❣ به دستور فرماندهی تیپ امام حسن(ع)، سردار شهید عبدالرسول استوار جهت انجام عملیات بیت المقدس ٣ در منطقه گوجار ( مأووت عراق) آماده می شدیم. وقتی رسیدیم به منطقه عملیات دیدیم از مهمات خبری نیست!
درخواست مهمات دادیم اما خبری نشد. بسیجی ها در یک دره منتظر حرکت به سمت خط عملیات بودند. دیدم از دور گروهی چند نفره از سمت عراق در حال آمدن هستند. ظاهراً گروه شناسایی بود که از قرارگاه رمضان به خاک عراق وارد شده بود. در میان آنها سید محمد را شناختم.
به علت زمان زیادی که در منطقه مانده و عقب نرفته بود، محاسنش بسیار بلند شده بود. اورکتی هم روی دوش انداخته بود. قامت رشید و بلندش هم به او ابهت خاصی داده بود . به نیروهایم گفتم تا حالا فرمانده تیپ را دیده اید؟
گفتند: نه!
به شوخی سید محمد را نشان دادم و گفتم ایشان فرمانده تیپ هستند!
بچه ها با خوشحالی به سمت ایشان رفتند. وقتی رسید با او حال احوالی کردم. گفت شما خبر دارید ما کجا می رویم؟
گفت: نه، ما تازه رسیدیم.
گفتم: ما برای عملیات می رویم، اما هنوز هیچ مهماتی نداریم؟
گفت: عملیات ساعت چند است؟
گفتم: قرار است ساعت 2 به سمت ارتفاعات حرکت کنیم، احتمالا ساعت ۶ بعد از ظهر پای کار هستیم. ساعت ده شب هم عملیات شروع می شود.
گفت: من قول می دم تا ساعت ٧ شب مهمات را به شما برسانم!
گفتم: حتماً می خواد به من دلگرمی بده!
حرکت کردیم. ساعت ۶:٣٠ عصر بود که رسیدیم روی ارتفاع گوجار.
از فرماندهی پیام دادند آماده اید؟
با رمز گفتم: آماده ایم، اما موردی که قبلاً گفتم هنوز مثبت نشده!
گفتند: اگر مورد را به سید محمد گفتید حتماً حلش می کند.
گفتم: غیر ممکن است، ایشان حتی در جریان عملیات هم نبودند.
گفتن: اگر سید محمد قول بدهد محال است عمل نکند!
حدود ساعت هفت شب بود. در تاریکی شنیدم از پائین صدایی می آید به آقای قرمزی که مسئول محور عملیات تیپ بود گفتم: نکند عراقی ها ما را دور زده باشند؟
چون فقط گردان ما قرار بود در این خط عمل کند. که دیدیم یک گروهان صد نفره از نیروهای خودمان هستند. سید محمد مهمات دو روز جنگیدن، اعم از فشنگ، گلوله آرپی جی و تیر بار را با این گروهان برای ما آورده بود. ظاهر سریع به قرارگاه رفته و مهمات را تهیه کرده بود. حتی به سرعت تمام نوارهای تیربار را هم پر کرده بود که دیگر نیاز به وقت گذاشتن برای این مورد نباشد. ...
☝️ راوی برادر کریم خسرو پور
🌷🌷🌾🌷🌷
هدیه به شهید سید محمد عسکری صلوات_ شهدای فارس
↘️
تولد: ١٣۴١- شیراز
شهادت: ١٣٧٠/١/٢۶ - سانحه در ماموریت
سمت: فرمانده لجستیک تیپ امام حسن(ع) شیراز
@defae_moghadas2
❣
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) :
یا علی هفت چیز اگر در کسی باشد حقیقت ایمان را درک کرده و تمام درهای بهشت برویش باز می شود :
کسی که وضویش را به صورت کامل بگیرد
نمازش را با رعایت تمام آداب و احکام نیکو به جا آورد
کسی که وجوهات و زکات مالش را بپردازد
خشم و غضب خود را نگهدارد
زبانش را از حرام حفظ نماید
برای گناهانی که انجام داده شبانه روز طلب استغفار و بخشش کند
خیر خواه اهل بیت من باشد.
