2.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌آخرین فیلم از شهید مدافع حرم ، محمد جنتی قبل از شهادت
🔸شهید محمد جنتی معروف به «فرمانده حیدر» فرمانده رزمندگان مدافع حرم پاکستانی (تیپ زینبیون) بود
محمدعلی_جنتی شهادتت مبارک
مدافع_حرم شهادتت مبارک
😭😭😭😭😭
@defae_moghadas2
❣
#ڪݪام_شهیـــــد 🍃🌷
💠 هیچ #قطرهای در مقیاس حقیقت در نزد خـدا از قطره #خونـی که در راه خدا ریخته شود، بهتر نیست و میخواهم که با این قطره خون به #عشقم برسم که خداست ...✨
🔹فرمانده لشکر۲۷حضرترسول
#شهید_عباس_کریمی_قهرودی
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌹🌸🌺🌹🌸🌺
@defae_moghadas2
❣
❣عملیات ۲۵ فروردین سال ۱۳۶۰ منطقه شوش دانیال
🌱در صبح روز۲۳ فروردین سال ۱۳۶۰ به من و جهانگیر مرادیان گفتند به همراه برادر عباس که، بعداً متوجه شدیم دانشجو و مهندس بوده و شهید هم شد، برای دیده بانی شیار و سنگر بزنیم.
وقتی رسیدیم آنجا تعداد دیگری نیرو هم بودند. شروع کردیم به کارکردن، تپه های شوش گل رس نرم بود.
با توجه به فصل بهار هوا هم تقریباً خوب بود. منطقه بکر و دست نخورده بود. دامنهی تپهها سرسبز و بعضاً گلها خودنمایی میکردند.
در وجود نیروها، عشق، ایثار، جانفشانی، تلاش کوشش و شجاعت موج میزد. خستگی، ترس،ناامیدی، پژمردگی، دیده نمیشید.
جزء انجام تکلیف و اطاعت از فرماندهی و ادای دین، شجاعت و شهادت طلبی چیز دیگری در وجود نیروها دیده نمی شد. تنها رسیدن به هدف و قرب الهی مهم بود.
🌱تپه ای بود مانند کله ی قند، که مشرف بود بر منطقه ما باید شیار میزدیم، تابه قله آن میرسیدیم.
البته قبلاً روی آن کار شده بود و ما باید ادامه میدادیم و کار را به پایان میرساندیم.
همه با دل و جان کار و تلاش میکردند. در همین موقع نیروهای عراقی چند خمپاره ۶۰ زدند که کمی با ما فاصله داشت. ولی برادران توجهی نمیکردند، همه یک نفس، یک صدا، یک دل و یک هدف شیار میزدند.
چه روحیهی شادی، چه توکلی، چه عشقی، چه ایثاری در آنجا حاکم بود. واقعاً ستودنی و بیاد ماندنی و فراموش نشدنی بود.
زبان و قلم از آن همه گذشت، عشق، انگیزه، ایثار و... قاصر است.
واقعاً و حقیقتاً یادش بخیر باد.
مدتی در آنجا کار کردیم متوجه شدیم. فردی پیش ما میآید.
بعداز سلام و احوالپرسی به من گفت باید بیایی با گروه برویم شناسایی.
با برادر عباس که مسئول ما بود هماهنگ کردم و همراه آن برادر به سنگرها رفتیم. وقتی رسیدیم دیدم گروه تقریباً ۱۲ نفره همه آماده مسلح، دارای مهمات لازم، من هم به گروه اضافه شدم.
فرمانده شجاع،دلاور ما سردار یحیی هاشمی، معاون ایشان پاسدار مخلص، شجاع، سلمان حاجوی، مسعود پیشبهار، زنده یاد حاج لطف الله حسینی، علی آذرگه، غلام سپیده دم، شکراله کرمی، یدالله محمدرضایی و ...
همه به خط شدیم.
✍امیر فروزی
@defae_moghadas2
❣
❣عملیات ۲۵ فروردین سال ۱۳۶۰ منطقه شوش دانیال
ادامه👇
🌱سردار یحیی هاشمی هدف از ماموریت و شناسایی را برای ما توضیح داد. آشنایی با منطقه برای عملیات آینده که یک
عملیاتی ایذایی
بود.
شناسایی شیارها، راه های نفوذ دشمن
و دیگر موارد مورد نیاز، بصورت ستون با فاصله، حرکت کردیم بطرف دشمن. همه مصمم، با اراده پولادین، با ایمان قوی و حفظ و رعایت اصول اطلاعاتی، هر کجا که لازم بود سردار یحیی هاشمی با اشاره و آرام راهنمایی میکرد. تا اینکه رسیدیم به منطقه مورد نظر عملیات.
سردار شهید یحیی هاشمی منطقه را مانند کف دست میشناخت. آشنایی و آگاهی کامل از شیارها، نحوه نفوذ دشمن و نیروهای گشتی عراق را داشت. وقتی به شیار مورد نظر رسیدیم، یک به یک وارد شیار شدیم.چون در شیار حرکت کردن امنیت بیشتری داشت. یک نفر را فرستاد جلو به عنوان دیده ور و بقیه پشت سرهم آرام بدون سروصدا حرکت می کردیم.
من تقریباً نفر آخر بودم. پشت سر ما شیار ادامه داشت. گشتی های عراقی، از آنجا میآمدند.
به من گفت در این شیار کوچک کمین کن و مواظب باش عراقیها ما را غافلگیر نکنند. گفت: معمولاً گشتی های عراقی دو یا سه نفرند. دقت کن اجازه بده خوب در تیرس باشند. البته ادامه شیار پیچی داشت. که باید در صورت آمدن گشتی های عراقی از آن پیچ رد میشدند. و بعداً من با آنها درگیر می شدم.
من وارد شیار شدم و تفنگ ژ۳ را گذاشتم روی رگبار و آماده برای شلیک. روی لبه شیار هم بوتهای بود که خوب توانستم خود را استتار کنم. که عراقیها اصلاً مرا نمیدیدند و انتخاب این شیار دلالت بر ذکاوت، هوش نظامی و درایت فرماندهی سردار یحیی هاشمی بود.
او توصیه های لازم را کرد و بطرف نیروها رفت. من هم در آنجا کمین کردم. و منتظر گشتی های عراقی به هوش و به گوش بودم.
آن لحظه ها، لحظات خاصی بود. تواًم با غرور، احساس مسئولیت، ادای دین، تکلیف، و....
الحمدالله در آن روز گشتی های عراقی نیامدند.
تا اینکه به من اشاره کردند که بیا. من از شیار بیرون آمده و بطرف نیروها آمدم. شیار بعد از من زنده یاد حاج لطف الله حسینی کمین نشسته بود.
که من با سر سلامی کردم و رد شدم.
✍امیر فروزی
@defae_moghadas2
❣
❣ عملیات ۲۵ فروردین سال ۱۳۶۰ منطقه شوش دانیال
ادامه👇
🌱سردار یحیی هاشمی مانند فرماندهی دوره دیده که در آکادمی های نظامی آموزش دیده باشد تمام شیارها و موقعیت عراقیها را توضیح می داد. می گفت این شیار بن بست است، آن شیار مین گذاری شده، این شیار به خط عراقیها راه دارد و پشت این تپه عراقیها چه ادواتی دارند. لازم به ذکر است که بگویم نقش برادر سلمان حاجوی بی بدیل بود و جنب جوش خاصی داشت. چندین بار از اول تا آخر ستون رفت آمد میکرد. مسئولانه و متعهدانه با رعایت اصول اطلاعاتی، در ساماندهی و ماموریت نیروها تلاش میکرد.
تا این که رسیدیم به محل مورد نظر برای عملیات. یعنی جایی که باید در روز عملیات عمل می کردیم. از قبل مهمات را در جاهایی تعبیه کرده بودند. سنگر نارنجک تفنگی ژ۳ را آماده نموده بودند. جای تیربار را مشخص نمودند.
