حماسه جنوب،شهدا🚩
❣ سالگرد شهادت 🌹شهید محمد رضایی تاریخ شهادت: ۶۱/۵/۲ محل شهادت: شلمچه نام عملیات: رمضان @defae_mogha
❣همسر شهید میگفتن:
یک روز وقتی شهید برای نماز صبح بیدار شد، به من گفت: دیشب خواب دیدم شهید میشوم.
اول نماز صبح را خواند و بعد تعریف کرد، خواب دیدم یه عده خودشان را داخل یک کوره بزرگ آتش میاندازند. پرسیدم، چرا همچین کاری میکنید؟ گفتند امام خمینی فرمان داده. و من هم بدون اینکه معطل کنم خودم را درون کوره آتش انداختم و با تعجب دیدم وارد باغ زیبا و سر سبزی شدم.
پرسیدم چرا این طور شد؟ گفتند همان ورود به کوره و اطاعت از رهبر، جبهه و جنگ بود و تو با ورودت جبهه را گذراندی و وارد اینجا شدی.
@defae_moghadas2
❣
❣فرازهایی کوتاه از
وصیتنامه شهید حاجی زاده
#شهید_امیرعلی_حاجیزاده
@defae_moghadas2
❣
❣منزل ما در محله آزادگان بود، مهدی از همان کودکی به خاطر خوشروئی و رفتار خوبی که داشت در محل شناخته شده بود و همسایه ها همه او را دوست داشتند.
من از نظر سنی به مهدی نزدیک بودم و رابطه دوستانه خوبی بین ما بود و خیلی به ایشان وابسته بودم.
اوایل انقلاب، هنوز حجاب اجباری نشده بود و خیلی از دوستان من در مدرسه بدون حجاب حاضر می شدند و رفت امد می کردند، بعضا خانواده مذهبی هم نداشتند که اعتقاد به حجاب داشته باشند. گاهی دوستان هممحلی برای دیدن من یا درس خواندن به منزل ما می آمدند، اگر مهدی پشت در می رفت و در را باز می کرد و می دید دوست من بی حجاب است، با همان شیرین زبانی خودش می گفت شرمنده، بدون حجاب اجازه ورود ندارید و نمی توانید خواهرم را ببینید!
دوستانم آنقدر این شیرین زبانی و غیرت مهدی را دوست داشتند، نه تنها ناراحت نمی شدند، بلکه با میل و رضا حجاب سر می کردند تا وارد خانه ما شوند.
🌹🌷🌹
هدیه به شهید تشنه لب شهید مهدی نظیری صلوات- شهدای فارس
@defae_moghadas2
❣
❣پیادهروی اربعین
اَلسَّلاَمُ عَلَي أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ
دیدم بار و بندیلش را جمع کرده بود. کولهپشتی اربعینش را بسته و آماده رفتن برای پیادهروی بود.
بعضیها که خودشان تمایل به رفتن نداشتند و میخواستند او را هم منصرف کنند، به او میگفتند:
_ امسال اربعین توی تابستونه و هوای کربلا هم بسیار گرمه. اگه بری حسابی اذیت میشی. بیا و از خیر رفتن بگذر.
اما او در جوابشان گفت:
_ میدونین خداوند به کسانی که داغی تابستان را بهانه نرفتن به جهاد همراه پیامبر کردن چه گفت؟
خداوند فرمود: ای پیامبر به آنها بگو که آتش جهنم داغتر از گرمای تابستان است اگر بفهمید!!(آیه ۸۱ توبه)
اما آنها دستبردار نبودند و باز به او گفتند:
_ آنها برای جهاد واجب همراه پیامبر نرفتن. پیادهروی اربعین که مستحب است.
او در جوابشون گفت:
_ اگر این پیادهروی زمینهساز ظهور حضرت مهدی (عج) باشد چه؟
سکوتشان را که دید کولهپشتیاش را روی دوشش انداخت و به سمت شلمچه راه افتاد.
قدم در شلمچه که گذاشت مانند کسی که زنجیر به پایش بسته باشند توان حرکت ازش گرفته شد و ایستاد.
با خودش گفت خدایا این چه حالت است؟
انگاری صدایی در گوشش گفت:
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
ﻛﻔﺶﻫﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﻴﺎﻭﺭ ﻛﻪ ﻫﻢﺍﻛﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻘﺪﺳﻲ ﻫﺴﺘﻲ.
یادش به شب و روزهایی افتاد که در این وادی با دشمنان میجنگیده و وجب به وجبش خون دوستانش ریخته شده است.
خم شد و کفشهایش را از پای درآورد و به راه افتاد. روزهای حماسه را در ذهنش مجسم کرد.
