eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌹🌿🌹🌿🌹 دورکعت عشق👇 ❣فرمانده گروهان ما "شهید عزت الله حسین زاده" بسیار آدم جدی و قاطعی بود و در عین حال بسیار مهربان و با اخلاص، که همه بچه ها دوستش داشته و به او عشق می ورزیدند. از مرخصی که بر گشتم دیدم چند تن از بچه ها دائم خود را بشدت روی زمین می زنند. تمام وجودشان را خاک گرفته بود. به آنها گفتم این چه کاری است که می کنید؟ حرف من هیچ تاثیری بر روی آنها نداشت و با جدیت تمام به کار خود ادامه می دادند، به ناچارموضوع را از دیگر بچه ها سوال کردم. گفتند: آنها به دلیل خطا و اشتباهی که کرده اند فرمانده آنها رو جریمه کرده که خودشان را مجازات کنند و آنها این راه را انتخاب کرده اند. دانستم تا خود فرمانده از آنها نخواهد، دست از این کار نخواهند کشید. علی جمالی فر شهرستان اندیمشک حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🌿🌹🌿🌹🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍂🍃🍂🍃 "اجابت دعا" شهید غلامحسین شمشیری توجه شدیدش به احکام دین، دیدنی بود و بیاد ماندنی. کلامش پر شور بود و گرم. از مستحبات نمی گذاشت و در سختی ها کوتاه نمی آمد. از تشییع برادر آمده بود و بی تاب شهادت. ********** در نبرد رمضان بودیم و ماه خدا. تشنگی بود و دشت و گرما. خاک بود و آتش و اضطراب. زمین مسطح خدا و محاصره نیمه تمام دشمن که چون نعلی ما را در برگرفته؛ و خمپاره و موشک و کالیبری که از سه جهت ما را نوازش می داد. ساعات به سختی می گذشتند و سنگین. غلامحسین هم بین ما بود. داغ شهید بهروز هنوز برای خانواده، التیام نیافته بود که یکی دیگر از برادران را راهی کرده بودند. آتش دشمن بالا گرفته بود و بچه ها هیچ پناهی در آن زمینی کفی نداشتند. گفتیم هر کس برای خودش جان پناهی بکند. او هم سرنیزه اش را در زمین فرو می کرد و جان پناه می ساخت. زمزمه او در این ساعات، «اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» بود و مکرر می گفت «خدایا شهادت را از من دریغ نکن». جان پناه می ساخت و گرفتن جان را طلب می کرد. او شهادت را انتخاب کرده بود و زمینه را فراهم. و در آن جمع کثیر، یکی از قلیل افرادی بود که دعایش به اجابت نشست و آسمانی شد. بهرام پور گردان نور، اهواز حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🍂🍃🍂🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺سردار جانباز قدرت‌ الله منصوری فرمانده قرارگاه منطقه‌ ای ثامن الائمه سپاه پاسداران بامداد امروز به یاران شهیدش پیوست سردار منصوری فرمانده قرارگاه منطقه‌ ای ثامن الائمه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شمال شرق کشور بامداد امروز حین بررسی و تنظیف سلاح انفرادی خود از ناحیه‌سر دچار سانحه شد و به یاران شهیدسن پیوست سردار منصوری از آبان ۱۳۹۳ با حکم فرمانده کل سپاه پاسداران به عنوان فرمانده قرارگاه منطقه‌ ای ثامن الائمه سپاه در شمال شرق کشور منصوب شده بود سردار منصوری از سال ۱۳۸۸ در پی شهادت سردار نورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس سپاه در جنوب شرق، جانشین و سپس فرمانده قرارگاه قدس بود. فرماندهی لشکر پنج نصر خراسان و فرماندهی تیپ زرهی ۲۱ امام رضا(ع) از دیگر مسئولیتهای سردار منصوری است که بر عهده داشت...گفتنی سردار منصوری اهل شهرستان ایذه از استان خوزستان می باشد این ضایعه دردناک را خدمت‌جامعه رزمندگان و ایثارگران به‌ویژه‌سبزپوشان سپاه پاسداران تسلیت عرض مینماییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 🏹 شکارچی ✴️"قسمت سیزدهم " کار را خیلی سریع و تنها با سه شلیک انجام داده بودم. سعی می کردم هیچ وقت سر🤕 را نشانه نگیرم. چون احتمال خطا بالا می رفت. هر موقع بالا تنه را نشانه می گرفتم حتماً میزدم و این را از آمدن آمبولانس🚑 آنها می فهمیدم. در آن ایام از دیدن هیچ ماشینی به اندازه این آمبولانس ها خوشحال نمی شدم. ادامه را پیگیر باشید ⏬ شهید مدافع حرم مصطفی رشیدپور @defae_moghadas2 🍃❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 🏹 شکارچی ✴️"قسمت چهاردهم " توی خاکریز سنگری داشتم که خیلی به این سنگر علاقمند شده بودم. جلویش را نیزاری 🌾🌾 بلند پوشش داده بود و استتار خوبی برای ما داشت. به بچه ها گفته بودم که از آنجا هیچ وقت تیراندازی نکنند. یکی دیگر از شلیک هایی🚀 که هنوز که هنوز است گاهی اوقات اذیتم 💔می کند مربوط به یک سرباز عراقی بود. او ژاکت سبز رنگ سرشانه داری که معمولاً همه آنها به تن داشتند، پوشیده بود. تا کمر از خاکریز بالا آمده و انگار به عربی چیز غمگینی زمزمه می کرد. ثابت ایستاده بود و حرکتی نمی کرد. او را نشانه گرفتم و لحظاتی روی او مکث کردم. ماشه را چکاندم ولی ماشه عمل نمی کرد. علتش را نمی فهمیدم. شاید ماشه را اصلاً فشار نمی دادم !! این حالت برایم عجیب بود. ادامه را پیگیر باشید ⏬ شهید مدافع حرم مصطفی رشیدپور @defae_moghadas2 🍃❣