eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 بس ڪه آن لبخند، سحردل فریبی ساخته است آدمی مثل من ، ازدنیابه سیبی ساخته اسٺ خاڪیان بالاترازافلاڪیان می ایستند عشق ازانسان ، چه موجودغریبی ساخته است #سلام_صبحتون_شهدایی✋ @defae_moghadas2
🍃🌸 #خاطرات_طنز_جبهه #دشمن اولین عملیاتی بود که شرکت می کردم. بس که گفته بودند ممکن است موقع حرکت به سوی مواضع دشمن، در دل شب عراقی ها بپرند تو ستون و سرتان را با سیم مخصوص از جا بکنند، دچار وهم و ترس شده بودم. ساکت و بی صدا در یک ستون طولانی که مثل مار در دشتی صاف می خزید، جلو می رفتیم. جایی نشستیم. یک موقع دیدم که یک نفر کنار دستم نشسته و نفس نفس میزند. کم مانده بود از ترس سکته کنم. فهمیدم که همان عراقی سر پران است. تا دست طرف ، رفت بالا، معطل نکردم. با قنداق سلاحم محکم کوبیدم تو پهلویش و فرار را بر قرار ترجیح دادم. و لحظاتی بعد عملیات شروع شد. روز بعد در خط بودیم که فرمانده گروهانمان گفت: "دیشب اتفاق عجیبی افتاده، معلوم نیست که کدام شیر پاک خورده ای به پهلوی فرمانده کوبیده که همان اول بسم الله دنده هایش خرد و روانه عقب شده." از ترس صدایش را در نیاوردم که آن شیر پاک خورده من بوده ام!😜 @defae_moghadas2
🍃🌸 هنوز در نگهم ، شوق دیدنت باقی است هنوز حسرت از ره رسیدنت باقی است گل امیدی و در دستهای خسته ی عشق همیشه زخم تمنای چیدنت باقی است نام و نام خانوادگی : #سید_محمد_رضا_حسن_زاده🕊🌹 متولد : 1340 شهادت : هشتم آذر 1360 محل شهادت : بستان عملیات : طریق القدس @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 هنوز در نگهم ، شوق دیدنت باقی است هنوز حسرت از ره رسیدنت باقی است گل امیدی و در دستهای خسته ی ع
🍃🌸 🕊🌹 زهد و تقوای او زبانزد دوستان و فامیل بود، همیشه با خوش‌رویی و محبتی که نسبت به افراد داشت همه را به خود جلب می‌نمود و در گفتار و کردار رعایت مسائل اخلاقی را می‌نمود. به خواندن قرآن علاقه زیادی داشت، شاید بعضی روزها 3 یا 4 ساعت بیشتر استراحت و خواب نداشت. بسیار مؤدب و سر به زیر بود وبه پدر ومادر وبزرگان احترام میگذاشت کارهایش خالصا و مخلص برای خدا بود. اهل درس ومشق بود ووقتش را بیهوده تلف نمیکرد. 🌹یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🌹 @defae_moghadas2
🍃🌸 هشتم آذر ماه ،سالروز آزاد سازی بستان و شهدای عملیات طریق القدس گرامی باد. @defae_moghadas2
🍃🌸🕊🍃🌸🕊🍃🌸 🌸 🕊 سلام علیکم در سی و هفتمین سالروز شهادت شهدای عملیات (آزاد سازی بستان)مراسم دعای ندبه برگزار می گردد 🔹سخنران:آیت الله حسن زاده 🔹مداح:حاج حسن صفری 🔹زمان:جمعه ۹ آذر ماه ۱۳۹۷ ساعت ۶:۴۵ بامداد 🔹مکان:خیابان شهید علم الهدی (سعدی) بین نادری و کافی، هیأت قائمیه @defae_moghadas2 🍃🌸🕊🍃🌸🕊🍃🌸
🍃🌸 در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟ باز میخندم که خیلی , گرچه میدانی که نیست #پنجشنبه_های_چشم_به_راهی #مادران_شهدا #صبوری @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌿🍃🌿🍃🌿 🔹مدالی بی بدیل 💠 شهید علی خانچین 👌برای حمله طریق القدس،گروهان به فرماندهی شهید علی خانچین یک روز قبل از حمله از پادگان کرخه عازم سوسنگرد شد و در مدرسه ای که سایر برادران مسجد جزایری بودند مستقر شد. روز را با توجیه نقشه حمله و غیره گذراندیم.حوالی بعد از ظهر خبر رسید که امشب شب حمله است و همه باید مهیا بشویم.عده ای از برادران به حمام رفته و غسل شهادت نمودند. لباسهای نظامی نو به تن کرده و سربند های مزین به نام های ائمه اطهار بر سر و سینه زدند. حوالی غروب جلسه آخر با سخنرانی فرمانده علی خانچین،برگزار و پس از اقامه نماز جماعت و صرف شام حوالی ساعت 10 فرمان حرکت صادر شد.به اتفاق فرمانده و برادران عزیز تقوی،بیسیم چی گروهان و برادر رحیم قمیشی منتظر فرمان حمله ماندیم. علی در حال خواندن قرآن بود که با دیدن من صدایم کرد و آرام به من گفت:ما دو نفر برادریم،شما در همین نقطه بمان و جلو نیا تا به شما صدمه ای وارد نشود،اگر اتفاقی افتاد لا اقل یکی از ما دو نفر زنده باشد تا به پدر و خانواده خدمت کند. @defae_moghadas2 🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🍃🌿🍃🌿🍃🌿 👇 👌فرمان حمله که صادر شد به اتفاق برادران رحیم قمیشی و محسن رهنمابه دنبال آنها حرکت کردیم.در طی مسیر در کانال به برادران صادق کرمانشاهی،فضل اله صرامی و شهید فرهاد شیرالی برخوردیم. فرهاد به شدت زخمی شده بود و صدایی از او نمی آمد ولی هنوز زنده بود.به اتفاق سایر برادران،دوستان مجروح را به عقب آوردیم. هوا در حال طلوع آفتاب و نواختن نم نم باران بر چهره ما و شهدا و رزمندگان بود.نماز صبح را بجا آوردم و تا ظهر ماندم و کمک کردم.حوالی بعد از ظهر همان روز به مدرسه محل استقرار برگشتم. برادران یکی یکی می آمدند و خبر سایر دوستان را می آوردند.خبرهای متفاوتی پیچیده بود که فرمانده گروهان علی خانچین شهید شده است. با دوستان مشورت کردیم که این خبر را چگونه به خانواده منتقل کنیم.قرار شد این خبر را برادر عبدالحسین اسکندری که از برادران مسجد حجازی بود به خانواده بگوید.ایشان همان روز عازم اهواز شدند و این خبر را به خانواده دادند ولی کسی باور نکرده بود.فردا حوالی ظهر ساعت به اصرار دوستان به اهواز رفتم حدودا ساعت 11 رسیدم و زنگ خانه را زدم.صدایی از پشت در شنیدم که میگفت علی آمد. با دیدن من سراغ علی را گرفتند،با هر زحمتی بود خبر را به آنها دادم.خانواده باورشان نمیشد که علی شهید شده است. @defae_moghadas2 🍃🌿🍃🌿🍃🌿