#روز_پرستار_مبارک🍃🌸
🌹یاد و خاطره ایثارگری های بانوان پرستار در دفاع مقدس گرامی باد🌹
حماسه جنوب،شهدا🚩
#روز_پرستار_مبارک🍃🌸 🌹یاد و خاطره ایثارگری های بانوان پرستار در دفاع مقدس گرامی باد🌹
🍃🌸
#به_مناسبت_روز_پرستار❣
#خاطره
✍آن زمان برای اولین بار بود که عراق از بمب آتش زا استفاده میکرد. جنازه دو نفر را که با این بمب به شهادت رسیده بودند به سردخانه بیمارستان شوش آوردند. من دوربین داشتم و از بعضی از مجروحین و شهدا که به نظرم خیلی خاص بودند عکس میگرفتم. آقای شاهین و همکارش، تکنیسینهای بیهوشی پیش من آمدند. گفتند خانم ترابی دو تا جنازه آوردند که بمب آتشزا خوردند. این قدر که از شجاعتت میگویند، اگر جرات کردی برو از این جنازهها عکس بگیر.
✍در ماشین را باز کردم و بالا رفتم، تمام صندلیها را برداشته و مجروحین کف اتوبوس نشسته بودند. هنوز لباس منطقه را به تن داشتند. روی هر کدام یک پتو انداخته بودند که سرما نخورند. تمام تنشان تاول زده بود و صورتهایشان باد کرده بود طوری که چشمشان جایی را نمیدید. هیچکدام از آنها بالای 30 سال سن نداشتند.
✍دست اولین نفر را که گرفتم تا پیادهاش کنم با صدای خفه و گرفتهای که به زحمت شنیده میشد، گفت: #دست_مرا_نگیرید.
گفتم: باشد. من گوشه این پتو را می گیرم. شما هم گوشه پتوهای همدیگر را بگیرید و آهسته پشت سر هم بیایید.
راوی : خانم ایران ترابی
#پرستار_دفاع_مقدس
❣
@defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #شهید_صحنعلی_تاراس🕊🌹 شهادت : #کربلای_5 @defae_moghadas2
🍃🌸
❣آرام و بی ادعا بود و در عین حال پر جنب و جوش، می دانستم از بچه های با سابقه ی جنگ است، این را بعدها نه از خودش که از یکی از شهدای گروهان شنیدم که از عملیات ثامن الائمه جنگ را شروع کرده است. در بیشتر عملیاتها شرکت کرده و مجروح شده بود. در یک مورد آن برخی انگشتان دست چپش از کار افتاده بود ولی او با همان دست راستش کار چندین نفر را انجام می داد.
⤵️
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 ❣آرام و بی ادعا بود و در عین حال پر جنب و جوش، می دانستم از بچه های با سابقه ی جنگ است، این را ب
🍃🌸
❣مظلوم و گمنام و مثل بقیه ی رزمندگان راضی به ذکری از فعالیت های جنگی اش نبود. به او گفته بودند می توانی به شهر برگشته و در تعاون سپاه ایذه مشغول به فعالیت شوی اما او با این توجیهات و علیرغم فعالیت های جسمی اش حاضر به ترک جبهه نبود. در کنار فرماندهی گروهان بود و هر جا فرمانده یا معاون دسته ای نبود یا مجروح شده بود او را می فرستادند.
⤵️
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 ❣مظلوم و گمنام و مثل بقیه ی رزمندگان راضی به ذکری از فعالیت های جنگی اش نبود. به او گفته بودند م
🍃🌸
❣فرماندهی لشکر ولی عصر(عج) پس از عملیات والفجر هشت، گردان حضرت رسول (ص)را برای سازماندهی نیروهای شهرستان ایذه وباغملک به فرماندهی شهید علیرضا جعفرزاده تشکیل داده و ( از آنجا که وی اهل باغملک بود) او را برای فرماندهی یکی از گروهانهای آن گردان فراخوانده بود اما او به سادگی حاضر به رفتن نبود و این موضوع یک ماه وقت او را گرفته بود تا اینکه سردار شهید نوری ممبینی به او اعلام کردند تکلیف است.
⤵