2.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃❤🍃
🌼 السلام علیک یا بقیه الله
#مهدی_جان
چشمم به زيارت تو
باز است بيا..
ذكر فرجت به
هر نماز است بيا
با آنكه بدی ز من
تو ديدی بسيار ..
با مِهر تو دل ،
گلشن راز است بيا
🌼اللهم عجل لولیکــ الفرج
🍃❤🍃
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
ׂׂ🔸 مدافع حرمے کہ در تفحص شهدا بہ شهـ🌹ـادت رسید...
🍂دراربعین سال ۹۴ موکبے به همراه تعدادے از دوستان همرزم در ڪربلا زده بودند، علی آقا یکے از ارڪان آن موڪب بود و براے خدمت به زوار امام حسین (ع) سراز پا نمےشناخت ، بعد از بازگشت از ڪربلا عازم سوریه شد و به عنوان یڪ فرمانده موثر در جنگ با داعشیان مزدور شناخته شد.
🍁بعد از پایان ماموریتش در سوریه مجددا ًبرای پیداڪردن اجساد مطهر شهدا عازم منطقه غرب کشور و خاک عراق شد و دراردیبهشت ۹۵ در آخرین سفرش برای پیداکردن شهدای لشکر ۲۷ حضرت رسول الله(ص) در عملیات والفجر ۴ در منطقہ کانیمانگا پنجوین عراق چندین شهید پیدامےکند و در آخرین پیامش در شبکه مجازے نیم ساعت قبل از شهادت مےگوید «اینجا شهـ🌷ـید باران است» که بہ روی مین والمری رفتہ و یکی ازپاهایش قطع و پای دیگر هم خردمےشود و در همانجا به خیل شـهـ🌹ـدای همـان عملیات مے پیوندد و به آرزوے دیرینه اش مےرسد.
💐"روحمان با یادش شـــاد"🍃
شهیدسردارعلیرضاشمسی پور🌷
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹
#سیره_شهدا 🌺
شهید تقوی در جبهه دعای #ابوحمزه_ثمالی را از حفظ در قنوت نمازش میخواند.
همیشه نشسته میخوابید و پایش را دراز نمیکرد.
یک بار از او پرسیدم:حاج حمید ، چرا این کار را انجام میدهید؟؟
جواب داد: در محضر چه کسی بخوابیم؟، ما اینجا با بهترین بندگان خدا زندگی میکنیم.
من پایم را جلوی شما دراز کنم!!؟
🌹 #شهید_حمید_تقوی_فر
🌷 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
#امام_حسن
حُسن ما از حسنی بودن ما مشهودست
نوکری بر در این خانه تماماً سودست
هرچه دارم همه ازلطف امامِ حسن َست
هرکسی خواست بیایدسندش موجودست🌹
میلاد کریم اهل بیت مبارک ❣
✨💞💞💞💞💞💞💞💞✨
🍂
🔻 خاکریز خاطرات
چه خواب قشنگی،
سید رضا پرورش
راوی سید رضا پرورش برگرفته از کتاب چه خواب قشنگی کار از عبدالرضا سالمی نژاد
در چشمانشان تمنا موج می زد و بر لبانشان لبخندی بود از جنس آسمان. هیچکس نمی دانست چرا این سه نفر از صبح وقتی همدیگر را می بینند به هم لبخند می زنند وبی آنکه هیچ کلامی بر زبان بیاورند چیزی مثل قند در دلشان آب می شود…شاید این حیای نجیب بود که نمی گذاشت حرف دلشان را به هم بگویند وشاید هم فکر می کردند که اگر حرفی بزنند رنگ ریا بخود بگیرد.
