eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدحسین ... از قاریان ممتاز قرآن و بسیجی محبوب و عارفی بود که در جبهه بزرگ شد! او از ۱۳ سالگی به جبهه رفت چندین بار مجروح شد در حلبچه شیمیایی شد و عاقبت در آستانه ۱۸ سالگی در ارتفاعات شیخ محمد به مقام شهادت رسید ... @defae_moghadas2
نام: سید محمود نام خانوادگی: اعتصامی رنانی نام پدر: سید محمدعلی نام مادر: منیره سادات حسینی ولادت: 21 فروردین 1349 محل تولد: کرج سن: 15 سال تحصیلات: دوم دبیرستان شهادت: 21 بهمن 1364 محل شهادت: اروندرود – جزیره ام الرصاص عملیات: والفجر 8 یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر جاویدالاثر (مزار یادبود در امامزاده محمد کرج) سایر اطلاعات: برادر ایشان سید احمد نیز به فیض شهادت رسیده است. خاطره درباره شهید سید محمود اعتصامی سال 1364 وقتی که گردان علی اکبر به اردوگاه کوثر رفته بود، به تازگی گروهانی در یکی دیگر از گردان های تیپ سیدالشهدا (گردان قمر بنی هاشم) شکل گرفته بود به نام گروهان والعادیات با هدف آموزش غواصی. این گروهان از گردان علی اکبر هم خواست که تعدادی نیرو جهت آموزش معرفی کند. 20 نفر از بچه های گردان به منظور آموزش غواصی به این گروهان معرفی شدند، از جمله حسن یداللهی، رضایی، محمد، علی معروفخانی، اصغر کریمی، رجبعلی پهلوانی، ابوذر، عباس، مسلم اسدی، سید رسول حسینی، حسین فلاح، رحمان بیرانوند، علی اصغر کوثری، محمد قورچیان، امیر چمنی، سید محمود اعتصامی و… داوطلب ها همگی خوب و با انگیزه بودند، ولی اغلب کوچک و کم سن و سال. مسئولین آموزش، ابتدا نپذیرفتند ولی وقتی علاقه و اصرار و انگیزه ی آنها را دیدند، کوتاه آمدند. حاج خادم؛ فرمانده گروهان والعادیات، شاکی شده بود و می گفت اینها کی اند؟!… چرا هر چی بچه بوده فرستادید؟!… غواصی که کار اینها نیست!… غواصی هیکل درشت و ورزیده و کماندو می خواهد، ولی شما هر چی بچه ی ریزه میزه و کم سن و سال بوده فرستادید! بعد هم برای آنکه حالشان را بگیرد هنوز از راه نرسیده، از مینی بوس که پیاده شدند، همانطور ساک به دست، بردشان روی پل شناور، گفت ساک هایتان را بگذارید سمت راستتان، لباس هایتان را دربیاورید بگذارید رویش و با صدای سوت من بپرید توی آب! سوت را که زد، یک سری پریدند توی آب و یک سری هم نپریدند. آز آنهایی که پریدند، تعدادی بودند که اصلا شنا کردن هم بلد نبودند ولی برای اینکه دل مسئولشان را به دست بیاورند، پریدند. حاج خادم گفت: آنهایی که پریدند که هیچ، آنها که نپریدند، همین الان سوار شوند برگردند. آنهایی که ماندند، با وجود قد و قواره کوچکشان، حقیقتا بزرگ مردانی بودند که بعدها جز یکی دو نفر، همه شان به فیض شهادت نائل آمدند، ازجمله شهید سید محمود اعتصامی تمرینات غواصی بسیار سخت بود. در زمستان سرد؛ 4 ساعت صبح، 4 ساعت بعدازظهر و 3 ساعت هم شب، بچه ها آموزش غواصی می دیدند. یک نقطه برای شان مشخص می شد که باید از آنجا شروع می کردند و از کارون عبور می کردند و 3 بار می رفتند و برمی گشتند. کار باید به دقت انجام می شد و در پایان به همان نقطه ی معیّن شده برمی گشتند، نه 1 متر بالاتر و نه 1 متر پایین تر. علی برخورداری قهرمان کشوری شنای قورباغه بود که به همه نیروها آموزش می داد ولی با بچه هایی که از گردان علی اکبر رفته بودند، ارتباط بیشتری داشت چون آنها نسبت به بقیه عقب تر بودند. امکانات و تجهیزات درست و حسابی هم نداشتند. یکی از تمرینات غواصی این بود که در خشکی باید