❣دنیا بداند که ما کودکان هم تا جان در بدن داریم پای آرمانهای شهیدان میایستیم.
جاده شهید صفوی، محل یادمان شهدای شیمیایی گردان فجر بهبهان
@defae_moghadas2
❣
❣در محضر نورانی شهدا باشیم
🌷 پاسدارشهید محمدعلی گنجی زاده
♦️ فرمانده دلاور تیپ ویژه شهدا*
🌷 تولد ۱۹ اسفند ۱۳۴۰ زواره استان اصفهان
🌷 شهادت ۳۰ شهریور ۱۳۶۱ سردشت
🌷 سن موقع شهادت ۲۱ سال
🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
✍ بخشهایی از #وصیتنامه این شهید عزیز
✅ به تمامی ملت خصوصاًمسئولین امرتذکر میدهم که همیشه درجهت اسلام وقرآن باشیدوسعی کنیددر کارهایتان نیت خود را خالص نموده وهرگزفراموش نکنیدکه تاخودرانسازیم وتغییرندهیم جامعهای ساخته نمیشود.
✅ از دوچیز همیشه بترسید یکی ازشیطان برونی که شامل همه وسوسهها و انحرافات فکری و عملی و فسادها میباشدودیگری شیطان درونی که ازهمه مخوفتراست وآن نفس اماره است که جامعه ای رابه تباهی میکشاندوانسان رادرعذاب میگذارد
🤲 شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید فاتحه با صلوات
@defae_moghadas2
❣
قسمت سوم
گردان عمار در عملیات خیبر - گروهان شهید باهنر
با بچه ها حرف می زدیم و از محل عملیات پرس و جو ، ولی همچنان محل عملیات نامعلوم بود .
تسلیحات گردان مهماتها را آورد و بنا به دستور ، گروهان به گروهان و دسته به دسته ، مهمات را تحویل گرفتند . فشنگ تیربار ، آر پی جی و خرج موشکها تحویل شد . خشابها پر ، جیب خشابها را دوباره وارسی ؛ عیب و ایرادها را برطرف کردیم . ظهر شد و نماز خواندیم. ناهار توزیع شد ، مثل گذشته برنج داخل مشمع بود . قاشق های روحی از جیبها بیرون آمد و با هم خوردیم . بازار حلالیت طلبی داغ شد . دل کندن از رفیق و همرزم سخت بود . خورشید آرام و پیوسته در حال خداحافظی از وسط آسمان بود . من و چند نفر از بچه ها همراه با فرمانده دسته آقا مجید یونسی که لباس فرم سپاه به تن داشت گرداگرد هم نشستیم و لوله اسلحه ها را پاک کردیم . معاون دسته ، که با بچه های تیم دو همراه بود آمد کنار ما ایستاد . همینکه با فرمانده دسته شروع کرد به صحبت ، صدای رگباری بلند شد . برادر یونسی ناله ای زد و افتاد روی زمین . چشمانش رو به سفیدی رفت . در آنی پنج شش گلوله از فاصله یکی دو متری بر بدن آقا مجید نشسته بود . بهت زده به معاون دسته نگاه کردیم ؛ رنک به رو نداشت . داد زدیم امدادگر ، امدادگر . امدادگر آمد بالای سر فرمانده دسته . از چند جای بدنش خونریزی داشت . لباس سبز سپاه با رنگ خون در هم آمیخت . برانکارد آوردند و جلوی چشمان نیروهای دسته اش او را بردند . گیج و منگ به معاون دسته نگاه می کردیم و او مات زده به اسلحه اش نگاه می کرد . چه اتفاقی افتاده ؟ لبهای معاون دسته به سفیدی می زد . جان در بدن نداشت . روحیه ما به آنی سقوط کرد . چه طور این اتفاق افتاد ؟ معاون دسته به لکنت افتاد . به سختی آب دهانش را قورت داد و گفت : فشنگها را در خشاب پر کردم و جا زدم . اما نفهمیدم چه جوری مسلح کردم . به خدا نفهمیدم چرا ضامن نبود . به جای ضامن روی رگبار بود . به خدا اصلا نمیدانستم اسلحه مسلح و روی رگباره . بی هوا دستم رفت رو ماشه . آقا ملا آمده بود کنار ما و دست معاون دسته رو کشید و برد . اعصاب همه به هم ریخت . انگار قسمت گروهان باهنر این بود که قبل از عملیات اولین شهید را تقدیم کند . یقین داشتیم فرمانده دسته شهید شده است . مگر می شود با فاصله یکی دو متری ، پنج ، شش گلوله به تن و بدن بخورد ، ولی زنده بماند ! می گفتیم شهادتش حتمی است . دلمان سوخت .
