eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #شهید_احمد_رجب_خیشگر🕊🌹 #شهادت:سوم_مهر_ماه_سال_۱۳۵۹ از اولین شهدای دفاع مقدس با آغاز تهاجم همه ج
🍃🌸 این جوان فرشته خو و الهی ، در منطقه ی سوسنگرد بر اثر انفجار گلوله مستقیم توپخانه ی مزدوران بعثی مزد امدادها و زحمات خود را که همانا بود دریافت کرد. تانک سوخته شهید احمد به همراه پیکر پاک و مطهرش را مزدوران بعثی به بغداد بردند و شهر به شهر گرداندند و هله هله کنان همانند مولایش حسین (ع) مظلومانه و غریبانه و گمنام سر به نیست کردند. تاکنون هیچ کس از مزار و سرنوشت این رزمنده دلاور و جوان رعنا پیکر، با غیرت اطلاعی ندارد. :سوم_مهر_ماه_سال_۱۳۵۹ @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔻 من با تو هستم 2⃣1⃣ خاطرات سردار سید جمشید صفویان آن شب آنقدر بحث بچه ادامه پیدا کرد که خوابم گرفت ولی کار به اینجا هم ختم نشد و از فردای آن روز شروع کرد به مطالعه و تحقیق که چه چیزهایی برای زن باردار مفید است و چه نکاتی را باید رعایت کنیم. مرتب برایم دستورالعمل جدید می آورد؛ مثلا می گفت که باید سیب بخوری. پیامبر(ص) فرموده خوردن سیب بچه را صبور و زیبا می کند و با اینکه می گفت اگر حنا بزنی بچه خوش خلق می شود. این حنا زدن هم برای ما داستانی شده بود. مرتب حنا می خرید و یک روز در میان یا دو، سه روزی یک بار می گفت حنابزن. بهش گفتم: «بابا این چه وضعیه؟! تا کی باید این کار رو انجام بدم... دیگه بسه!" گفت:" نه حناهم بچه رو زیبا می کنه، هم خوش خلق؛ ولی حالا که اعتراض داری از این به بعد هر دو با هم می زنیم.» بار بعد که حنا را آورد، گفتم: «خب حالا دیگه نوبت شماست. باورم نمیشد که واقعا حنا بزند ولی نشست جلویم و گفت بزن. من هم تمام سر و ریشش را حنا زدم. بعد از آن بارها می نشست و همراه من حنا می زد. یک شب که سرش را حنا زدم یکی از دوستانش آمد دم در. سید جمشید تاشنيد هول شد و گفت: «اه.. اه.. حالا چی کار کنم؟!» یک پلاستیک کشیدم روی سرش و چفیه اش را گذاشت روی آن. رفت پشت در و از لای در، سرش را بیرون برد و به دوستش گفت: «بیا بیا داخل دوستش با تعجب پرسید: «چی شده سید؟! سید بهش گفت: «حالا بیا تو !" دوستش آمد داخل خانه. همین که چشمش به پلاستیک و آثار حنای روی سر و صورت سید افتاد دوتایی باهم زدند زیر خنده. این اولین بار بود که حنا زدنش لو می رفت. مادرش هم متوجه شد که او چندمین بار است که حنا می زند. با گلایه به او گفت:" من این همه آرزو داشتم شب حنابندانت رو ببینم ولی هر چه اصرار کردم قبول نکردی.... حالا چی شده که هر بار شیرجه می ری تو حنا؟!" سید جمشید نشست و مفصل با مادرش صحبت کرد و برایش توضیح داد و گفت: «مراسم حنابندان، رسم جالبیه و نوعی شادمانی است، من هم حرفی نداشتم که انجام بدم حتی دوست هم داشتم ولی راستش از نگاه مادران شهدا ترسیدم؛ از اینکه ما رو ببینن و به یاد بچه هاشون بیفتن و دلشون بشکنه یا غصه بخورن.»... همراه باشید با قسمت بعد 👋 @defae_moghadas
🍃🌸 #مروّت_در_اوج_قدرت💪 از نمونه های بزرگواری #رزمندگان در #دفاع_مقدس، خودداری از بمباران و گلوله باران مناطق #مسکونی عراق بود. خلبانان و نیروهای توپ خانه می توانستند مناطق مسکونی را به عنوان #مقابله_به_مثل ناامن سازند و دشمن را با مشکلی جدی رو به رو کنند، ولی پای بندی آنان به #ارزش_های_اخلاقی، سبب می شد در طول هشت سال دفاع مقدس هیچ گاه از این حربه استفاده نکنند. @defae_moghadas2