با فین (کفش غواصی) باید 3000 تا فین می زدند (یعنی پای شان را بالا و پایین می کردند) این کار برای تقویت عضلات شکمشان بود تا توی آب کم نیاورند چون سرمای آب، احتمال گرفتگی عضلات را افزایش می داد. نکته: آموزش های نظامی همیشه سخت و طاقت فرسا است . در طول هشت سال دفاع مقدس ، هیچگاه آموزش های نظامی تعطیل نشد . گاهی برای انجام یک عملیات نیروها چندین ماه در سخت‌ترین شرایط جوی آموزش های مختلف می دیدند تا بتوانند در شب و روز عملیات به خوبی انجام وظیفه کنند . @defae_moghadas2
سیل سیستان سیل تمام شهر را ویران کرده و همه جاده‌ها و زیرساخت‌ها را نابود کرده بود. شهر محروم بود، محرومتر شد. _ سیاوش تو فکر می‌کنی آقای رییسی توی این موقعیت به شهر ما بیاد؟ _ گمون نکنم یوسف. اگه می‌خواست خودش بیاد وزراشو نمی‌فرستاد. _ آره بابا. اونا روز خوشش نمیان تا برسه الان که شهر رو آب برده. چند روز بعد باز هلیکوپتری در شهر به زمین نشست. گفتیم لابد باز مسئولی آمده عکسی بگیرد و برگردد. _ سیاوش فکر می‌کنی با آن هلیکوپتر کی اومده اینجا؟ _ کی اومده؟ خُب معلومه. لابد باز وزیری اومده چهارتا عکس بگیره و برگرده. _ نه سیاوش نگاه کن. انگار آقای رییسیه. آره خودشه. بدو بریم استقبالش. سلام علیکم حاج آقا. اصلاً فکر نمی‌کردیم شما به اینجا بیاین. علیکم السلام. من خودم رو خادم ملت می‌دونم. چطور می‌تونم توی پایتخت بشینم و نگران مردم سیل زده کشورم نباشم. اولین سالگرد شهادت رییس‌جمهور مقتدر مظلوم را گرامی می‌داریم. ✍حسن تقی‌زاده بهبهانی @defae_moghadas2
فرازهایی از وصیت شهید عزت الله اوضح بسیجی محبوب شهر ری معاون دلاور اطلاعات عملیات لشگر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) 🕊🕊شهادت: عملیات بیت المقدس ۶ ارتفاعات شیخ محمد ✍"خدایا من اقرار به گناهانم را وسیله خود به سوی تو قرار می دهم پس وای بر من که اگر مرا نیامرزی خداوندا تو ستارالعیوب هستی الهی همانا که در دنیا گناهانی از من پوشانده‌ای و نیازمندم که در آخرت گناهان مرا بپوشانی.... پیامی دارم برای خانواده های شهدا که این را حتماً به آنها بگوئید که ای خانواده های محترم شما این را بدانید: اگر فرزندتان شهید شد ولی به جای آن به کربلای اباعبدالله الحسین می رسید و حرم آقا ابا عبدالله با خود آقا درد دل می کنید و من با یک حالت دیگر به شما بگویم من از سنگرهای جبهه، خاک پای شما عزیزان را می بوسم و افتخار می کنم و از شما می خواهم که از خدا برایم طلب مغفرت بکنید." ⚪️💠⚪️💠⚪️💠⚪️💠⚪️ ✍پیامی دارم برای خانواده های شهدا که این را حتماً به آنها بگوئید که ای خانواده های محترم شما این را بدانید: اگر فرزندتان شهید شد ولی به جای آن به کربلای اباعبدالله الحسین می رسید و حرم آقا ابا عبدالله با خود آقا درد دل می کنید و من با یک حالت دیگر به شما بگویم من از سنگرهای جبهه، خاک پای شما عزیزان را می بوسم و افتخار می کنم و از شما می خواهم که از خدا برایم طلب مغفرت بکنید." بخشی از وصیت نامه بسیجی محبوب  و با غیرت شهر ری معاون شجاع اطلاعات عملیات لشگر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) ازشهدای مسجد رضوی شهید عزت الله اوضح شهادت:  اردیبهشت ماه ۱۳۶۷ عملیات بیت المقدس ۶ ارتفاعات شیخ محمد @defae_moghadas2