عصر شد ، دلها در شور و شوق ، رفتن نزدیک و ماندن در این دشت به آخر رسید.
پایان قسمت سوم
@defae_moghadas2
❣
✅ #روزی_که_تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام تشکیل شد
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
15 فروردین 1361
و 23 شهریور 1361
🔹سردار شهید محسن وزوایی
🔹و سردار شهید حاج علیرضا موحد دانش
به عنوان فرمانده تیپ سیدالشهداء(ع) منصوب شد
با عنایت به اسناد ، همزمان با عملیات الی بیت المقدس در فروردین ماه سال 1361 سردار شهید محسن وزوایی طی حکمی که به امضاء شهید حاج داوود کریمی رسیده به فرماندهی تیپ سیدالشهداء(ع) منصوب شد ولی به دلیل همزمانی عملیات بیت المقدس مراحل اجرایی تشکیل تیپ به بعد از عملیات موکول شد و #شهید_محسن_وزوایی در عملیات به شهادت رسید و بعد هم اعزام تیپ محمد رسول الله (ص) به سوریه پیش آمد و بعد هم اسارت حاج احمد متوسلیان اتفاق افتاد و بعد از برگشت رزمندگان تهرانی از سوریه عملیات رمضان در تیر و مرداد سال 1361 انجام شد و شرایط تشکیل تیپ سیدالشهداء(ع) فراهم نشد تا اینکه در 23 شهریور سال 1361 طی حکمی که به امضاء فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردار محسن رضایی رسید #شهید_حاج_علیرضا_موحد_دانش به عنوان دومین فرمانده تیپ سیدالشهداء(ع) منصوب شد . و اینگونه یگان دوم #استان_تهران در سال های دفاع مقدس پا به میدان حماسه گذاشت و تا امروز ادامه دارد.
@defae_moghadas2
❣
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمیاب ترین تصاویر از شهید برونسی!
@defae_moghadas2
❣
به بهانه هفته دفاع مقدس
1️⃣ قسمت اول
نسل امروز :
چه خبره هرسال یه هفته رو گذاشتین بنام هفته دفاع مقدس و هی مراسم میگیرین؟ آخه مگه جنگ هم مقدس میشه؟ جنگ که غیر از خرابی و خونریزی چیزی نداره. دیگه چه مقدسی آخه؟
رزمنده دیروز :
صبر کن تند نرو! ببینم چقدر در باره دفاع مقدس تحقیق کردی؟ میتونم بگم هیچ. اما بذار من چندتا از قداستاش رو بهت بگم شاید متوجه مقدس بودن دفاع ما شدی.
نسل امروز :
بفرما ببینم کجاش مقدس بوده؟
رزمنده دیروز :
بگو بدونم وقتی یه فرماندهای در زیر بمباران شیمیایی که گاز شیمیایی کل منطقه رو پوشانده، ماسک ضد شیمیایی خودش رو از روی صورتش برمیداره و روی صورت یه بسیجی که فرصت نکرده ماسکش رو بزنه قرار میده و حتی چفیه مرطوبی که بهجای ماسک استفاده میکرده رو به بسیجی دیگه میده و خودش در اثر استنشاق گاز شیمیایی به شهادت میرسه، کارش رو نمیشه کار مقدسی خواند؟
نسل امروز :
راستش این فداکاری عین قداسته. باید خاک تربت این فرمانده رو سرمه چشمان کرد. میشه اسم این فرمانده را به ما هم بگین تا بشناسیم؟
رزمنده دیروز :
بله حتماً، این فرمانده شهید داوود دانایی جانشین گردان فجر بهبهان در عملیات کربلای پنج بود که در اثر بمباران شیمیایی به شهادت رسید.
بگذار از کار یه بسیجی سیزده ساله بهت بگم ببینم نظرت راجع به قداست کارش چیه؟
نسل امروز :
بگو گوش میکنم.