نمی دانم کدامیک از این سه نفر بود که سخن آغاز کرد اما وقتی خوابش را به دیگری گفت او متعجبانه جواب داد: من هم دیشب عیناً همین خواب را دیدم که من و تو سید مصطفی در چمنزاری هستیم و سیدی به ما می گوید: هر سه نفرتان افتخار شهادت می یابید، گرچه او را هیچ ندیده بودیم اما دلمان یقین پیدا کرد که او امام زمان(عج) است. هر دو نفر عجولانه و مشتاق گفتند: برویم پیش سیدمصطفی اگر او هم چنین خوابی دیده باشد، شهادتمان حتمی است.
سید را در گوشه ای گیر آوردند و پرسیدند: سید دیشب تو چه خواب دیده ای؟
سید مثل کسی که رازش برملا شده باشد، رنگ پریده گفت: چه خوابی؟ وبا نگرانی ادامه داد مگر من در خواب حرفی زده ام؟
آن دو پاسخ دادند: پنهان نکن، خوابت را تعریف کن.
سید گفت: به جان زهرا(س) بگویید چرا رنگ پریده اید؟
و آن دو پاسخ دادند: خودت رنگ پریده تر از مائی. احتمالاً تو همان خوابی را دیده ای که ما دونفر دیده ایم. اما دوست داریم خودت برایمان تعریف کنی.
وقتی سید شروع به تعریف خوابش کرد، هر سه نفر با هم زار زار به گریه افتادند او همان خوابی را تعریف می کرد که آن دو نفر دیده بودند.
وقتی سخت همدیگر را در آغوش گرفته بودند و خدای خویش را سپاس می گفتند که آنها را به درگاه خویش دعوت نموده است، متوجه بچه های گردان شدند که دور آنها جمع شده اند اگر چه تقریبا به رازشان پی برده بودند اما هر سه نفر هیچ نگفتند.
زمان هر چه به شب عملیات نزدیکتر می شد شادی و شعف آنها بیشتر می شد و هنگامی که عملیات کربلای ۵ به پیروزی رسید و پیکر سید بزرگوار سید هبت اله فرج الهی بر زمین شلمچه افتاد، همه دیدند که بخشی از خواب آن سه نفر،محقق شده است . در عملیات والفجر ۱۰ بود که دو نفر دیگر به اولین شهید پیوستند .آن سه نفر سه سید بزرگوار شهیدان سید هبت اله فرج اللهی، سیدرضا پور موسوی، و سید مصطفی حبیب پور بودند.
کتاب چه خواب قشنگی تدوین: عبدالرضا سالمی نژاد ناشر: انتشارات قیام تاریخ چاپ:۱۳۸۳٫صفحه وقطع: ۸۴ صفحه،
@default_moghadas2
🍂
🍃🌸
ز من مپرس کیَم،
یا کجا دیارِ من است
ز شهرِ عشقم و دیوانگی شعارِ من است...
منم ستارهٔ شام و تویی سپیدهٔ صبح،
همیشه سویِ رهت، چشم انتظار ، من است.
@defae_moghadas2
🍃🌸
#تلنگر_شهیدانه❗️
هر قدمی که بر می دارید در راه #رضای_خدا باشد ،
زیرا که هر کاری برای خدا ارزنده است .
#شهید_مسعود_شقایق_پور🕊🌹
#کربلای5❣
@defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #تلنگر_شهیدانه❗️ هر قدمی که بر می دارید در راه #رضای_خدا باشد ، زیرا که هر کاری برای خدا ارزنده
🍃🌸
توی اتاق خودش که تخت و امکانات داشت نمیرفت.
میرفت توی اتاق کنار آشپزخانه که مال مستخدم ها بود،
شبها به آرامی، طوری که کسی متوجه نشه وضو میگرفت و شروع میکرد قرآن خواندن و نماز شب خواندن.
گاهی همینجور نگاهش میکردم و گریه میکردم.
باورم نمی شد پسر من باشه.
اون همه من گریه می کردم ولی اصلاً متوجه حضور من نمی شد و غرق راز و نیاز بود.
#راوی_مادر_شهید✍
#شهید_مسعود_شقایق_پور🕊🌹
@defae_moghadas2