وصيت نامهاش را بـاز كردم...
اشک هایم را پاك كردم...
نوشته بود:
«پدر و مادر عزيزم من #زكات فرزندان شما بودم كه با طيب خاطر پرداختيد، حالا به فكر #خمس باشيد»..
@defae_moghadas2
" شـــــهادت " ، نوعے " مدیریت " است
✨آدمهاے معمولے
خیلے هم که موفق باشند ،
زندگے خود را مدیریت مے کنند !
اما " شـــهـــــدا " ،
مـــــرگـــــ خود را نیز ، مدیریت میکنند
🔹شـــــهـــــادت یعنے:
زندگے مان را کجا ، خرج کنیم
که زندگے دیگران معــنـے پیدا کند !
#شهادتــ_نصیــبتون
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نامه هایی بجامانده از دوران جنگ نوشته شده توسط رزمندگان که به دلایل امنیتی تا سالها بعد جنگ ماند و بدست صاحبان انها نرسید و حال بعد از سالها به مقصد رسید در حالی که.........ببینید جالبه
✨❣✨❣✨❣✨❣✨❣✨
دو رکعت عشق
مادرش می گفت: یکی از زنان همسایه به من اعتراض کرد که چرا پسر پاسدارات خودش را می گیرد؟
از او علت را جویا شدم گفت : مادر، در مسجد با ایشان برخورد کرده و سلام نموده ام ، اما حیا و شرم به من اجازه نمی داد که سرم را بلند کنم و همین امر شاید باعث سوء تفاهم ایشان شده ، آخر نگاه به چهره زن نامحرم حرام است و من نمی خواستم مرتکب فعل حرام بشوم .
او پاسدار و صحابي سرور و سالار شهیدان " شهید رحیم عبدلی " بود که در مورخه 65/10/4 کربلایی شد ..
به استقبال یادواره سرداران و یک هزار شهید شهرستان اندیمشک
حماسه جنوب - شهدا
@defae_moghadas2
✨❣✨❣✨❣✨❣✨❣✨
#رفیق
حـرف بـرای گـفتن زیـاد بـود !
وقـت کـم ;
بـوسـیدمت ...
@defae_moghadas2
💠 فرازی از وصیتنامه
ای امت حزب الله رهبر کبیر را تنها نگذارید و در این راه از جان و مال خود بگذریم ما که از پیغمبر بالاتر نیستیم، مانند ما عمرتان را بگذارید و دست خالی از این جهان هجرت نکنید، ای کاش بیشتر در این دنیا بودم و بیشتر می جنگیدم و طاعت او را بیشتر می کردم.
شـهید محمد بهروز لایقی🌷
@defae_moghadas2
🍃🍂🍃🍂❣🍃🍂🍃🍂
#شهید_خلیل_مطهرنیا
در ایام شناسایی عملیات کربلای5 بعدازکربلای4 تومنطقه آب گرفتگی پنج ضلعی شلمچه سرمای هوابه گونه ای بودکه دست یخ می زد. شهیدخلیل مطهرنیا می گفت من خودم بایدبروم دستم به خاکریزدشمن بخوردتابچه ها رابه خط ببرم. اجازه دادم بابچه های اطلاعات برود. به ایشان گفتم فقط ارتباطت رابامن قطع نکن. ده دقیقه ارتباط داشت بعدارتباط تاصبح قطع شد. تاصبح دلهره داشتیم که اینهارفتندوخبری نشد. بعدازنمازصبح اطلاع دادندکه آمدند. مارفتیم توی سنگردیدیم آقاخلیل نمازش روخونده وداره استراحت می کنه. بعدکه صدایش کردم گفتم مردحسابی مگربه شمانگفتم ارتباطت رابامن قطع نکن. گفت: من صدای شمارا می شنیدم ولی این دستان من هرچقدر زور می زدم خشک شده بودوهرچه سعی کردم نمی توانستم ازسرمای هواشاسی بی سیم رافشاربدهم تاجواب شمارابدهم،دستم خشک شده بود.
🌺عاقبت خلیل مطهرنیاچندروزبعد درعملیات کربلای5مزدمجاهدت خودراگرفت وبابدنی بدون سر به دیدارارباب بی سرخودشتافت. 🌺
شماحماسه سرودید ومابه نام شما🌷فقط ترانه سرودیم ونان درآوردیم.
راوی سرداراسدی فرمانده وقت تیپ المهدی(عج)
@defae_moghadas2
🍃🍂🍃🍂❣🍃🍂🍃🍂
✨🖌✨🖌✨🖌✨🖌✨🖌✨
دو رکعت عشق 💐
چهره اش قبل از عملیات گل انداخته بود، با وجودی که هنوز سنی از او نگذشته بود اما در مراسم عزاداری با حالت عجیبی به سرو سینه خود می زد. در آخرین لحظه های عمرش در عملیات بیت المقدس هنگامی که داشت به حضرت دوست متصل می شد از زبانش این جمله جاری شد: "راهمان را ادامه بدهید " و به خدا رسید .
او شهید بزرگوار " مسعود رومی پور " بود که در سال ۱۳۶۷ در عملیات بیت المقدس ۷در شلمچه درست در مکانی که پدرش شهید کریم رومی پور در سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس(آزادی خرمشهر) شهید شده بود به کاروان شقایق ها پیوست.
@defae_moghadas2
✨🖌✨🖌✨🖌✨🖌✨🖌✨