یادش به انواع موانعی که دشمن سر راهشان قرار داده بود افتاد.
میادین مین گسترده، سیمهای خاردار جورواجور، کانالهای پر از مین و سیمخاردار و بشکههای فوگاز، خاکریزهای نونی و پنج ضلعی با تجهیزات مدرن درون آنها، تیربارهای چهارلول و دولولی که در هر دقیقه هزاران گلوله سرازیر دشت میکرد و بچهها بیپروا به جلو میرفتند.
یادش به بمبارانهای وحشیانه دشمن افتاد.
یاد بمباران شیمیایی که در گوشهای از این خاک بیش از ۷۰ رزمنده گردان فجر بهبهان را غرق تاول کرد و به شهادت رساند!!
یادش به بچههایی افتاد که مانند برگ خزان بر زمین میافتادند!!
غم یاران بر دلش سنگینی کرد. گوشهای نشست و سر در گریبان برد. اشک ریخت و با خودش زمزمه کرد:
یاد روزی که بسیجی میشدیم
شمع شبهای دوعیجی میشدیم
یاد روزی که در خمپارهها
جمع میکردیم پاره پارهها
هی گفت و اشک ریخت. کمی که آرام گرفت به راه افتاد. با خودش عهد کرد که هر قدمی که برمیدارد به نیت دوستان شهیدش باشد که آرزوی رفتن به کربلا بر دلشان ماند!!
قدم که میزد با خودش زمزمه میکرد:
سرزمین نینوا یادش بخیر
کربلای جبههها یادش بخیر
هر بسیجی اقتدا بر شمع کرد
پارههای جان خود را جمع کرد
زخم دیدیم و پی مرهم شدیم
ما به بزم عشق نامحرم شدیم
شما هم در پیادهروی خودتان شهدا را فراموش نکنید!!!
التماس دعا
✍حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
52.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌انتشار برای اولین بار در اربعین شهدا
🔸مداحی حاج منصور ارضی و حاج جواد حیدری در جوار پیکرهای مطهر شهیدان اقتدار حسین سلامی ،امیرعلی حاجی زاده و محمود باقری با حضور خانوادههای معظم شهیدان در معراج شهدای تهران
#شهدای_اقتدار
#شهید_راه_قدس
#آمریکای_جنایتکار
#رژیم_ملعون_صهیونیستی
🔹️ همراه شو با شهدا
@defae_moghadas2
❣
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
اَتَل مَتل یِه بَچه
چِه بَچهیِ زِرَنگی
نیمکت خالیِ «مُجتبی»
روایت متفاوت از کلاس سوم دبستان
کمیل و دانش آموز شهید آن که اسراییل
جان زیبایش را گرفت.
#رفیق_شهید
#شهید_نوجوان
#شهید_مجتبی_شریفی
@defae_moghadas2
❣
1.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌شهید مرزبان"علی بداق": مراقبیم تا کسی برای ایران دردسر نشود
🔸شهید علی بداق از شهدای روز گذشته در مرز بانه میگوید که ما وظیفه داریم از کشور مراقبت کنیم تا کسی برای آیندهٔ ایران مشکل ایجاد نکند.
#پاسگاه_مرزی
#حملهتروریستی
#شهید_علی_بداق
🔹️ همنوایی با شهدا عاقبت بخیری می آورد
@defae_moghadas2
❣
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣اینجا بهشته
صحبتهای«سردار شهید حاج غلامحسین غیب پرور»
#شهید_غلام_حسین_غیب_پرور
@defae_moghadas2
❣
❣«عاشق و معشوق»
گفتند: نرو؛
گفتم: میروم!
گفتند: به وجودت نیازمندیم!
گفتم: خدا بی نیاز است و بر طرف کنندهی نیازها!
گفتند: میتوانی درشهر نقطهی اثر باشی!
گفتم: « ان الله لایغیرو ما بقوم حتی یغیر ما به انفسهم!
گفتند: نرو!
گفتم: میروم!
گفتند: چرا؟
گفتم: ببین و گوش کن برادرم:
آنچه را که من دیدهام تو ندیدهای!
آن چه را که من یافتهام تو نیافتهای!
آنچه را که من لمس کردهام تو نکردهای!
آنچه را که در جان من ریختهاند تو از آن بیبهرهای!
برادرم! من ورای تاریخ را میبینم که چگونه معشوق عاشقان را بر میگزیند و چگونه عاشقان در معشوق فانی میشوند!
«دلنوشته شهید علیاصغر عابدنژاد در موقعی که بخاطر مسئولیتش مانع رفتن او به جبهه شدند.»
این شهید بزرگوار در عملیات خیبر به شهادت رسیدند.
@defae_moghadas2
❣