سردار یحیی هاشمی تمامی اطلاعات لازم مربوط به عملیات، مهمات، سلاح،
موقعیت عراقیها را توضیح دادند و نیروها را توجیه نمودند.
همانند فرماندهی که دوره های مختلف نظامی را دیده باشد فرماندهی باکیاست، شجاع و دلسوز نیروها، فداکار، نترس،
متعهد و ایثارگر.
وقتی شناسایی کامل انجام گرفت،
از همان مسیری که رفته بودیم با همان روش و همان ساز و کارها و خلاقیتها به سلامت به سنگرها بازگشتیم. آماده میشدیم برای عملیات آینده که واقعاً نیروها مشتاقانه، بیصبرانه، آگاهانه برای انجام آن سراز پا نمی شناختند. خود را از همه لحاظ آماده میکردند و جان را در طبق اخلاص گذاشته بودند.
که دشمن را از سرزمین ایران اسلامی عزیز بیرون کنند و خاک پاک ایران را از لوث وجود بعثیهای مهاجم پاک کنند.
روز ۲۳ فروردین که ما رفتیم شناسایی منطقه، طبق اطلاعات فردی من قرار بود ۲۴ فروردین عملیات صورت بگیرد ولی به دلایلی صورت نپذیرفت.
ما از قبل آماده بودیم. تفنگها، سلاحها(روغن کاری، تمیز شده، امتحان کرده)وسایل انفرادی، گروهی،تهیه مهمات، توصیه اخلاقی، نوشتن وصیت نامه، حلالیت طلبیدن رازونیاز با معبود
خویش، خواندن نمازشب، و رازونیازهای عارفانه، عاشقانه، سفارشات ویژه شفاعت از همدیگر جزء برنامه های رزمندگان بود.
درروز ۲۵ فروردین ۱۳۶۰سحرگاهان بیدارباش زدند.
نیروها برای نماز صبح آماده شدند. نمازعاشقانه و عارفانه را بجای آوردند،گ.تجهیزات را برداشتند و به صف بطرف سنگر فرماندهی برادر مرتضی صفارب راه افتادند....
✍امیر فروزی
@defae_moghadas2
❣
❣من عقیدهی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است.(مقام معظم رهبری)
♨️ آیـــــیــــــن رونمــــایــــی از مـــــزار یادبود
سرلشکر شهید اسمــــاعیــــل دقایقــــــی
(فرمانده لشکر۹بدر)
و
💠گرامیداشت چهلمین سال تاسیس لشکربــدر اولین یگان رزمی جبهه مقاومت اسلامی
⊰با حضور خانواده های معظم شهدا، ایثارگران، مجاهدین عراقی و مقامات لشکری⊱
🗓زمان:۲۸ فروردین ساعت ۱۵
📍مکان:گلزارشهدای بهشت زهرا
قطعه۲۴(جنب شهدای۷۲ تن)
@defae_moghadas2
❣
❣ عملیات ۲۵ فروردین سال ۱۳۶۰ منطقه شوش دانیال
ادامه👇
🌱در آنجا صحنههای باشکوه، باعظمت و با جلال جبروتی بود.
همه نیروهای ارتش، سپاه و بسیج صف اندر صف منظم استوار با ایمان، بااخلاص جلوه گری میکردند. ای کاش دستگاهی بود که آن همه عظمت، اخلاص، ایثار،
جانفشانی، ابتکار، خلاقیت، برادری و حماسه آفرینی را ثبت میکرد.
هماهنگی لازم صورت گرفت. حرکت کردیم بطرف خط دشمن.
سردار رشید اسلام یحیی هاشمی، آخرین توصیه و سفارشات را در رابطه با عملیات انجام داد و گفت: گروه ما عملیات ایذایی انجام می دهد. یعنی زودتر از نیروها باید با دشمن با شدت تمام و حجم آتش فوق العاده، درگیر شویم. تا دشمن خیال کند عملیات اصلی در این منطقه است و کل نیروهای عراقی اعم از نیروهای پیاده، ادوات و زرهی بطرف ما بیایند،
تا نیروهای خودی راحتتر بتوانند در دیگر محور ها نفوذ کنند و نیروهای عراقی را دور بزنند. سنگرهای آنها را فتح نمایند. عملیات اصلی با فریب دادن دشمن انجام و مناطق مورد نظر را آزاد سازند.