صبح دلانگیز شما عزیزان بخیر . الهی که همه ما عاقبت بخیر بشویم
@defae_moghadas2
❣
موعظه ی خوبان
موضوع : فضیلت صدقه دادن
پیامبراعظم(صلی الله علیه وآله)می فرمایند:
إنّ الصَّدَقَةَ
لَتُطفِئُ عن أهلِها حَرَّ القُبورِ،
و إنّما يَسـتَظِلُّ المُؤمِنُ يَومَ القِيامَةِ في ظِلِّ صَدَقَتِهِ
كنز العمّال،ص۱۵۹)
صدقه،
گرماى گورها را از صدقه دهنده دور مى كند
و روز قيامت، مؤمن در سايه صدقه خود پناه مى گيرد
@defae_moghadas2
❣
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬مراقب خوراکهای فکرت باش!
🎙️شهید #مطهری
@defae_moghadas2
❣
همزمان با مذاکرات غیرمستقیم ایران و
آمریکا؛ حضرت امام خامنهای به زیارت حرم
حضرت فاطمه معصومه 'س و مسجد مقدس
جمکران مشرف شدن...
+این یعنی ما صاحب داریم...:
و به گفتهی آقامون مهدی؛
"ما نظر خود را از شما برنمیگیریم
[که به حال خود وا بمانید] و فراموشتان
نمیکنیم، اگر چنین نبود گرفتاریها شما
را از پا میانداخت و دشمنان،شما را از بین
میبردند."
یا صاحب الزمان ادرکنی .
🌹🌹🌹🌹🌹
@defae_moghadas2
❣
●میگفت گوگـل اِرث روی نقشه سوریـه
و عـراق خطا دارد!و معتقد بــود این خطا عمـدی است.گروههای مقاومـت نتیـجه ایـن خطا را در نشانـهگیـری دیـده بودنـد.محمودرضـا هم نشسته بـود مقـدار خطا را در آورده بـود و بعد از آن،مقدار خطا را دخـالت میداد و به نیــروهای مقاومت آموزش و مشاوره میداد.وقتی رزمنـدگان مدافع حـرم با خطای محاسبـه شـده محمودرضـا
گـرا را تعیین کرده و خمپـاره میزدنـد،
تمام خمپـارهها به هدف میخورد.
#محمودرضا_بیضایی
@defae_moghadas2
❣
💔
#میخوای_شهید_بشی⁉️
در قسمتی از وصیت نامهاش نوشت:
شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم، ان شاءالله.
#شهید_علی_شاهسنایی
سالروز ولادت
#شهید_مدافع_حرم
@defae_moghadas2
❣
🌷 شهید حسن سلیمانی
▪️ او پنجم مهر ۱۳۱۲، در روستای صدیف از توابع شهرستان زابل به دنیا آمد. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. در سال ۱۳۳۷ ازدواج کرد و صاحب شش پسر و پنج دختر شد.
▫️در روزها و شب های قدر ماه مبارک رمضان افطاری و سحری می داد و همه روستاییان را دعوت می کرد. در دههی محرم و تا شب یازدهم نیز عزاداران را اطعام می کرد. او فردی سرشناس در روستا بود و همهی اهل محل به او احترام می گذاشتند.
🔸همسرش میگوید: یک هکتار زمین داشتیم که محصولش را نذر امام هشتم (ع) کرده بود تابستان به تابستان محصولش را جمع می کرد و زمانی که به زیارت امام رضا(ع) می رفت پول حاصل از این محصول را برای حرم مطهر امام رضا(ع) می برد.