رزمنده دیروز :
یه نوجوان سیزده ساله از شهر خودش به تنهایی فرسنگها راه رو طی میکنه. خودش رو به رییس جهمور وقت که آن موقع امام خامنهای بوده میرسونه تا از فرمانده سپاه شهرش بخاطر اعزام نکردنش به جبهه شکایت کنه و مجوز اعزامش رو از او بگیره. بالاخره هم موفق میشه و مجوزش رو میگیره. بگو ببینم این کارش چقدر با ارزشه و در باره این نوجوان چی فکر میکنی؟
نسل امروز :
باید برای کار مقدسی که این نوجوان انجام داده تندیسش رو درست کرد و به عنوان اسطوره غیرت و مردانگی در میدان شهر نصب کرد تا نسلها از او درس غیرت بگیرند. راستی اسم این نوجوان چی بود و سرنوشتش چی شد؟
رزمنده دیروز :
این نوجوان شهید مرحمت بالازاده از شهر اردبیل بود که خودش رو به دفتر رییس جمهور میرسونه و با گریه و اشک به حضرت آقا میگه: آقاجان به مداحان و روحانیون بگویید دیگه روضه حضرت قاسم نخونند. حضرت آقا میپرسه چرا پسرم؟ میگه چون حضرت قاسم سیزده سالش بود که امام حسین بهش اجازه داده بره میدون جنگ. اما فرمانده سپاه اردبیل من رو اعزام نمیکنه. میگه سیزده سالهها رو اعزام نمیکنیم. پس اگه اینطوریه بگویید روضه حضرت قاسم رو نخونند. و بالاخره مجوز اعزامش رو از دست حضرت آقا میگیره. برمیگرده شهرش و به جبهه اعزام میشه. بعداز سه سال حضور در جبهه در ۲۱ اسفند سال ۶۳ در عملیات بدر به شهادت میرسه.
ببینم کافیه یا چند مورد دیگه برات بگم؟
نسل امروز :
بازم بگو تا بهتر متوجه بشم.
رزمنده دیروز :
باشه پس گوش کن تا یکی دو مورد دیگه رو بهت بگم.
✍حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
به بهانه هفته دفاه مقدس
2️⃣ قسمت دوم
رزمنده دیروز :
بذار از یه فرمانده دیگه برات بگم. فرماندهای که وقتی شب عملیات متوجه میشه که در دل میدون مین گیر افتاده و نه راه پس داره و نه راه پیش، سر بر سجده میذاره و به بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا متوسل میشه. آن دُردانه هستی هم به توسل آن فرمانده جواب میده و گردانش را از میدون مین عبور میده. به قلب دشمن میزنه و بر دشمن مسلط میشه. بگو ببینم اگه این جنگ مقدس نیست پس اسم کار این فرمانده رو چی میشه گذاشت؟
نسل امروز :
راستش نمیدونم چی بگم. حتماً جبههای که آن فرمانده توش میجنگیده جبهه حق و الهی بوده که حضرت زهرا بهش کمک می کنه و راه و چاه رو بهش نشون میده. این جبهه قطعاً مقدس بوده. میشه اسم این فرمانده رو هم بهم بگی؟ چون ایمان این فرمانده میتونه الگوی خوبی برای نسل امروز ما باشه.
رزمنده دیروز :
این فرمانده شهید عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ 18 جوادالائمه بوده که در آن موقع فرمانده یکی از گردانهای همین تیپ بوده. اگه میخوای جریان کامل چگونگی عنایت حضرت زهرا در آن شب به این فرمانده رو بدونی کافیه بری تو اینترت و همین موضوع را جستجو کنی تا کم و کیفش رو کامل بدونی.
حالا که کار به اینجا رسید بگذار از یه بسیجی نوجوان 16 ساله دیگه بهت بگم تا متوجه بشی قداست دفاع ما از کجا آب میخوره.
نسل امروز :
خیلی خوبه شنیدن قصه این نوجوانها برای ما هم خیلی مفیده.