🍃🌸 یڪ مین منفجر شد زیر پایش ڪمے دست و پایش را گم ڪرد حالا بعد از ۳۰ سال دست و پایش را پیدا ڪردند ... امروز مادرش استخوان ها را ڪہ بغل گرفت ڪمے دست و پایش را گم ڪرد ... #شهید_گمنام #یادشهدا_باصلوات @defae_moghadas2
به لحظه های بودن سلام میکنم به سینه ام دلیـ❤️ هست به نام میکنم تمام میشود این فاصله ها بی گمان😊 به لحظه های بودن سلام میکنم✋ 🌷  🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ⭕️شهید رحمت اله حمیدیان 🔺بچه رشت بود و آمده بود تا همراه ما باشد و در جبهه خدمتی بکند. محل اقامتش بسیج اهواز و در منطقه باغ معین بود. 🔺 به ما گفتند حالا که به خط میروید، رحمت الله را هم همراه خودتان ببرید. ما این کار را انجام دادیم و او را همراه خودمان بردیم. 🔺لهجه و صداقت او روز به روز بیشتر به دل می نشست و او را دوست داشتنی تر می کرد . 🔺روزی رحمت الله حمیدیان را سرپرست نگهبانی گذاشتيم. تقریباً سر شب بود، ساعت حدوداً 12 که رحمت الله تماس گرفت و گفت آقا عراقی ها دارند می آیند، من دارم آن ها را مشاهده می کنم. 🔺مرتب به رحمت الله می گفتیم چیزی نیست اشتباه می کنی. دیدیم کوتاه نمی آید و مرتب تماس می گیرد و می گوید که عراقی ها دارند می آیند. 🔺 من و نادر بلند شدیم و رفتیم به موقعیت رحمت الله، به او که رسیدیم سؤال کردیم که عراقی ها کجا هستند؟ گفت: آنجا، دارند سینه خیز می آیند. ما هرچه نگاه کردیم چیزی مشاهده نکردیم. خوب نگاه کردیم ؛ در منطقه شوش درختچه های کوتاهی بود و مقداری پلاستیک و کاغذ روی این درختچه ها گیر کرده بود و در هنگام تکان خوردن این گونه به نظر می رسید که یک نفر سینه خیز می آید. 🔺متوجه قضیه شده بودیم ، رفتیم و پلاستیک ها را از روی درختچه ها جدا کردیم و پیش رحمت الله آوردیم و به او گفتیم : بگیر این هم عراقی ها. 🔺رحمت الله در ادامه جنگ آنقدر بزرگ شده بود که در کربلای 4 در کسوت فرمانده دسته مفقود گردید و "زهرایی"(س) شد. روحش شاد ♦️علیرضا معینیان کانال حماسه جنوب- شهدا @defae_moghadas2 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸 #امام_خامنه_ای❤️ روزهاى آخر شهريور و اول مهر ماه همه ساله يادآور يكى از تجربه‌هاى بزرگ و بسيار پرارزش تاريخ ملت ماست. من به جاى اين ‌كه سالگرد آخر شهريور را سالگرد جنگ به حساب بياورم، مايلم آن را سالگرد مقاومت دليرانه‌ى مردممان كه از روى كمال آگاهى و #ايمان و #شهامت انجام گرفته بنامم. @defae_moghadas2
🍃🌸 همه باید بمیرند و این حق همه است ولی چه مردنی و مرگی بالاتر از مرگ با عزت . مرگ با خون ،مرگ با شهادتی که در مسیر خدا باشد و هدف ،رسیدن به کمال و انجام تکلیف و گفتن جمله (الهی ،الهی رضا به رضائک و تسلیما لامرک)باشد #شهید_حسن_آیرمی🕊🌹 تولد: ۱۳۴۲ شهادت: ۱۳۶۵/۳/۲۰ عملیات: والفجر ۸ جبهه فاو @defae_moghadas2
تا #شهید است رفیقِ دل من ، میل همراه شدن بادگران نیست مرا ... " #پلاڪش"را برای ما جا گذاشت، تا روزی بدانیم، از جنس ما بود. "هویتش" خاکے بود اما دلش را به "آسمان"زد راز عجیبے است " #گمنامـے" @defae_moghadas2
🍃🌸🕊 « »، اولین کلمه پس از 15 روز بیهوشی از رزمندگان شهرستان هزار شهید اندیمشک تولد: 1/7//1346 شهادت: 21/9/1360- عملیات: طریق القدس 15 روز بود که بیهوش افتاده