در واقع دستور کار این بود.
در آن عملیات فرمانده دلاور ما سردار یحیی هاشمی، معاون برادر پاسدار جان برکف سلمان حاجوی، تیربارچی برادر علی آذرگه و برادر شکرالله کرمی نارنجک انداز تفنگی ژ۳ سردار شهید مسعود پیشبهار و زنده یاد حاج لطف الله حسینی مهمات بیار (انتقال مهمات برای نفرات ) برادر یدالله محمدرضایی و امیر فروزی چند نفر هم تک تیرانداز بودند.
وقتی به محل مورد نظر رسیدیم، هوا تقریباً تاریک بود.نیروها در جای خودشان مستقر شدند.
تا اینکه فرمانده دستور آتش داد. همه شروع کردند و حجم آتش قابل توجهی ایجاد شد. تیربارچی، نارنک تفنگی تک تیراندازها آر پی چی زن، شلیک میکردند.چیزی که مهم بود این بود که ما نیروهای عراقی را بطرف خودمان بکشانیم. عراقیها هم تبادل آتش کردند و با انواع سلاحها خصوصاً پرتاب خمپاره ۶۰ آن منطقه شد پر از دود، بوی باروت پ گردوخاک.
حجم آتش عراقیها بگونه ای بود که ما بعضی از نیروهای خودی را نمی دیدیم.
نیروها چنان سرگرم درگیری با دشمن بعثی بودند که تشنگی، گرسنگی و حتی خودشان را از یاد برده بودند، عشق، انگیزه الهی، جهاد فی سبیل الله ایثار و گذشت فداکاری، مقاومت در وجودشان موج میزد.
فرمانده در تکاپو و تلاش بود، از آن تپه بالا میرفت، وارد آن شیار میشد تا راهی پیدا کند تا تیربارچی عراقی که بچه ها را اذیت می کرد خاموش کند.....
✍امیر فروزی
@defae_moghadas2
❣
من اون کسی رو که بین مردم جا انداخت دخترا شهید نمیشوند رو حلال نمیکنم.
نثار شهیده_زینب_کمایی تو بخوان فاتحه با صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@defae_moghadas2
❣
حكمت 265
۲۶۵- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : إِنَّ كَلَامَ الْحُكَمَاءِ إِذَا كَانَ صَوَاباً كَانَ دَوَاءً وَ إِذَا كَانَ خَطَأً كَانَ دَاءً
و درود خدا بر او فرمود: گفتار حكیمان اگر درست باشد درمان، و اگر نادرست، درد جان است
اين سخن از آنجا سرچشمه مى گيرد كه مردم چشم به سخنان دانشمندان مى دوزند و گوش جان به گفتار آنها مى سپارند به خصوص حكيم و دانشمندى كه آزمايش خود را در ميان مردم پس داده و سابقه تقوا و وارستگى او در ميان آنان مشهور باشد. چنين كسى هرچه بگويد بسيارى از مردم آن را به كار مى برند به همين دليل اگر گفتار درستى باشد داروى دردهاى فردى و اجتماعى مادّى ومعنوى مردم خواهد بود و اگر به راه خطا برود باز ناآگاهانه مردم از آن پيروى مى كنند و موجب دردهاى مادى و معنوى جامعه مى شود. اين سخن هشدارى است به دانشمندان و علما و حكماى جامعه كه درباره سخنان خود درست بينديشند و دقت كنند و بدانند يك گفتار نابجا از سوى آنها ممكن است جامعه اى را بيمار كند و عواقب سوء آن دامن خود آنها را نيز بگيرد، ازاينرو گفته اند: لغزش عالِم به منزله لغزش عالَم است.
@defae_moghadas2
❣