🍃🌸
کتاب📗📕📒
#اسماعیل_مادرم_شد
خاطرات شنیدنی و زندگی سرشار از عشق و تلاش #خانم_عصمت_احمدیان است.
کودکی ها و عاشقانه ها ، سختی های دوران جنگ ،جانبازی #دختر ، مجروحیت و شهادت و مفقودی #اسماعیل ، بازگشت پیکر بی سر #ابراهیم و ده ها خاطره دیگر همه و همه ،گوشه ای از زندگی این بانوی والامقام و شیرزن ایرانی است.
@defae_moghadas2
🍃🌸
#تورقی_بر_کتاب📕📗📒
دست مرا بوسید و گفت:مامان جان!از این به بعد بیا با هم بریم خونه ی آقا معلم!
دلم را زیر و رو کرده بود.پذیرفتم که از فردا با هم به خانه معلم او برویم .
از آن روز،
#اسماعیل_شد_مادر_من!...
نه من مادر اسماعیل
چون تنها خیرخواه هر اولادی،پدر و مادر او هستند، به خصوص مادر.
اما در مورد من ،اسماعیل بود که مرا دعوت به خیر کرد و مرا به راه خدا آورد.
اسماعیلم را خود خدا هدایت کرد؛ او هم مرا بسوی خدا و اسلام دعوت نمود و مرا وارد صحنه اسلام و انقلاب کرد.
@defae_moghadas2
❣
🔻 «خواب صادقانه»
شهیدعلی حمیدیان مقدم
اهل ملاثانی
در مرحله اول عملیات کربلای 5 در شلمچه بودیم و آن شب یگان ما عملیات سختی انجام داده بود. آتش دشمن فوق العاده سنگین بود به طوریکه کارشناسان جنگ هم این آتش را بی سابقه توصیف کرده بودند.💥🔥💥🔥⚡️ به نظر می رسید وجب به وجب منطقه زیر آتش ادوات سنگین دشمن قرار گرفته بود.
نزدیک ظهر بچه ها عادت داشتند خواب مستحبی قیلوله بروند. بنده با شهید علی حمیدیان مقدم در سنگری که در خاکریز کنده بودیم با خستگی شب عملیات و لباس های خونی و صورت های مملو از دود خمپارها که جای دیدن داشت نشسته بودیم. در همین حین علی گفت "غلام! تا من استراحتی کنم، حواست به اوضاع باشد".
استراحت علی حدود بیست دقیقه طول کشید و بعد از این که ازخواب بیدار شد دیدم با چهره ای بشاش و شاداب گفت، "غلام خوابی دیدم". گفتم خیر باشد؟ چه خوابی دیدی؟ گفت:"خواب دیدم دیگر در این دنیا نیستم و دوستان شهیدم در آن دنیا صدایم می کنند و دست به سویم دراز کرده و مرا دعوت کرده اند".
بسیارخوشحال بود و در حال معنوی خوبی بسر می برد. می گفت من دیگر در این دنیا نمی مانم و شهید می شوم .
با گفتن خوابش، سریعاً در همانجا تیمم کرد و نماز ظهر را همچون یاران سیدالشهدا و ارباب شهدا در معرکه جنگ و در همان سنگر بجا آورد. برای کاری در حد چند دقیقه از سنگر خارج شدم و بلافاصله برگشتم که با پیکر مطهر "شهید علی حمیدیان مقدم"❣مواجه شدم.
....و چقدر زود، خوابش تعبیر شد و به دوستان شهیدش پیوست و آسمانی شد و ما زمین گیر دنیا شدیم.
راوی غلامرضا محمودی
کانال حماسه جنوب، شهدا
@defae_moghadas2
🍂
🍂
🔻 بوسه پیشانی
خيلی آقا بود. تا می شنيد رزمنده ای شهيد شده ، می رفت و پیشانی اش را
می بوسيد .تااينکه خبر دادن توی يک عمليات به شهادت رسيده . ❣به اتفاق چند
تا از بچه ها رفتيم و به تلافی اون بوسه هايی 👌 که بر پیشانی شهدا زده بود ،
پيشانيش رو بوسه باران کنيم.
رسيديم بالای سرش. پارچه رو کنار زديم. اما ديديم سر نداره...!!😔
کانال حماسه جنوب، شهدا
@defae_moghadas2
❣
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #شهید_احمد_رجب_خیشگر🕊🌹 #شهادت:سوم_مهر_ماه_سال_۱۳۵۹ از اولین شهدای دفاع مقدس با آغاز تهاجم همه ج
🍃🌸
این جوان فرشته خو و الهی ، در منطقه ی سوسنگرد بر اثر انفجار گلوله مستقیم توپخانه ی مزدوران بعثی مزد امدادها و زحمات خود را که همانا #شهادت بود دریافت کرد.
تانک سوخته شهید احمد به همراه پیکر پاک و مطهرش را مزدوران بعثی به بغداد بردند و شهر به شهر گرداندند و هله هله کنان همانند مولایش حسین (ع) مظلومانه و غریبانه و گمنام سر به نیست کردند. تاکنون هیچ کس از مزار و سرنوشت این رزمنده دلاور و جوان رعنا پیکر، با غیرت اطلاعی ندارد.
#شهید_احمد_رجب_خیشگر
#شهادت:سوم_مهر_ماه_سال_۱۳۵۹
@defae_moghadas2