عملیات بیت المقدس - سال ۶۷ با رمز «یا اباعبدالله الحسین» در محور شلمچه - کانال‌ماهی بصورت گسترده به فرماندهی سپاه پاسداران آغاز شد... تشنگی ، گرما ، گلوی زخمی ، قطعی آب ، محاصره ، اسارت و شهادت .... بیت‌المقدس ۷ را باید « عملیات عطش » نامید! عملیاتـی كه در آن رزمنـدگان اسلام با لـب تشنه به فرمان امام‌ خمینی لبیك گفته و با ایستادگـی به دشمن‌زبون بعث اجازه ندادند مجدد به حریم كشور تجاوز كرده وحتی در این راه با كام سرخ و ذكر "یا حسین" به دیدار مولای خود شتافتند. درآن گرمای ۵۰ درجه ، برخی گردان‌ها در تله گیر افتادند. بسیاری از نیروهـا به خاطر نرسیدن آب به خط مقدم از تشنگی و گرمازدگی شهید شدند و عده‌ای‌ دیگر در نبرد شهید یا اسیر شدند. تصویر : لحظات آخر عملیات بیت‌المقدس ۷ تشنگان در قتلگاه شلمچه جاماندند .... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✨♥️✨ ✍ از پیامبر اڪرم (ص) زیاد وضو بگیر تا خداوند عمرت را طولانی کند اگر توانستی شب و روز با طهارت باشی این کار را بڪن زیرا اگر در حال طهـارت بمیری شهید خواهی بود. @defae_moghadas2
✍"اما در این لحظات آخر، عشق به لقای تو در دلم موج می زند و مرا امیدوار ساخته پس خدایا از تو درخواست می کن م اول پاک و بعد شهیدم کن.»" بخشی از وصیت نامه عارف گمنام شهیدحاج مجید رخ شهادت : ۱۳۶۶/۰۲/۲۶ عملیات بیت المقدس ۶ گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) گردان المهدی (عج) لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) @defae_moghadas2
🔹خاطره‌ای از حاجی بخشی، رزمنده پیر جبهه‌ها 🌴 ای ساربان آهسته رو...... به من ماموریت دادند که برای استفاده عملیات در مناطق کوهستانی تعدادی قاطر بخرم و من هم برای خرید این چهارپا به مناطق عشایری و روستایی رفتم در یکی از روستاها تعدادی قاطر انتخاب کردیم و قرار شد که نزد اهالی روستا بماند تا ما کامیون تهییه کنیم و اونها رو به جبهه انتقال دهیم. رفتیم و با کامیون برگشتیم و قاطرها رو سوار کامیون کردیم.یکی از اونها کم بود...سراغش رو گرفتیم و گفتند : صاحب قاطر برده لب رودخانه تا آبش بدهد...با ماشین رفتیم سمت رودخانه که از وسط ده رد میشد وبا منظره عجیبی مواجه شدیم..دیدم یک پارچه سبزی روی این حیوان انداخته وبا علاقه ای خاص دارد اون رو شستشو میدهد وبا این حیوان داره حرف میزنه...من به شوخی گفتم بابا چیکار میکنی... رهاش کن کار داریم..داری لوسش میکنی..اون روستایی با صفا در جواب ما گفت:حاجی این حیوان از این به بعد سعادتمند است ...او انتخاب شده ..اون مرکب مجاهدان راه خدا خواهد شد. اون ذوالجناح رزمندگان خواهد بود. حاجی بخشی میگفت : این مرد روستایی آنقدر گفت تا اشک ما رو درآورد... گردانی در لشگر سیدالشهداء(ع) داشتیم به نام گردان صابرین ، یا به قول رزمندگان لشگر، گردان قاطریزه...این گردان وظیفه اش از یک طرف رساندن آب و غذا و مهمات به رزمندگان در خط مقدم بود و از طرف دیگر انتقال مجروحین و شهدا به عقب جبهه بود....خدایی ماموریت سخت و طاقت فرسایی هم داشتند و شاید به خاطر صبوریشان به آنها گردان صابرین می گفتند...رزمندگان این گردان آدم های ورزیده ای بودند ... آنها پای پیاده در حالی که مقدار زیادی مهمات و آذوقه بار قاطرها بود چندین کیلومتر طی می کردند تا به خط مقدم برسند و در این مسیر خطرات زیادی را به جان می خریدند و از همه سخت تر وقتی بود که باری از مهمات رو با قاطر حمل می کردند و کافی بود با یک انفجار خودشون هم دود بشند.... و شاید سخت ترین لحظه برای رزمندگان این گردان وقتی بود که باید پیکر شهیدی رو به عقب می آوردند. (راوی : مرحوم حاج بخشی) ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ عکس فوق ☝️☝️☝️مربوط به عملیات بیت المقدس 6 است که در اواخر اردیبهشت ماه 67 در ارتفاعات شیخ محمد که مشرف به شهر ماووت بود انجام شد.