دلّ گفت
#وصالش به دُعا
باز توان یافت،
عُمریست که عُمرم
همِه در کارِ #دعا رفت ..
#شهدا.همیشه.نگاهی
#در_آرزوی_شهادت
@defae_moghadas2
نام و نام خانوادگی :
#شهید_توكل_قلاوند 🕊🌹
تاريخ تولــد : ۱۳۴۰/۰۲/۱۱
تاريخ شـهادت : ۱۳۶۱/۱۱/۰۹
عملــــيات : قبل از والفجر مقدماتی
مسئولیت : اطلاعات قرارگاه نجف
@defae_moghadas2
🌸🍃🍂🌺🕊🌺🍂🍃🌸
حماسه جنوب،شهدا🚩
نام و نام خانوادگی : #شهید_توكل_قلاوند 🕊🌹 تاريخ تولــد : ۱۳۴۰/۰۲/۱۱ تاريخ شـهادت : ۱۳۶۱/۱۱/۰۹ عملـ
#سردار_شهید_توکل_قلاوند🕊🌹
🌷گزیده ای از وصیتنامه 📜
🌷«وصیتم به هر مسلمانی از مرد و زن چه می تواند باشد جز پاسداری از انقلاب اسلامی .
🌷ای مسلمانان !
قدر این انقلاب افتخار آفرین و وارث خون تمام شهیدان راه حق و آزادی از اول تاکنون را بدانید و کفران نعمت نکنید .
🌷دعایتان شب و روز این باشد که خدا این #انقلاب را به انقلاب جهانی مهدی (عج) که خود وعده داده متصل گرداند.
🌷نیاید آن روزی که دست از دامان این نور الهی #رهبرانقلاب بردارید که اگر مسئله رهبری و #اتحاد شما ملت شهید پرور نبود این انقلاب به اینجا نمی رسید و اگر رهبری امام و اتحاد بین خود را محکم نگه ندارید انقلاب شکست خواهد خورد.
@defae_moghadas2
🌸🍃🍂🌺🕊🌺🍂🍃🌸
🍂
برشی از وصیت نامه شهید
امیر شاهوار پور:
ازهمه بالاتر اسلام است كه ما اين همه خونها داده ايم.
خود را هميشه براي جانبازي در راه آن آماده كنيد تا بلكه رستگار شويد.
اسلام است كه انسان را از ظلمت به روشنايي مي برد و از انحراف جلوگيري ميكند
اسلام سعادت انسان را مي خواهد پس بهتر كه ما اين سعادت را از دست ندهیم.
@defae_moghadas2
🍂
🍂
🔻 قلب مطمئن
سلام در عملیات کربلای5 شلمچه در شهرک دوعیحی جلو ستون حرکت میکردم که شهید مجید بهادری گفت برایم یک روضه بخوان گفتم بلد نیستم
گفت جان محید یک روضه بخوان میخواهم قلب من مطمئن شود.
من هم با زبان ساده روضه وداع شروع کردم تعریف کردن که ناله مجید بالا رفت نشست و گریه کرد بعد از این بلند شد مرا بقل کرد و گفت قلبم مطمئن شد.
من نفهمیدم تا شب عملیات که در کنارم تیر به قلبش اصابت کرد و فریاد یا حسین (ع) داد و تمام کرد. تازه معنی قلب مطمئن را فهمیدم.
👈 راوی: برادر پوررکنی
@defae_moghadas2
🍂
🍂
🔻 تقسیم شربت شهادت
با کلمن
پاییز سال ۱۳۶۱ در جبهه طلائیه توی گردان نور به فرماندهی برادر معینیان و توی گروهان حجه الاسلام بهرامپور وتوی دسته شهید کریم سیاهکار بودم .
یک روز صبح به دسته کناری رفتم تا به شهید محمدرضا حقیقی (شهیدی که موقع دفن لبخند زد) سر بزنم.
توی سنگر محمدرضا نشسته بودم و داشتم با ایشان صحبت می کردم که قلی سلطانی که از بچه های شوخ و باحال رامهرمز بود داخل سنگر آمد و بعد از سلام ، به محمدرضا گفت : آقای حقیقی من دیشب تو خواب همش در حال درگیری و دعوا بودم. محمدرضا با خنده و لکنتی که داشت به قلی گفت : برای چی؟
قلی گفت : آخه توی خواب با کلمن شربت شهادت آورده بودند و داشتند به بچه ها می دادند .
قلی گفت : وقتی به من رسیدن شربت شهادت برایم کم ریختن . به اونا گفتم چرا برای من شربت شهادت کم ریختید و با اونا درگیر شدم تا بالاخره حقم را گرفتم ....
خداوند رحمت کند شهید قلی سلطانی را ایشان سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در تیپ ۱۵ امام حسن ( ع ) در جزیره مجنون به شهادت رسیدند .
🍂
👈 عکسهای گرفته شده توسط شهید علی زندی
👈 نفر وسط با کلاهخود شهید قلی سلطانی نفر سمت راستش فرمانده دسته اهل قم و طلبه بود .
@defae_moghadas2
❣
🔹🌸🌸🔹
🖋 #سیره_شهدا
شیفتگی و دلدادگی به رهبری و حریم ولایت در زندگی این شهید والامقام از اطاعت بیچونوچرا و عمل به دستورات ولی بدون هیچ قید و شرطی برای همگان کاملاً مشهود بود
با نرمی کلام و گفتار و رفتار و کردار خویش آموزههای دینی را به اطرافیانش متذکر میشد اهمیت حجاب و پوشش اسلامی را با زبانی کودکانه برای دختران کوچک اقوام و دوستان به نحوی بازگو میکرد که آنان با واژه حجاب مأنوس شده، بهگونهای که آن را جزء جداییناپذیر از زندگی خویش میدانند و همواره بر این مهم مقید و پایبندند.
🌹 #شهید_احمد_جلالی
🌷 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