eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🔅شهید گازرپور بسیار متواضع و خوش اخلاق بود به طوری که هر کسی با یکی دو برخورد جذب اخلاق وی میشد. 🔅یک روز با هم رفته بودیم نماز جمعه که وقت نماز از پشت بلندگو از ایشان برای گفتن اذان دعوت کردند. بسيار خوشحال شد ؛ سریع رفت و اذان گفت. 🔆راوي: حاج فريد خميسي حماسه جنوب-شهدا @defae_moghadas2 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🔅در هر ماموريت بيشتر با خصوصیتهای خوب اخلاقی وی آشنا میشدم و بعد که ارتباطمان صمیمی تر شد و به مسجد محله رفتیم (مسجد امام رضا(ع ) لین ۲ آسیاباد اهواز) دیدم از امام جماعت تا بچه های بسیج عاشق وی هستند 🔅شهيد گازر پور در جبهه هم همینطور بود و با ایثار و از خود گذشتگی و آرامش خاصی که در چهره داشت خاطرات خوبی از خودش به جا گذاشت. 🔆راوي: حاج فريد خميسي حماسه جنوب -شهدا @defae_moghadas2 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🔅صداي دلپذيري داشت ، انقدر زيبا مصيبت خواني و مداحي مي كرد كه انسان باورش نمي شد او يك نوجوان هفده ساله است . يك روز هنگام اذان در نماز جمعه آنقدر صدايش برايم دلپذير بود كه خود به خود گريه ام گرفت. 🔅هميشه يك دفترچه همراهش بود و مصيبتهايي را كه مي خواند درآن یادداشت می نمود. وقتی مصیبت درمورد شهدای کربلا می خواند آنقدر زیبا می خواند که دوست داشتم ساعت ها درکنار اوباشم . 🔆راوي: محمد سلامات @defae_moghadas2 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🔅از آن جائی که من یک روحانی بودم وبرای مردم مصیبت می خواندم ، نمی توانستم به زیبائی او مصیبت بخوانم. در جبهه از فرمانده اش خواستم که به اواجازه دهد هر روز به بنده مصیبت خوانی یاد بدهد ، فرمانده اش موافقت نمود. 🔅 به ایشان گفتم شما خیلی حزین مصیبت خوانی می کنید به من هم یاد می دهید. او گفت : فکرنکنم آن طور که شما آن را حزین می خوانید، بخوانم؛ حرف اورا قطع کردم وگفتم: جواب من یعنی این بود ، او موافقت کرد به یک شرط که او نزد من بیاید . او می گفت : شما بزرگتر ازمن هستید واین از ادب دور است که بزرگتر نزد کوچکتر برود . تواضع واخلاقش بی نظیر بود. 🔆 راوی: محمدسلامات حماسه جنوب-شهدا @defae_moghadas2 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🔅ماموریت سختی در جزيره مجنون داشتيم، آنهم در تیر ماه که درجه حرارت ۵۲ درجه و رطوبت بالای ۱۰۰ درصد بود ،در ان هوا حتي نفس کشیدن سخت بود. 🔅علی با شور خاصی در آن سختی کارهایش را به خوبی انجام میداد . ایشان با روحیه قرآنی و شوخ طبعی باعث شده بود گرما و سختی جزيره مجنون قابل تحمل شود. 🔅 ظهر ها برای فرار از گرما چند ساعت در آب میماندیم و شبها با وجود پشه و خرمگس کسی خواب نداشت و علی در این سختیها با وجود سن كم (۱۵ سال) هیچوقت اعتراضی نکرد و به خوبی خدمت میکرد. 🔆راوي: حاج فريد خميسي حماسه جنوب- شهدا @defae_moghadas2 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🔅در جبهه فاو فاصله ما با دشمن کمتر از ۲۰۰ متر بود و باید هر شب تعدادی از بچه های شجاع و آماده میرفتند به فاصله ۵۰ یا ۱۰۰ متری دشمن کمین میکردند . علی گازرپور با اصرار زیاد همیشه یکی از ان رزمندها بود. 🔅یک شب رفتم کمین برای سرکشی که بعد از گذشتن از یک مانع، ناگهان با علی روبرو شدم و برق صورتش در ان تاریکی خاطره ای است که هیچوقت فراموش نمیکنم. 🔆راوي: حاج فريد خميسي حماسه جنوب- شهدا @defae_moghadas2 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