🔹سرانجام او به دست عناصر تروریست چریک های فدایی خلق با اصابت گلوله به نخاع در منزلش مجروح شد و پس از ۷ روز بستری شدن در بیمارستان، در تاریخ چهاردهم فروردین سال ۱۳۵۸ شربت شهادت را نوشید.
@defae_moghadas2
❣
💔
نماز شب های شهید سید مصطفی خادمی
مصطفی بی سیم چی ریزهمیزه گروهان بود.
تازه پشت لبش سبز شده بود. وقت نماز شب که میشد از همه جلوتر بود. بچه ها سر به سرش می گذاشتند که: «تو از جان خدا چه میخواهی که این قدر نماز میخوانی و گریه میکنی؟»
در عملیات والفجر٨ تیر به شکمش خورد و شد اولین شهید گردان حضرت معصومه (س) در والفجر هشت.
#شهید_سیدمصطفی_خادمی
راوی: #حاج_حسین_یکتا
📚 مربع های قرمز
@defae_moghadas2
❣
#خاطرات_شهید
●هميشه يك دلواپسي داشتند كه از دوستان شهيدشان جاماندهاند. در مدت حضور ايشان در جنگ من و مادر شهيد در ستاد پشتيباني جنگ فعاليت داشتيم. مادر ايشان خيلي فعال بودند، از پختن نان بگيريد تا بافتن پليور براي رزمندگان اسلام هر آنچه در توان داشتيم انجام ميداديم. سردار مدت 84 ماه در جنگ و جبهه حضور داشتند. در اين مدت 9 بار مجروح شدند و 25 درصد جانبازي داشتند.
●همسرم همرزم سردار جاويدالاثر حاج احمد متوسليان بودند.
● همسر سردار اسکندری در یکی از گفتوگوهای خود با رسانهها درباره نخستین مواجهه خود با چگونگی شهادت ایشان اشاره کرد: «به هر ترتیبی که بود برای اولین بار عکسهای پیکر و سربریده شده همسرم شهید اسکندری را دیدم. در این لحظه بود که صحنه کربلا پیش رویم زنده شد، فرمایش حضرت زینب (س) را به یاد آوردم که فرمودند؛ در صحنه کربلا چیزی جز زیبایی ندیدم؛ لذا با تأسی به حضرت زینب (س) میگویم زمانی که سربریده همسرم را دیدم تمام آرزوی همسرم را دیدم که به اجابت رسیده است.»
راوی: همسرشهید
#سردار_بی_سر
#شهید_حاج_عبدالله_اسکندری
#سالروز_ولادت
● شهادت: ۹۳/۳/۳ حلب،سوریه
●ولادت : ۱۳۳۷/۱/۱۵ شیراز
@defae_moghadas2
❣
❣ﻫﻤﺴﺮاﻧﻪ✍:
آن لحظه استرس شدیدی گرفته بودم. سینی چای را به خاله برگرداندم و گفتم: من اصلا نمی توانم... شما چای را ببرید.
شیرینی را برداشتم و آرام وارد اتاق شدم. پس از پذیرایی در کنار مادرش نشستم. پس از دقیقه ای پدر اجازه داد تا چند کلمه را با یکدیگر صحبت کنیم. وقتی صحبت را شروع کردیم. اولین موردی که اشاره کرد، شهادت بود او گفت: "من یک ارتشی هستم ماموریت های زیادی می روم و عاشق_شهادتم.
برایم عجیب بود که چرا روز اول از شهادت صحبت می کند
✍ دستنوشته شهید مجتبی ذوالفقارنسب در روز 13 فروردین (ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺷﻬﺎﺩﺕ)/سوریه:
امیدوارم سالی همراه با تغییر و دگرگونی در درون و احوال ما به سمت و سوی احسن الحال خداوند رقم بزند. عاقبت هم ختم به خیر شود و جمیع شیعیان و محبین حضرت علی علیه السلام در مورد آمرزش و مغفرت قرار گیرد و نهایت عمر من هم به شهادت در راه خدا رقم بخورد.
@defae_moghadas2
❣