رزمنده دیروز :
این نوجوان چون هم سنش کم بوده و هم جثه کوچکی داشته با اعزامش موافقت نمیکنند. هرچی تلاش میکنه کاری از پیش نمیبره. تا اینکه در یکی از روزهایی که اعزام بوده باز میاد و التماس میکنه. اما باز اعزامش نمیکنن. او هم خودش رو از یکی از پنجرههای اتوبوس آویزون میکنه و چندین کیلومتر به همین حالت ادامه میده. تا اینکه مسئول اعزام متوجه او میشه. سریع اتوبوس رو نگه میداره. در حالی که تمام کف دستش خونابه جمع شده بود. وقتی مسئول اعزام حال او رو میبینه تحت تاثیر قرار میگیره و با اعزامش موافقت میکنه. این نوجوان بعداز آن بارها به جبهه میره تا اینکه در عملیات کربلای پنج در اثر بمباران شیمیایی بشدت مجروح میشه. در طول هفده سال دوران جانبازی بیش از صدبار مورد عمل جراحی برای باز شدن نای تنفسی خودش قرار میگیره تا بتونه یه کم نفس بکشه. بالاخره به خاطر اثرات شیمیایی به شهادت میرسه. مطمئنم حتماً اسم این شهید رو هم نشنیدی.
نسل امروز :
نه نشنیدم لطفاً این شهید رو هم معرفی کنید.
رزمنده دیروز :
این شهید سیدجلال سعادت از نیروهای گردان فجر بهبهان بود که در جاده شهید صفوی شلمچه در کربلای پنج مورد بمباران شیمیایی قرار گرفت و بیش از هفتاد نفر از نیروهایش به شهادت رسیدند.
فکر کنم همین قدر برای دلیل مقدس بودن دفاع ما کافی باشه. هرچند که هزاران مورد دیگه رو میشه مثال زد.
نسل امروز :
آره متوجه شدم و باید بگم که تا ابد این دفاع مقدس را گرامی خواهیم داشت.
✍حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
33.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلمی پیدا شده از آرشیو ارتش آمریکا
از مراحل تحویل جنگنده های تامکت اف 14 آمریکایی به نیروی هوایی ایران در زمان شاه
در این فیلم تاریخی، عملیات وسیع لجستیک انتقال تجهیزات، ساخت پایگاه خاتمی اصفهان (که در دوران جنگ تحمیلی به پایگاه هشتم شکاری شهید بابایی تغییر نام یافت) و نیز تجهیز پایگاه یکم شکاری مهرآباد، ساخت و آماده سازی شهرک های مسکونی برای اسکان خانواده های کارمندان گرومن (مستشاران نظامی آمریکا) و آموزش پرسنل نیروی هوایی ایران نشان داده شده است.
@defae_moghadas2
❣
به نام الله پاسدار خون شهیدان
ای روزهای بی بدیل
ای شبهای سخت دفاع مقدس
در حسرت از دست دادن آن ایام دل ها کباب است و چشمان بارانی
چه سنگرهای قشنگی داشتیم
سنگر دعا و نیایش و مناجات
در آن دوران ، هر چه خادم تر ، پیش خدا محبوب تر
ای روزها و شبهای قدر دفاع مقدس
داغ حسرت بر دل داریم
که قدر تو را ندانستیم
هنوز بوی عطر مناجاتهای شیر بچه های آن پیرِ میکده عشق خمینی کبیر در جای جای دوکوهه ، کارون ، کرخه و کوزران ، قلاجه به مشام میرسد .
ای رود خروشانِ اروند یادت می آید که چگونه غواص های بگذشته از جان دلِ تو را شکافتند و بر خط دشمن هجوم بردند ؟
ای شلمچه ؛ ای میعادگاه عاشقان ، یادت هست که چگونه شیران روز و عابدان شب ، در روز و شبهای قدر کربلای پنج دژ قفل شده خط مقدم دشمن را شکستند .
دستها و سرها بلکه جانها را تقدیم حضرت معشوق کردند تا ایرانِ ما ایرانِ اسلامی بماند .
ای دفاع مقدس
تو همیشه در تاریخ ایران جاودان خواهی بود .
و هم اکنون ما بازمانده های پر و بال شکسته دفاع مقدس بر گذشته خود مفتخریم.
در آن دوران با تمام جانِ خود لبیک گویان رقص خون کردیم و به عرش رفتیم .
امیدوار به نگاه پر رضایتِ ارباب بی کفنیم. لبخند منجی عالم ، مهدی موعود روزیتان گردد ای پیشکسوتان جنگ و شهادت .
بهشت گوارای وجودتان باد ان شاءالله.
🌸🌺🌸🌺🌸🌹🌷🌷🌹🌹
@defae_moghadas2
❣