و در تصویر پیکر دو رزمنده شهید لشگرده سیدالشهداء (ع) دیده میشود که روی مرکب بسته شده است ...شاید ساعت ها طول کشید که این ابدان مطهر تا پشت جبهه رسید...و این دو رزمنده که مرکب مسافران بهشت را هدایت می کنند چه حالی داشتند. ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ 🌴 ای ساربان آهسته رو کارام جانم می رود .....آن دل که با خود داشتم با دلستانم می رود...من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم می رود...و خوشا به حال این حیوان که مرکب بهشتیان شد. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @defae_moghadas2
۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۷ محمد این دو مسافر بهشتی علی اکبرهای گردان حضرت علی اکبر لشگر۱۰ سیدالشهداء(ع) هستند که در نیمه شب ۲۶ اردیبهشت روی در عملیات بیت المقدس ۶ به شهادت رسیدند و پیکر مطهرشون از منطقه درگیری به عقب منتقل میشود. از سمت راست که کلاه آهنی به سر داره و مرکب رو هدایت میکنه نفردوم و شهیدی که لباسش غرق خونه، و نفر پشت مرکب برادر فرجی که پیکر شهدا رو به پایین ارتفاع هدایت میکنه.. 🔷شاید ساعت ها طول کشید که این ابدان مطهر تا پشت جبهه رسید و این دو رزمنده که مرکب مسافران بهشت را هدایت میکنند چه حالی داشتند. اگر من بودم پشت سرشون یک شکم سیر گریه کرده بودم. و میخوندم.... ای ساربان آهسته رو کارام جانم میرود آن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود. و خوشا به حال این حیوان که مرکب بهشتیان شد. راوی :جعفر طهماسبی @defae_moghadas2
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عزیز خستگی ناپذیر 🌷شهید سید ابراهیم رئیسی تاریخ تولد: ۲۳ / ۹ / ۱۳۳۹ تاریخ شهادت: ۳۰ / ۲ / ۱۴۰۳ محل تولد: مشهد محل شهادت: ورزقان *🌷هشتمین رئیس جمهورمان بود که زاده‌ مشهد بود،در روز تولد امام هشتم شروع کرد،سه سال بعد شب تولد امام هشتم خبر رسید که اتفاقی برایش افتاده و روز تولد امام هشتم ساعت ۸ صبح اعلام کردند که دیگر بین ما نیست..🥀چه سری بود میان تو و ۸ ؟ ای خادم الرضا..🌱اغلب روزهای سال را روزه می‌گرفت؛مخصوصاً در دوران ریاست جمهوری. شام او دو سه لقمه بود و بعضاً بدون صرف شام می‌خوابید؛ برخی اوقات هم اصلا نمی‌خوابید.🥀بیشتر اوقات برای فلان مسئله و مشکل مردم تا سحر نمیخوابید و با افراد مرتبط صحبت میکرد.🌱نگفت گرمه،نگفت سرده،نگفت گرد و غباره برا خدمت به مردم هر جایی رفت.🌙ایشان حقوقی که میگرفت "که بخاطر این شدت کار حتی باید اضافه هم میگرفت" همون حقوق معمولیش رو نصف کرده بود.🌱نصفش رو گفته بود به من ندید برگردونید به خزانه بیت‌المال ما با همون نصف بستمونه"⚡️۳ سالی که تولیت بود توی آستان قدس هیچ حقوق نگرفت،صبحانه،ناهار،و شامش رو هم حساب کردن کاملا دقیق برگردوند پولش رو.🌱اونوقت بهش تهمت میزدن "امام رضا رو دیگه خرج خودتون نکنین، امام رضا رو دیگه جناهیش نکنین." اما امام رضا خوب خریدارش شد،🌙سه سالی که ایشان رئیس جمهور بود خیلی از مشکلات برطرف شد و به قول حضرت آقا اگر دولتش ادامه پیدا میکرد خیلی از مشکلات حل میشد.»🥀ایشان در سانحه سقوط بالگرد در راه خدمت به مردم به همراه همراهانش به شهادت رسید🌱و در حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد*🕊🕋 @defae_moghadas2