهشت برین همنشین بانوی دوعالم حضرت صدیقه طاهره گردد.
✍حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
❣ همسر شهید صیاد شیرازی نقل میکنند:
" کمتر کسی می دانست؛ او جانباز ۷۰ درصد بود، پنج بار زخمی شد، ۲۲ ترکش در بدن داشت، ترکش گلویش را دریده بود"
21 فروردین سالروز شهادت شهید علی صیاد شیرازی
@defae_moghadas2
❣
❣آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده
🌹پیکر شهید صیاد که دفن شد- اگر امروز دفن شد، صبح روز بعد- خانوادهاش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا(س). فردای تدفینش. وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یکسری محافظ که نمیشناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظها معلوم شد که آقا آنجا هستند. گفتند ما خانوادهی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آنجا بودهاند.
♦️خانوادهی صیاد گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از شهادت، صیاد را دیده بودند. یک روز هم از دفنش گذشته بود. آقا زودتر از زن و بچهی صیاد رفته بودند بالای سر مزار او. این هم مثل بوسیدن تابوت صیاد از آن چیزهای نادری بود که من نشنیدم جای دیگری رخ داده باشد. شاید هم شده، من خبر ندارم. من نشنیده بودم آقا صبح فردای تدفین یک شهید، سر مزارش باشند.
✍🏼 روایت امیرناصر آراسته از همرزمان شهید صیاد شیرازی
@defae_moghadas2
❣