eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
او ناخدای کشتی انقلاب است ... @defae_moghadas2
سخت است برای آنکه مَرد باشد دستش بسته باشد ... به یاد اسیران دشت نینوا 📸 گروهی از اسرای ایرانی پس از عملیات عراق در البیضا عکاس : ژان پاولوفسکی بانک‌عکس‌دفاع‌مقدس @defae_moghadas2
14.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداح گردان علی اکبر(ع)بود قبل از یکی از عملیات ها،نیروهای گردان حضرت علی اکبر(ع) به دیدار آیت الله خامنه ای،رئیس جمهور وقت میروند موقع نماز وقتی حضرت آقا می خواهند نماز را شروع کنند، سید جمال که قرار بود مکبر نماز باشد، شال سبزش را می اندازد روی دوش آقا و می گوید این را گذاشتم تا تبرک بشود و بعدا می برم تا ان شا الله در جبهه به آرزویم برسم و شهید بشوم بین نماز، سید جمال مداحی سوزناکی می کند که مورد توجه حضرت آقا قرار می گیرد بعد از نماز،سید می رود شالش را بگیرد که آقا می فرمایند: شما ساداتی و اگر مشکلی ندارد این به عنوان تبرک پیش من بماند که سید جمال قبول می کند. تعریف می کنند بعدها که مجددا گردان خدمت حضرت آقا می رسد و کسی دیگر مداحی می کند. آقا جویای احوال سید جمال می شود که به ایشان می گویند که سید شهید شده است شهید سید جمال قریشی متولد روستای برغان از توابع کرج بود که در ۱۷ تیر ۶۵ و عملیات کربلای1 بشهادت رسید غیر از سیدجمال، سه برادرش و عمو و پسر عمویش هم بشهادت رسیده اند و این خاندان،6شهید به انقلاب تقدیم کرده است . 😭😭😭😭😭😭😭😭 @defae_moghadas2
آخرین باری که سید رو در حال خوندن دیدم با بچه های میرفتند تا بلند ترین رو فتح کنند. سید مقابل ستون گردان داشت این نوحه رو میخوند... ای حسین جان ما فدای تو.... روز وشب نالیم در عزای تو..... حسین جان حسین جان مرحله آخر عملیات کربلای یک بود و بایستی بلند ترین ارتفاع قلاویزان یعنی قله 223 که مشرف به و عراق بود فتح میشد تا منطقه تثبیت بشه. سحرگاه روز17 تیرماه 65 بود که گردان حضرت علی اکبر علیه السلام برای فتح قله 223 به دل دشمن زد و در این حمله از نزدیک ترین نقطه مرزبه حرم اربابش به آسمان پرکشید... و این گونه سید جمال قریشی مزد اخلاصش رو گرفت. 🌹 شهادت عملیات کربلای یک 🌹 رمز عملیات: یا ابالفضل العباس رزمنده و ذاکر گردان حضرت علی اکبر علیه السلام ومحل شهادت بلندی های قلاویزان نزدیک ترین نقطه مرز کشور جمهوری اسلامی به کربلا راوی: جعفرطهماسبی @defae_moghadas2
شهدای تخریبچی لشگر10 از سمت راست شهید علی اکبر غیاثی شهید پیام پوررازقی شهید محمد مرادی تیرماه ۶۵ @defae_moghadas2
شهادت 18 تیرماه 65 ✍️✍️✍️ راوی: یکی از بچه هایی که دیر اومد گردان و زود پرکشید بود مرحوم پدرش برای این حقیر تعریف میکرد. میگفت: قبل از اعزام به جبهه برای آموزش به پادگان امام حسن(ع) اعزام شدم. چند روزی از آموزش گذشته بود که به من خبر دادند که درب پادگان ملاقاتی دارم. با اشتیاق اومدم. در نظرم بود که حاج خانوم اومده به من سر بزنه. اما دیدم اکبر با یه پاکت میوه و کلی خرت و پرت اومده درب پادگان. خیلی خوشحال شدم. اکبرمن رو توی لباس نظامی دید اول خیلی خوشحال شد و بعد با یه حسرتی سر تا پای من رو نگاه میکرد. بعد از چاق سلامتی گفتم : بابا اینا چیه به خودت زحمت دادی تا اینجا آوردی... توجهم به پاکت میوه جلب شد. سووال کردم میوه چی آوردی؟؟ دستش رو داخل پاکت کرد و یه انار بزرگ بیرون آورد و داد دستم. با تعجب گفتم... بابا اناره گفت آره و خندید و ادامه داد: میگن انار خون رو صاف و شفاف میکنه. من هم انار خریدم تا خونی که در راه خدا میخواد به زمین بریزه صاف صاف باشه. تخریبچی شهید علی اکبر غیاثی درماموریت فتح بلندترین قله قلاویزان به عنوان تخریبچی به گردان قمربنی هاشم علیه السلام مامور شد ودر18 تیرماه 65 به معراج رفت از شهید حاج ناصر اربابیان شنیدم که بعد از اتمام عملیات چند روزی از علی اکبر خبری نبود تا اینکه پیکر مطهرش را در یکی از شیارهای منتهی به قله قلاویزان پیدا نمودند. پیکر مطهر شهید علی اکبر غیاثی بعد از تشییع در شهرری در قطعه 53 گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها جاودانه شد. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @defae_moghadas2
پدر شهیدی که جهیزیه دخترش را کامل کرد. جهیزیه ی فاطمه حاضر شده بود. یک عکس قاب گرفته از بابای شهیدش را هم آوردم. دادم دست فاطمه. گفتم: بیا مادر! اینو بگذار روی وسایلت. گروه فرهنگ جهان نیوز: جهیزیه فاطمه حاضر شده بود. یک عکس قاب گرفته از بابای شهیدش را هم آوردم. دادم دست فاطمه. گفتم: بیا مادر! اینو بگذار روی وسایلت. به شوخی ادامه دادم: بالاخره پدرت هم باید وسایلت رو ببینه که اگر چیزی کم و کسری داری برات بیاره. شب عبدالحسین را خواب دیدم. گویی از آسمان آمده بود؛ با ظاهری آراسته و چهره روشن و نورانی. یک پارچ خالی تو دستش بود. داد بهم. با خنده گفت: این رو هم بگذار روی جهیزیه فاطمه فردا رفتیم سراغ جهیزیه. دیدیم همه چیز خریده‌ایم، غیر از پارچ خاطره ای از «معصومه سبک خیز» همسر برگرفته از کتاب سالکان ملک اعظم ۲ @defae_moghadas2
پدر جلیل به دنبال پیکر پسر به جبهه آمد، پدر جلیل به دنبال پیکر پسر به جبهه آمد، اما خبری از پیکر فرزند نبود! 🌷یک‌روز به پسرش گفت: جلیل، تو تا زمانی که زنده بودی خیلی احترام پدرت را داشتی، چه شده که… همان شب در عالم خواب جلیل را دید که با احترام گفت: به معراج شهدای اهواز بروید. کانتینر دوم پیکر چهارم برای من است!! آدرس دقیق دقیق بود. ✅جلیل درست در همان محلی که به دوستانش گفته بود در دارالرحمه شیراز به خاک سپرده شد. 📚از دوستان نشر شهید هادی سوال کردیم: کدام شهید را زنده تر از بقیه می دانید؟ کدام شهید کرامات و اثر گذاری بیشتری در دنیا داشته اند‌؟ در جواب گفتند: آنچه که ما از کرامات در شیراز دیده و شنیده ایم بسیار زیاد و عجیب است. 📙کتاب خاطرات شهید جلیل ملک پور، به دست مقام معظم رهبری نیز رسید و سال ۱۳۹۴ خانواده شهید به دعوت دفتر رهبری به تهران آمدند. @defae_moghadas2
❣بعد از شهادت همسرم «شهید محمدعلی پلنگی کتولی» هر سال، فامیل دور هم جمع می شدیم و مراسمی می گرفتیم. در یکی از این سال ها که گوشت سهمیه بندی شده بود، و به سختی پیدا می شد، به هر دری که زدم، و هرجا که سفارش کردم، گوشت پیدا نکردم، به ذهنم رسید که عدس پلو بدون گوشت درست کنم، یا برای مدتی مراسم را عقب بیندازم. از طرفی هم از این که نمی توانستم مراسم ساده ای بگیرم، خیلی ناراحت بودم. شب با ناراحتی خوابیدم، همسرم را در خواب دیدم که آمد و گفت: «زهرا اصلاً نگران نباش، همه را دعوت کن و مراسمت را بگیر، فردا همه چیز درست می شود». صبح که شد اول وقت، یکی در زد. در را باز کردم، یک نفر غریبه بود. یک ران بزرگ گوشت به من داد و گفت: «این را بگیر و مراسمت را برگزار کن». من می خواستم قیمت گوشت بپرسم که او خداحافظی کرد و رفت.  @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا